معماری اسلامی؛ منعکس کننده ارزشهای تاریخی و تمدنی مسلمانان
تحقیقات دانشجویان
معماری اسلامی با استفاده از ابداعات و ابتکارات هنری فرصتی مغتنم برای معرفی و ارتقای فرهنگ دینی، ارزشهای تاریخی و تمدنی مسلمانان به شمار میرود تا معمار به واسطه آن ضمن دفاع از اعتقادات خود و حقانیت خدا، غنای تمدن را با تأثیرگذاری اسلام بر فرهنگ ملتهایی که آن را محکوم می کردند، نشان دهد.
کاربرد هنر اسلامی در ساختمانها و بناها، مسئلهای نبود که شریعت اسلام بر آن تأکید کند و شیوه ای مرسوم در راستای تربیت دینی به شمار نمی رفت، بلکه هنرمندان مسلمان به منظور دفاع از عقاید خود و حقانیت کلام خدا به ارائه تصاویری از احادیث دینی و آیات قرآنی و سیره نبوی اقدام کردند که با هدف دینی انجام می شد. تصویرسازی در هنرهای اسلامی بویژه معماری اسلامی بر دیوارهای کاخها و یا در کناره صفحات دستنوشته ها به صورتهای مختلف در راستای به خدمت گیری ارزشهای مسلمانان و تاریخ و تمدن آنها بود.
اگر چه اسلام از همان آغاز به تزئین ساختمانها و کناره لباسها با استفاده از هنر تأکید کرد، اما هدف تمدن اسلام و هنرهای مسلمانان در ورای این ابداعات فرصتی مغتنم برای ارتقاء فرهنگ دینی، تاریخی و اجتماعی آنها بوده است و فرصتی دیگر برای معرفی واقعیتهای دین به شمار می رود تا رسالت تمدن را با تأثیرگذاری اسلام بر فرهنگ ملتهایی که آن را محکوم می کردند، نشان دهند.
این در حالی است که هنرهای اسلامی و با توجه به بناهای اسلامی شرایطی برای ارائه ارزشهای اسلام را فراهم کرد؛ به طور مثال کعبه اولین عمارتی که اندیشه توحیدی را ارائه کرد، حج گزاردن میلیونها مسلمان در اطراف آن دلیل به خدمتگیری ارزشهای انسانی در اسلام است که پس از گذشت قرنها از ساخت آن، همچنان مکانی برای وحدت مسلمانان به شمار می رود و جایگاه مقدسی است که خداوند و مسلمانان در طول تاریخ آن را گرامی داشته اند.
با رشد هنر معماری اسلامی، ساخت مساجد بزرگ در مرکز شهر به منظور تمرکز بر فرهنگ دینی و تمدنی اسلام در اولویت امور قرار گرفت. بنابراین ساخت اولین مسجد با معماری اسلامی زیبا خیزشی برای دعوت به اسلام بود تا علاوه بر اینکه مسلمانان در آن به اقامه نماز بپردازند، گردهم آمده و امور سیاسی و قضایی در آنجا انجام دهند. از سوی دیگر معماری اسلامی به ویژه در مساجد دلیلی بر ایمان به خدا و تقوا بود که خداوند اجازه داد آنرا بالاتر از خانه ها بسازند.
پیش از برای مساجد وظیفه دینی و ملی تعریف شده بود که امور مختلفی حتی اعلام ازدواج و برنامه های سیاسی در راستای گردهم آمدن مسلمانان در آن انجام می شد، بنابراین مسجد به عنوان بنایی اسلامی و دینی باید از نظر معماری نیز مورد توجه قرار می گرفت که بهترین معماران و هنرمندان اسلامی با تأکید بر ارزشهای دینی مسجد را بیشتر از ساختمانهای دیگر مورد عنایت و ابتکارات غنی هنر معماری اسلامی قرار می دادند، به گونه ای که هر بخش مسجد با داشتن معماری خاص جلوه و نمایی به این مکان دینی داده است.
