***.*** ... گنجینه ... فشارکی ... ها ***.***

****.**** کنز الفشا ر کیو ن ************** Fesharkies's Treasure ****.****

***.*** ... گنجینه ... فشارکی ... ها ***.***

****.**** کنز الفشا ر کیو ن ************** Fesharkies's Treasure ****.****

***.*** ... گنجینه ... فشارکی ... ها ***.***

########## بنام خدا ##########
#پایگاه جامع اطلاع رسانی در موضوعات زیر #
..... با سلام و تحیت .. و .. خوشامدگویی .....
*** برای یافتن مطالب مورد نظر : داخل "طبقه بندی موضوعی " یا " کلمات کلیدی"شوید. ویا کلمه موردنظر را در"جستجو" درج کنید.***

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
محبوب ترین مطالب

معرفی معماری امویان و عباسیان با «گذری بر معماری متقدم مسلمانان»

 

 
 
کتاب «گذری بر معماری متقدم مسلمانان» نوشته کپل آرچیبالد کمرون کرسول با ترجمه مهدی گلچین عارفی به بررسی دقیق و موشکافانه آثار برجسته معماری دوره اموی و عباسی می‌پردازد.
معرفی معماری امویان و عباسیان با «گذری بر معماری متقدم مسلمانان»
 
به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)نویسنده کتاب «گذری بر معماری متقدم مسلمانان» با ارائه فهرستی از آثار و بناهای بر جای مانده از معماری اسلامی و با ترتیبی تاریخی در دو بخش با عناوین «امویان» و «عباسیان» به شرح و تحلیل دقیق آثار صدر اسلام تا نیمه دوم قرن سوم پرداخته است. نویسنده در این بررسی به کمک منابع دست اول تاریخی، گزارش سیاحان، کاشفان و باستان‌شناسان به زبان‌های گوناگون، نسخه کاملی از معماری متقدم مسلمانان فراهم کرده است.

این کتاب در 22 فصل با نام‌های «صدر اسلام»، «قبه الصخره»، «آثار دوره ولید»، «آثار دوره ولید 2»، «آثار دوره سلیمان و یزید دوم»، «آثار دوره هشام»، «آثار دوره ولید دوم »، «دیگر بناهای دوره امویان»، «مؤخره بخش نخست»، «بنای بغداد»، «خلافت منصور دوانیقی»، «خلافت هارون‌الرشید»، «مسجد جامع قرطبه»، «مسجد عَمرو»، «مسجد جامع قیروان»، «سامرا 1»، «اصفهان و سیراف و بلخ و سوسه»، «سامرا 2»، «افریقیه»، «کارهای احمد ابن طولون»، «سامرا 3 و نیمه دوم قرن سوم» و «مؤخره بخش دوم» تدوین شده است.

نویسنده در فصل اول این کتاب به معماری‌های صدر اسلام اشاره می‌کند و می‌گوید: معماری عرب پیش از اسلام جز پنداری خام درباره ساختمان نداشته است. در نخستین روزهای فتوحات اسلام آن‌ها هیچ عنصر معماری ویژه‌ای به سرزمین‌های فتح‌شده نیاوردند و آنچه همراهشان بود هم چیزی بیش از چند شرط ساده برای برپاداشتن آیین‌های دینی نبود. قبل از فتوحات انجام شده در آن سال‌های پیش از اسلام نیز داشته‌های معماری آن‌ها به سختی می‌توانست پاسخ‌های خام و نپخته به نیازهایشان بدهد.

فصل دوم کتاب حاضر به انگیزه ساخت بنا و «قبهة الصخره» (یکی از مهم‌ترین آثار معماری اسلامی بعد از مسجدالاقصی در بیت‌المقدس) اشاره می‌کند. در این بخش می‌خوانیم:  «قبهة الصخره» کهن‌ترین بنای معماری مسلمانان است. از این‌رو شناختن شکل اولیه این بنا بسیار مهم است. این کتاب علاوه بر شرح کامل بنای «قبهة الصخره» از پنجره‌ها، دیوارها، دیوارهای بیرونی سردرها، درگاه‌ها و ... را تجزیه تحلیل می‌کند.

این کتاب در فصل سوم به بررسی معماری «مسجد جامع»  دمشق و زمان ساخت آن می‌پردازد. نویسنده در این بخش  به محور میانی شبستان این مسجد اشاره می‌کند و می‌گوید: راه ورود به محور میانی شبستان سه دهانه قوس با ستون‌هایی از مرمر است. بالای این سه قوس سه پنجره وجود دارد که مجموعه آن‌ها را در قابی جای‌داده‌اند که اندکی از صحن عقب نشسته‌اند. قوس بالای قاب نیز تیزه کُندی دارد و کم و بیش پایه بلند است. در دو سوی این قوس دو جزر ستبر است که رانش این دهانه گشاده را خنثی می‌کند.

