کتاب تاملات در هنر و معماری، حمید نوحی
معماری اسلامی یا معماری مسلمانان؟
معرفی کتاب تاملات در هنر و معماری، حمید نوحی
این مطلب رو اولین بار سال 89 برای معمار 24 (نشریه الکترونیکی معماران زیر 24 سال) نوشته بودم :)
بحث از این جا آغاز می شود که اصولا معماری اسلامی چیست ؟ استاد البته در مقالاتی دیگر...
از همان کتاب مذکور (به خصوص در "شهر اسلامی از واقعیت تاریخی نوستالژی مدنی و اتوپیا تا حقیقت دینی") بحثی را باز کرده اند که لازم می دانم از آن نیز درشرح این مصاحبه استفاده کنم.
استاد در آن مقاله ابتدا به تعریف و بررسی واژه ی"معماری اسلامی " پرداخته اند ایشان در آن جا می گویند خاور شناسان و مستشرقان غربی واژه ی " معماری اسلامی " را به مظاهر و در واقع معماری ای اطلاق کرده اند که در دوران اسلام (هر چند خلفای اموی و عباسی ) در سرزمین های اسلامی رایج بوده است.
ازخواندن ادامه ی همین مقاله می توان به وضوح دریافت که آنچه غرب از واژه ی " معماری اسلامی" ایفاد معنی می کند شاید در برخی مواقع درست در نقطه ی مقابل معماری ای است که اسلام آن را تجویز می کند. زیرا غرب شناسان و به تبع ما معماران ایرانی (که از ترجمه آثارشان استفاده کرده ایم) به همان میزان که معماری کاخ ها و ... ی حکمای جور را اسلامی می دانیم معماری مساجد و خانه های بعد اسلام را نیز در حیطه ی معماری اسلامی میشماریم حال آنکه دسته ی اول در مبانی اسلام مشکل دارند اما دسته ی دوم از اندیشه ی مردمی سرچشمه گرفته اند که با جان و دل به اسلام عشق می ورزیده اند(به خصوص مواردی چون مساجد اوایل اسلام که گرچه بی پیرایه اند ولی ...).
استاد در ادامه ی همان مقاله دیدگاه رایج به معماری اسلامی را نیز نقد میکنند به دو دلیل:
الف: اول از آن جهت که اصولا بسیاری از ما امروزه گنبد و مناره و... یعنی همان کالبد (فرم) های رایج آن زمان را از اصول معماری اسلامی می شماریم حال آن که اصولا اسلام هیچ الزام کالبدی (فرمیک) برای معماری مشخص نکرده است و در واقع امر این فرم ها در زمان خویش"تنها بهترین روش برای پاسخ گویی به نیاز های زمانه بوده اند.پاسخ هایی هم در نوع مصالح و هم در نیاز های روانشناختی و هم در حوزه های عملکردی بوده است" (البته لازم به ذکر است که استاد تاثیر معماری قبل اسلام و هم چنین برداشت های فلسفی از این فرم ها (مثل از کثرت به وحدت رسیدن ) را نیز به آن شدت نفی نمیکنند).
ب: اسلام به مبانی ای چون عدالت اجتماعی عدم اختلاف طبقاتی و ... اشاره می کندحال آن که بسیاری از این موارد در مواردی آن دوره رعایت نمی شده اند (البته تنها بناهای حکومتی) به طور مثال عالی قاپو در زمان خود بزرگترین شرابخانه ی دنیا را داشته یا مسجد شیخ لطف الله تنها برای همسران شاه ساخته شد آن هم با پول بیت الما ل اگر عقب تر برویم باز هم نشانه هایی از این موارد می یابیم مثل بنای شهر بغداد در عصر عباسی که در آن طبقات اجتماعی به صورت بالا دست پایین دست لحاظ شده اند و حتی قبل تر از آن در عصر امویان که مسجد شام را با 600 سلسله طلا و 5 هزار کارگر ساختند.
اما سخن آخر را از کتاب استاد پیر نیا می آورم که گرچه هردو دسته آثاری این دوره ها (دسته اول بناهای حکومتی و دسته دوم خانه ها و مساجد و آب انبار ها و ...) را می توان از جهاتی ممتاز دانست و حاوی نکات ارزنده ولی دسته ی دوم منبع موثق تری از ارزشهای اسلامی در معماری خواهد بود از آن جهت که مردمی مسلمان بدون تمامی نواقص بالا آن ها را بنا نهاده اند.
برگرفته شده از: ganje.blog.ir
http://ganje.blog.ir/post/7