در راستای ارائه و معرفی تمدن اسلامی و معماری اسلامی به منظور خدمت رسانی به جامعه اسلامی و تحقق اهداف دینی، شهرها نیز با ویژگی خاصی ساخته شدند تا در آن علاوه بر ساخت مساجد، مدارس و ساختمانهایی تأسیس شوند که در خدمت فرهنگ دینی باشد و معمار این مؤسسه و تأسیسات را در مرکز شهر با هنر خود می آراست تا ساکنان بخشهای مختلف بتوانند به مرکز شهر رجوع کنند و از معماری این اماکن بهره مند شوند.
با ساخته شدن درمانگاهها، خانقاهها، مدارس، کتابخانه، بازارها، مغازه های عطاری و پارچه فروشی، تجارت رونق گرفت؛ به گونه ای که اهتمام به معماری اسلامی بیشترین نقش را در رونق تجارت به عهده داشت و این اماکن با معماری اسلامی نه تنها ارزشهای دینی را ارائه می کردند، بلکه ارزشهایی چون احترام به حقوق دیگران، صلح و امنیت را نیز افزایش و از اخلاق حمایت می کردند.
به گزارش خبرنگار مهر، معمار در این بناها از تزئیناتی چون سنگ، چوب، آجر و گلهای پخته شده استفاده می کرد تا آیات قرآن و احادیث را به شکلی بسیار زیبا با خطی زیبا در دیوارها، سقفها، درها و پنجره ها به کار برد. معمار از نقشهای گیاهان و جانوران با تصویری از تسبیج گویی آنها بهره مند می شد. در این نوع معماری هنرهایی چون تراشیدن سنگها در ارائه هنر معمار و انعکاس اعتقادات و عقاید او نقش به سزایی داشت تا جاییکه همه معماران عبادت، جهاد، معرفت و همچنین حج، طواف و داستانهای جنگ حضرت محمد (ص) را در معماری خود منعکس می کردند.
در گذشته که شیوه بیان وجود نداشت و انسانها به منظور ارتباط از ایما و اشاره و تصویر استفاده می کردند، زمینه ای برای استفاده هنرمندان معمار را فراهم کرد تا آنها نیز تاریخ و دین اسلام و حتی اکرام اشخاص را از طریق تصویر و ایما و اشاره نشان دهند و اغراض دینی و اسلامی خود را با ابداعات و ابتکارات هنری خود اینگونه ارائه دهند.
اخلاق اسلامی در معماری سنتی
با قدم زدن در میان بافت قدیمی شهرهایمان یکی از با شکوه ترین مشخصه های معماری سنتی ایران را در طراحی خانه ها میتوان کاملا" مشاهده کرد و آن پایبندی معمار به اصول و اعتقاداتش می باشد. انسانی که از میان خود مردم با فرهنگی همسان با آنان آمده،تا صادقانه خانه ای بسازد که محلی برای زندگی باشد و این صداقت معمار است که حیات جاودانه به این بناها می بخشد و بدینگونه خانه ها ، مساجد، مدرسه هایمان همه و همه محل اجتماع تمامی مبانی اخلاقی شده اند.
با عبور از کوچه های قدیمی، ساختار درونگرای خانه ها به منظور حفظ حریم خصوصی یشان را میتوان دید و آرامش حاکم بر داخل این خانه ها را،از بیرون نیز میتوان درک کرد. همچنین در فضای خارج از خانه نیز حال و هوایی مشابه وجود دارد، ساباطهایی که با طول 3 الی 4 متر در مقابل درهای ورودیشان بر روی پیاده رو ها گذاشته شده تا عابران و مهمانان از آفتاب شدید و باد و باران محفوظ بمانند و سکویی در کنار در ورودی به منظور نشستن و یا گذاشتن بار و رفع خستگی، تمامی این عوامل بیانگر احترامی است که ساکنین آن خانه به رهگذران می گذاشتند.