فصل چهارم کتاب در ادامه فصل قبل به بررسی آثار دوره ولید و «قصر برقع» می‌پردازد. نویسنده درباره ریشه‌های معماری این بنا می‌گوید: دو ویژگی اتاق محراب 6 مانند و سامان اتاق‌ها بر گرد حیاط در طرح «قصر برقع» در دوره معماری امویان بسیار اهمیت داشته است.

این کتاب در فصل پنجم به بررسی آثار دوره سلیمان و یزید دوم می‌پردازد. نویسنده در این بخش در قسمت «مسجد عمر در بُصری» می‌گوید: نخستین گزارش از بنای معروف به «مسجد عُمَر» در بُصری کار سیتزن است. او در سال 1221 قمری این بنا را دیده و در آن زمان ویرانه‌ای بیش نبود. در سال‌های 1938-39 میلادی اداره عتیقات سوریه آوارها را برداشت و از آن زمان به مرمت آن ادامه داد. نویسنده درباره وصف بنای این مسجد نیز ادامه می‌دهد: دیوارهای سنگی بنا بیش از 9 متر بلندی دارد. ساختار آن بسیار آشفته و از دوره‌های گوناگون است. قاب بعضی درها رومی است و همه درگاه‌ها نعل درگاهی دارد. بر بالای بعضی نعل درگاه‌ها قابی تزئینی وجود دارد.

«گذری بر معماری متقدم مسلمانان» در فصل ششم به بررسی آثار دوره هشام و قصر الحیر غربی در سال 105-109 قمری می‌پردازد. در این بخش می‌خوانیم: دیوار اولیه این بنا خشتی و با شالوده‌ای سنگین بوده که پشت‌بندهایی نیم‌گرد، یک در میان، یکی بر لبه بیرونی و یکی بر لبه درونی، دیوار را مقاوم‌تر می‌کرد. ورودی اصلی این بنا در گوشه شرقی است و شامل یک درگاه و یک هشتی است. در شرق ورودی اتاقی است که گویا اتاق دربان بوده است. شیوه ساخت دیوار و ورودی مانند قصر الحیر شرقی است.

نویسنده در فصل هفتم به معرفی آثار دوره ولید دوم و خربه المفجر (این مجموعه نزدیک اریحاست. نخستین بار وارن و کاندور در سال 1837 آن را دیدند) و تالار سربینه، قصر الطوبه و قصر بایر پرداخته است. اداره عتیقات فلسطین در فاصله سال‌های 1934 تا 1948 دوازده فصل در این محوطه حفاری کرده است. از ویژگی‌های عمومی این ماکن می‌توان به، 1:کاخی دو طبقه در ابعاد 65 در 65 متر و 2: در شمال غار مسجدی است با محراب فرو رفته و دیوار شرقی مسجد حاصل امتداد دیوار شرقی کاخ است 3: حیاطی در شمال کاخ و غرب مسجداست که در شمال آن حمام وجود دارد، دیوار غربی این حیاط حاصل امتداد دیوار غربی کاخ و در کنج شمال غربی آن برجی است سه ربع گرد. 4: حمام این بنا که نفیس‌ترین و پرداخته ترین بخش مجموعه است. 5: در شرق همه این بناها جلوخانی است، از شرق به غرب 40 و از شمال به جنوب 135 متر است.

فصل هشتم این کتاب به معرفی معماری مسجد جامع عمان، مسجدهای خان الزبیب و ام الولید، مسجد جامع حرّان، مسجد قصر مقاتل، مسجد شوش و مسجد جامع بنبور، پرداخته است.

فصل نهم این کتاب گذری بر بخش نخست آن یعنی معماری دوره امویان دارد. در این بخش می‌خوانیم: فاتحان عرب، دست‌کم تا نسلی، خیال معمارانه ای در سر نپروراندند و بر سر این نیامدند تا سرمایه  معماری مردمان مغلوب را به کار گیرند. در شام، نخست بخشی از کلیساها یا سراسر آن‌ها را مسجد کردند و در میان رو آن شهرهای تازه‌ای ساختند‌ و مسجدهایشان در نهایت سادگی بود. هنگامی هم که به تصمیم به ساخت یک بناها می‌گرفتند، انگیزه‌های سیاسی داشتند. در ابتدا استادکارانی از مردمان مغلوب را به کار می‌گرفتند و در ادامه آن زیاد ابن ابیه در کار بازسازی مسجد کوفه، معماری از دربار ساسانی را به کار گرفت و عبدالله بن زبیر بناهای ایرانی را برای تعمیر کعبه استخدام و ولید قبطیان مصر و رویانیان شام را مامور بازسازی مسجد مدینه کرد.