و اما درهای ورودی که در طراحی آن نیز حسابگر بودن معمار را میتوان دید. قرار دادن دو کوبه با دو فرم مختلف، یکی چکشی که افراد مذکر توسط آن حضور خود را پشت در اعلام کرده و دیگری حلقه ای که مخصوص زنان است تا شخصی که برای باز کردن در می آید مطلع باشد که پشت در مرد است یا زن.
این تنها بخشی از اتفاقاتی است که در پشت در رخ میدهد، در حالی که اوج احترام و تکریم متقابل میان مهمان و صاحب خانه با گشوده شدن در صورت میگیرد. در همان گام نخست مهمان با توجه به ارتفاع کم در و بلند بودن آستانه آن، حالت تعظیم را پذیرفته و با سری پایین ورودی متواضعانه را برای میزبان تداعی میکند.
بعد از داخل شدن به خانه در ابتدا فضای هشتی مشاهده میشود ــ که الزاما" فرم آن هشت ضلعی نمی باشد، به همین جهت به این فضا معمولا" مکثگاه گفته میشودــ محلی برای خوش آمد گویی و انتظار،که دور تا دور آن سکویی قرار گرفته جهت نشستن ، زیرا وسعت برخی از خانه ها آنقدر بود که زمان زیادی طول میکشید تا خود صاحب خانه برای خوش آمد گویی نزد مهمان برسد. به همین دلیل بر روی سقف این فضاها با توجه به توان مالی صاحب خانه کاشی کاریهای زیبا یا نقاشی های چشم نواز و یا حداقل شمسه ای کوچک تعبیه میشد تا مهمان طی مدتی که در آنجا حضور دارد، خسته و کم حوصله نشود.
بعد از فراخوانده شدن مهمان توسط صاحب خانه، ابتدا از راهرویی با زاویه 90درجه عبور کرده که فرم آن نیز در محفوظ ماندن قسمت های داخلی خانه بی تأثیر نمی باشد و در عین حال کنج 90 درجه آن باعث شده ، ناخواسته سر را به پایین افکنده و علاوه بر حفظ حالت تواضع، دقت بیشتری جهت عبور از پله های ورودی حیاط مرکزی بشود.
با قرار گرفتن در حیاط مرکزی احساس آرامش،امنیت،خوش آمد گویی و دعوت کنندگی بنا ،وحدت میان عناصر بیش از پیش قابل درک است، فضایی که جدا کننده قسمت بیرونی ــ محل استراحت و پذیرایی از مهمان ــ و قسمت اندرونی ــ اقامتگاه اهل خانه ــ می باشد.
خانه ساخته می شد تا فضایی برای پرداختن به رویاها و آرزوها، دست یافتن به آرامش و امنیت و محلی برای درک معنای واقعی حیات باشد.
تَبارَکَ الَّذی جَعَلَ فِیالسَّماءِ بُروجاً و جَعَلَ فیها سِراجاً و قَمَراً مُنیراً
بزرگوارآن خدایی که درآسمان برجها مقرر داشت و در آن چراغ روشن خورشید و ماه تابان را روشن ساخت.
« سوره فرقان ـ آیه 61»
فضا در معماری اسلامی دارای زیبایی و تنوع نقش و رنگ مرتبط باهم میباشد. تزئینات در فضای معماری رابطه مستقیم با طرح بنا دارد و معنی و مفهوم اعتقادی در آن مشاهده میشود. همانطور که معماری اسلامی دارای فضاهای تعریف شده در ارتباط با طبیعت، فن ایستایی و تأسیسات دارد در تمام حجمهای بهوجود آمده در بنا ارتباط مستقیم بین تزئینات و معماری دیده میشود. به تعریف دیگر تزئینات وابسته به معماری جایگاه ویژهای دارد، این ویژگی در ترکیب فضاها و تعریف سطحها و تعدیل حجمها و تقسیمبندی آنها طراحی شده است.معماری زمینهساز تزئینات، بومهای رنگ و نوشتهها است، تزئینات تعریفکننده فضا و خواناسازی حجمها را برعهده دارد، حجمها از تزئینات جداشدنی نیست چون حجمها از ابتدا با نوع عملکرد فضاها و نیازها و اعتقادات طراحی شدهاند با کمی دقت در فضای معماری اسلامی ملاحظه میشود که نوشتهها، خطوط هندسی، نقشها و رنگها چنان معانی را بیان مینمایند که انسان را به تفکر وا میدارد. هنر اسلامی به موجب کتب و تواریخ معتبر، با ظهور دین اسلام متولد شد و با کسب تجاربی از هنرهای پیشین شروع به رشد و گسترش نهاد و در قرون 8 و 9 و 10 و 11 هجری قمری به اوج خود رسیده است و در مجموع تلفیقی است از روشهایی که در هنرها و سنتهای مشرق زمین وجود داشته است.با اندیشیدن به موضوعات هنری که در کلیه آثار ساسانی وجود دارد درمییابیم که در دوران هنر اسلامی، چگونه از آن موضوعات استقبال شد. تا آنجا که برای هنرمندان مسلمان امکان داشته است در مساجد، مدارس و حتی بناهای عامالمنفعه نظیر کاروانسراها، آبانبار، بازار و... عناصری خودآگاهانه از طرحهای ساسانی الهام گرفته شده است و منجر به ابداع طرحهایی جدید نظیر نقوش اسلیمی، ختائی در دوران اسلامی گردید.
جلوه و زیبایی معماری ایران بهویژه در دوران اسلامی به تزئیناتی که بیان اعتقادی دارند بستگی دارد، از قبیل کتیبهها، آجرکاری، گچبری، کاشیکاری، حجاری، منبتکاری، آیینهکاری و نقاشی در تمامی ادوار اسلامی رواج داشته و در هر دورهای با امکانات آن روزگاران پیشرفت و تکمیل شده است.
هنرمندان این رشته از هنرهای اسلامی با بهرهگیری از انواع طرحهای گیاهی، هندسی، ختائی و نوشتهها با توجه به اقلیم با استفاده از مصالح مختلف ساختمانی به معماری ایران اهمیت ویژه بخشیدهاند. بناهای باقیمانده از دوران اسلامی مانند مساجد، مقابر، مدارس، کاخها، حمامها و حتی پلها دارای تزئینات گوناگونی است که معرف اهمیت این هنر در ادوار مختلف است. تزئینات معماری توسط ایرانیان، تکامل هنری عمدهای یافته است بهطوری که در برخی از کشورهای اسلامی توسط هنرمندان ایرانی، بناهایی با تزئینات مختلف انجام گرفت، این بناها به مرور زمان و با شیوههای متفاوت و خاص هر دوره در هر کشور به اجرا درآمد.بدون تردید، تحقق این همه زیبایی و خلاقیت هنرمندان جز به مدد عشق به معبود امکانپذیر نبود و بیشترین جلوه آنها را در مسجد، محراب و زیارتگاه میتوان دید.خوشبختانه در کشور اسلامی ایران با وجود جنگها و ناملایمات زیاد که در طول تاریخ بهخصوص در دوران اسلامی به وقوع پیوسته است آثار زیادی هنوز برجای مانده که به عنوان استادان گویا و کتابهای نخوانده بهدست ما رسیده است که با بررسی و کار کارشناسی میتوان تا حدودی به راز و رمز امن فضاسازیهای هنرمندانه و عاشقانه پی برد. درک این موضوع زمانی که ایمان و اعتقاد به خالق نظام هستی خالص و قوی شود خودجوش است و جریان ذوق هنری در وجود انسانهای هنرمند برقرار میشود و آثار پرمعنا، زیبا و نادر پدید میآیند. مصداق این نمونه یکی از مساجد ایران (مسجد جامع ورامین) است که به معرفی و توصیف آن میپردازیم.
تاریخچه مسجد جامع ورامین
این مسجد از نمونههای کامل مساجد چهار ایوانی است که در ایام سلطنت سلطان محمد خدابنده ساختمان آن شروع و بر طبق کتیبه سردر آن به سال 722 هجری پایان یافته است. در یک دید کلی از خارج مسجد تصویری از یکپارچگی و تکامل است. تسلط گنبد با قدرت و تناسبات زیبا بر تمامی ساختمان و هماهنگی و ارتباط بسیار خوب ایوان جلوی آن از نظر تناسبات از ویژگیهای این مسجد است. تزئینات بسیار متنوع و قوی بوده و با اینکه آسیب دیدهاند تا آن حد باقی است که بتوان در مورد جلال و رونق قدیم آن صحبت نمود. روی دیوارهای جانبی سردر که زیر خیز نیمگنبد قرار گرفته تا آنجا که باقیمانده با طرحهای اسلیمی و گرهچینی و رنگهای آبی فیزوزهای و لاجوردی کاشیکاری شده بود که از نظر طرح بسیار پرکار و استادانه است. سردر ورودی مسجد جامع ورامین شبیه سردرهای مسجد جامع نطنز و مسجدجامع اشترجان است.
تزئینات سردر با کاشی لعابی به رنگهای فیروزهای و لاجوردی و آجر بدون لعاب و طرحهای اسلیمی و نواری است. کتیبهها از سفال قالب زده بدون لعاب بر روی زمینهای مرکب از قطعات کوچک کاشی است.
گذشته از تناسبات کشیده و رفیع، از دیگر ویژگیهای سردرهای دوره ایلخانی قرار دادن دو مناره در دو سوی ایوان است که علاوه بر جنبههای زیباییشناسی در حقیقت از شیوههای ساختمانی این دوره و خود پاسخی معقول و منطقی در جهت افزایش ایستایی چنین سردرهایی است که از حجم سنگین پایههای دو سوی سردر کاسته و به ارتفاع آن اضافه شده است. این نوع معماری از دوره ایلخانیان به بعد متداول میشود که نمونههای باقیمانده آن از این دوره در اشترجان، قم، اصفهان و کرمان موجود است.
توصیف تزئینات در فضای مسجد
با توجه به ارزشهای گفته شده در مسجد جامع ورامین از نظر معماری و حجم و استواری با گفتوگویی که با کارشناسان این بنا انجام شد ارتباط فضای مسجد با تزئینات را در سه بخش میتوان تفسیر نمود:
1ـ نمای بیرونی به طرف شهر و بالعکس از دید شهر به طرف ورودی مسجد که این نما با آثاری که از آن باقیمانده نشاندهنده آن است که تمام سطح نما با کاشیهای معرق فیروزهای و لاجوردی تزئین شده است و دعوتی است از مردمی که در بیرون مسجد هستند که زرق و برق دنیایی در نمای مذکور جلبتوجه نماید.
2ـ بعد از فضای ورودی با سردری کوتاه وارد رواق مسجد میشویم که خیلی آرام و ساده انسان را به طرف صحن مسجد دعوت مینماید. وارد صحن که میشویم حیاطی به صورت مربع دارای چهار ایوان میباشد که کاملترین بنای چهار ایوانی قرن 7 هجری است. سه تا از ایوانها باهم هم اندازه بوده و یک ایوان روبهرو که گنبدخانه را بر پشت خود مخفی نموده بزرگتر و جلبتوجه بیشتری مینماید و دارای کتیبههای آجری زیبایی میباشد که انسان را هدایت به مقصوره مینماید.
3ـ فضای گنبدخانه خود از نظر معماری و تزئینات تعریف ویژهای دارد محراب گچبری عظیم دوره ایلخانی با کتیبههای خط کوفی و پشتبغلهای طاقها با کاشیهای فیروزهای بسیار زیبا تزئین شده که این رنگ انسان را هدایت مینماید به فضای بالای گنبدخانه که با گلهای کاشی و آجر منقوش شده و در نهایت به شمسه زیرگنبد میرسیم که به زیبایی خاص خود با کاشی و آجر کلمه اللّه تزئین شده است. سوره جمعه در کتیبه داخل مقصوره با خط کوفی نوشته شده اما آیهای که انسان را دعوت میکند که روز جمعه سوداگری را رها کنید و در نماز جمعه شرکت نمائید را در داخل ایوان نوشته شده است. گذشته از اینکه این خطوط از نظر رنگ و تناسب و زیبایی و ترکیب با فضا تعریف والای خود را دارد اما از نظر معنوی و عرفان جایگاههای آن تعریف دیگری دارد یعنی کسی که به زیرگنبد رفت، دیگر این آیه به انجام رسیده است و این آیه برای کسانی است که در خارج گنبدخانه هستند. در تمام حرکات تزئینی مسجد خطوط گچبری زیرپا طاقها و ایوانها یک صدا با حرکتهای نقش شده انسان را به زیرگنبد دعوت مینماید که این میرساند معمار سازنده مسجد فضای معماری و تزئینات و اعتقادات مردم را به درستی در جایگاههای خود ساخته و پرداخته است.
نتیجهگیری
به گفته بعضی منتقدین، این ترکیب (این نوع تزئینات) از قدرت بشر عادی خارج است، زیرا هیچ نقطه ضعفی در ترکیب فضاها بهچشم نمیخورد. میتوان دوگونه تعریف را بر این فضاسازی گذاشت:
1ـ این طراحیها و ساختهها توسط استادان بزرگی که سالها تجربه داشته و عالم به علم هندسه و شناخت رنگ، تاریخ و اعتقاد بودهاند ساخته شده است.
2ـ این طراحیها و ساختهها توسط اشخاصی هنرمند که عاشق بودهاند و در خلوص به درجهای رسیدند که به آن نظم جهانی و وحدانیت و ذات زیبایی جهان وصل شدهاند و در ایجاد اینگونه فضاها وقتی تصمیم میگرفتند هدایت شده انجام میدادند.
در نتیجه انجام کار کارشناسی و کندوکاو در تعریفهای فوق و با توجه به مصداقی که از این هنرآفرینی در این پژوهش به آن اشاره شد میتوان نتیجه گرفت که با کمی دقت در کلیه بناهای تاریخی کشور اسلامی ایران جدایی بین نقش، تزئینات و فضای معماری نبوده و بهدرستی تزئینات تعریفکننده فضاها و ارتباطات و توجهات بوده است. اگر متخصصان و تاریخنویسان در بررسیهای عمیق این ارزشها را تعریف و مکتوب نمایند مسلماً معماری کشور ما پرمعناترین و به عبارت دیگر دارای عرفان خاصی از ترکیب رنگ و فضا و گفتهها و نوشتهها میباشد که انشاءاللّه با موقعیتی که در کشور پیشآمده تحقیقات عمق بیشتری پیدا نموده و ناگفتهها گفته خواهد شد.
اسلام معرف الگویی ذهنی برای معماری است نه الگویی کالبدی
گروه هنر: اسلام برای معماری یک الگوی ذهنی معرفی میکند که این الگوی ذهنی در هر شرایطی ثابت است. اصل مهم در اسلام این است که خانه مسلمان باید بهگونهای باشد که از دید بیگانه مصون باشد. مهم به شیوه مسلمانی زندگی کردن است نه اشکال صوری خانهها.
اسلام برای معماری یک الگوی ذهنی معرفی میکند که این الگوی ذهنی در هر شرایطی بهگونهای مشابه نیست. اصل مهم در اسلام این است که خانه مسلمان باید بهگونهای باشد که از دید بیگانه مصون باشد که این اصل باید در کشورهای اسلامی رعایت شود.
وی رعایت این الگوی ذهنی را در هر شرایطی امری ممکن دانست و گفت: امروزه به دلیل کمبود زمین نمیتوان برای خانهها هشتی درست کرد که از دید بیگانه مصون باشد ولی در بسیاری از خانههای افراد متشرع پشت درب ورودی خانه پردهای نصب میکنند که خانه از بیرون دید نداشته باشد. مهم به شیوه مسلمانی زندگی کردن است نه اشکال صوری خانهها.
استاد واحد علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد اسلامی وضع اصطلاح معماری اسلامی را از سوی متفکران و معماران غربی دانست و عنوان کرد: واژه شهر اسلامی و معماری اسلامی را غربیها بهوجود آوردند. آنها در بررسی معماری مسلمانان متوجه شدند که معماری ما با آنها بسیار متفاوت است و تفاوت را در اسلام دیدند. چون آنها غیرمسلمان بودند پی به این تفاوت بردند و مسلمانان چون در متن بودند معماری خود را اسلامی نمیخواندند همچنان که دیگر مسائل خود را اسلامی نمیخوانند چون اسلام در متن زندگی آنهاست.
«نقیزاده» که مطالعاتی نیز در زمینه فلسفه اسلامی دارد درباره تعریف معماری و نقش اعتقادات در شکلگیری بعضی از نمادهای آن ابراز داشت: معماری تعریف فضاست به گونهای که آن فضا برای زندگی مطلوب انسان باشد و بتواند او را به سمت کمالش برساند و فضای مطلوب را برای زندگی بهوجود بیاورد. در معماری یکسری نمادها داریم که عمومی هستند. بهطور مثال در مورد عدد 4 میگویند عددی است که نشاندهنده چهار جهت و عناصر اربعه است.
وی اظهار کرد: حقیقت امر این است که من ابتدا در مورد این تعابیر دید خوبی نداشتم و به این توصیفات راضی نمیشدم ولی بعدها که مطالعات بیشتری در این زمینه کردم دریافتم یکسری چیزها را ممکن است که با مطالعه به آن رسید.
«نقیزاده» به حدیثی از امام صادق(ع) اشاره کرد و علت نمادینبودن عدد چهار را به روایت ایشان چنین توضیح داد: در کتاب «مناسک حج» به موضوع معماری کعبه از منظر امام صادق(ع) پرداختهام، از امام صادق(ع) میپرسند چرا به کعبه میگویند کعبه؟ میگوید چون چهارگوش است (کعبه مکعبشکل است ولی ارکان آن چهارتاست و دارای وجوهی است، ارکان چهارگوشه آن است و وجوه سطح آن) میپرسند چرا چهارگوش است؟ میگویند برای این که ضراح(معبدی است در آسمان که ملائک به دور آن طواف میکنند) چهارگوش است. میپرسند چرا ضراح چهارگوش است؟ میگویند چون بیتالمعمور چهارگوش است. میپرسند چرا بیتالمعمور چهارگوش است؟ میگویند چون عرش چهارگوش است و بدین سبب عرش چهارگوش است چون ارکان توحید 4 تاست: تهلیل، تسبیح، تحمید و تکبیر.
وی افزود: یکسری نمادها هستند که اصیل هستند و ممکن است در هر جامعهای وجود داشته باشند چون انسانها فطرتاً واحدند. ولی یکسری نمادها هستند که خاص یک جامعه است.
مولف کتاب «معماری و شهرسازی اسلامی» درباره نادرستبودن قراردادن معماری در هنرهای تزئینی گفت: امروزه هنر معماری را در زمره هنرهای تزئینی محسوب میکنند و در تعریف هنر تزئینی گفته شده است که چیزی که روی چیز دیگر میکشند برای این که چیز مستورشده را محبوب کنند. بنابراین تزئین اصالتاً چیز خوبی نیست مگر آن که تزئیندهنده آن که باشد.
وی در ادامه بیان کرد: قرآن دو تزئیندهنده را نام میبرد. شیطان و خداوند. شیطان اعمال زشت آدمی را در نظرش زیبا جلوه میدهد و خداوند نیز ایمان را در قلوب مومنین تزئین میدهد.
این استاد دانشگاه اهمیت هنر خوشنویسی را در معماری بناها یادآور شد و علت قرارندادن این هنر را در هنرهای تزئینی چنین بیان کرد: هنر خوشنویسی را جزء هنرهای تزئینی محسوب نکردهاند چون به معنای تزئین نیست بلکه نوعی آموزش است. بهطور مثال برای خواندن نماز به مسجد میروید و سورهای از قرآن را بر کاشیکاری مسجد میبینید و بعد از مدتی آن سوره را حفظ میشوید. آیات فضا را تطهیر میکند.
وی آیات قرآن را دارای هندسه دانست و افزود: هندسه در قرآن بسیار مهم است. آیات قرآن هندسه را رعایت میکنند این که نزول هر چیزی به اندازهاش است همچنین دانههای باران.
این معمار در پاسخ به خبرنگار ایکنا مبنی بر این که شهرهای امروزین ما تاچه میزان منطبق با شهر مدنظر اسلام است گفت: شهرهای امروزی ما به میزان بسیار کم منطبق با معماری و شهرسازی اسلامی است. وقتی حضرت ابراهیم(ع) خانه کعبه را ساخت به خداوند گفت: خدایا این مکان را شهر قرار بده. خود شهر در اسلام مهم است و حضرت ابراهیم(ع) برای شهر چند مولفه ذکر میکند: 1- امن باشد 2- رزقش فراوان باشد 3- در آن بت پرستیده نشود. بنابراین اگر این مولفهها در شهری باشد، آن مکان از نظر تفکر وحیانی، شهر است.
وی در ادامه بیان کرد: سرسلسله نیازهای انسان در سه قلمرو است: قلمرو فیزیولوژی، قلمرو روانی و قلمرو معنوی و روحانی. امنبودن یک شهر نیازهای روانی اهل آن را مرتفع میسازد، رزق فراوان نیازهای مادی -فیزیولوژیک انسانها را تامین میکند و عدم پرستش بت و پرستیدن خداوند نیازهای روحانی و معنوی مردم شهر را مرتفع میکند.
این شهرساز در پاسخ به خبرنگار ما درباره راهکار رهایی از مشکلاتی که گریبانگیر شهرسازی امروز کشور ماست، گفت: باید یک طرح جامع احیای معماری و شهر اسلامی تهیه شود و بر اساس آن کار کرد. این طرح جامع طرح شهر یا ساختمان نیست. طرح جامعی است که نظام آموزشی، مدیریت و نظام مهندسی را دربر میگیرد. یعنی این که اولاً اگر بخواهیم شهر اسلامی باشد، باید کالبدش اسلامی باشد و باید یکسری معمار و مهندسی که در این مکتب تربیت شدند، این کار را انجام دهند.
وی در ادامه عنوان کرد: علاوه بر این طرح باید قوانین حاکم نیز با اصول اسلامی همخوانی داشته باشد و مدیریت باید مدیریتی باشد که این طرح را باور داشته باشد و در این زمینه کار کند. این طرح همکاری سازندگان، تولیدکنندگان و هنرمندان را میطلبد.
این معمار و شهرساز تصریح کرد: مصوبه شورای عالی شهرسای و معماری در مهرماه سال 75 اهداف خود را چنین اعلام کرد که شورا موظف است تا پایان سال، ضوابط معماری و شهرسازی اسلامی را اجرا کند ولی در عمل تا به امروز چه میزان از اهداف این مصوبه اجرا شده است؟
«نقیزاده» با اعلام این مطلب که رشته معماری اسلامی سالهاست که در دانشکدههای معماری غرب تدریس میشود ولی دوره دکتری معماری و شهرسازی اسلامی برای اولین بار در واحد علوم و تحقیقات به تازگی به راه افتاده است، به سخنان خود پایان داد.
فهرست منابع و مأخذ
1) کیانی، محمدیوسف. تزئینات وابسته به معماری دوران اسلامی. تهران. انتشارات سازمان میراث فرهنگی کشور. سال 1376.
2) گرابار، اولگ. شکلگیری هنر اسلامی. وحدتی دانشمند، مهرداد. تهران. انتشارات پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی. سال 1379.
3) ویلبر، دونالد. معماری اسلامی ایران در دوره ایلخانان. ترجمه فریار، عبداللّه. تهران. انتشارات بنگاه ترجمه و نشر کتاب. سال 1346.
4) مجله اثر. انتشارات سازمان ملی حفاظت آثار باستانی. شماره 12. سال 1365.
5)http://daneshjooagah.blogfa.com/post-188.aspx