بررسی معماری دوره عباسیان

فصل دهم این کتاب ریشه‌های معماری در بغداد را بررسی می‌کند. به گفته نویسنده، شهر مدوّر منصور(شهری با طرحی دایره‌ای) یکی از چشمگیرترین نمونه‌های شهرسازی است که از آن خبر داریم. نویسندگان مسلمان به این نکته تأکید می‌کنند که تا آن روز کسی شهر گِرد ندیده است که این موضوع بسیار دور از واقعیت است. نی‌هایی در دل دیوار این بناها، این موضوع از شیوه‌های ساختمانی بابلیان بود. در عَقَرقوف (غرب بغداد) که منسوب به سلسله کاسیِ بابل است. در این بنا پس از هر هفت رج آجر، لایه‌ای بافته از شاخ و پیشِ خرما گذاشته‌اند. هرودوت (نخستین تاریخ‌نگار یونانی) گفته است که بابلیان در ملاتشان قیر داغ می‌ریختند و هر سیزده رج آجر را با بافته‌ای از نی می‌پوشاندند. در بعضی بناها این بافته‌ها را در فواصلی از پنج تا سیزده رج کار گذاشته‌اند و در بناهای همه دوره‌های آشور همین شیوه را به کار گرفته‌اند. در آنجا لایه‌های بافته را خفته و راسته روی هم نهادند.در دوره ساسانیان هم این شیوه را در دوالیب داریم که در آن، بین هر دو رج یک لایه حصیر گذاشته‌اند. بعدها در قرن سوم/نهم همین شیوه را در زبلیات به کار گرفتند.

فصل یازدهم این کتاب معماری برج بارو و دروازه بغداد در رقه،مسجد جامع رقه، اخیضر، مناره موجده و تاری خانه دامغان را بررسی می‌کند. در ویژگی‌های برج بارو می‌خوانیم: به گفته طبری دروازه‌ها و فصیل و «رحبه» (میدان‌ها) و خیابان‌های رِقّه را همچون بغداد ساختند. این بنا از شرق به غرب 1500 متر و از شمال به جنوب هم کم‌وبیش به همین اندازه است. نویسنده درباره معماری شهر بغداد نیز می‌گوید: سه چهارم این دروازه از میان رفته اما از آنچه که مانده  می‌توان به شکل اولیه آن رسید. اگر نما را متقارن بگیریم می‌توانیم بگوییم این دروازه بنایی چهارگوش داشته است، در دو سوی درگاه دو طاقچه کم‌عمق قرار داردو درون دروازه تالار کشیده‌ای به بلندی 12 متر وجود داشت. بر خلاف برج بزرگی که در پس دروازه است، دروازه آن از آجر پخته است و از شکاف‌ها پیداست که در میان جرزها کش مای چوبی گذاشته‌اند.

در فصل دوازدهم این کتاب نویسنده به معماری کاخ‌های رقه پرداخته است. به گفته نویسنده طرح این سه کاخ، در ساماندهی گروهی از بناها در یک مجموعه، کم‌وبیش همانند است و تزئینات گچی برخی از آن‌ها بسیار به هم شبیه هستند. بنابراین می‌توان گفت این کاخ‌ها در یک زمان ساخته‌شده‌اند.

مهم‌ترین بخش فصل سیزدهم این کتاب به معماری مسجد جامع قرطبه می‌پردازد. در این بخش نویسنده نمای شبستان، شبستان، سقف و رواق این مسجد را تجیه و تحلیل می‌کند.

در فصل چهاردهم کتاب نیز نویسنده معماری مسجد عمرو در سال 212 قمری را به ترتیب از چگونگی ساخت آن تا تغییراتی را که در طول تاریخ برای آن صورت گرفته است بررسی می‌کند.

فصل پانزدهم این کتاب معماری مسجد جامع قیروان را معرفی می‌کند. در این بخش می‌خوانیم: نخستین مسجد قیروان را عُقبه بن نافع، در سال 50 قمری ساخت. و حسان بن نعمان در سال 84 قمری آن را بازسازی کرد و بشر بن صفوان در سال 105 قمری به فرمان هشام بن عبدالملک  (دهمین خلیفه از خلفای اموی) بزرگ‌ترش کرد. محراب این بنا را یزید بن حاتم در سال 155 قمری ویران کرد و در سال 157 قمری از نو ساخت.

در فصل شانزدهم این کتاب معماری کاخ جوسق الخاقانی یا کاخ معتصم بررسی می‌شود. نویسنده در این بخش می‌گوید: قسمت باب العامه کاخ بهتر از بقیه مانده است. این قسمت نمایی با سه قوس به بلندی 12 متر دارد. درون هر سر در سه اتاق با طاق آهنگ‌های موازی رو به دجله وجود دارد. اتاق میانی درواقع ایوانی است که همه دهانه آن به سوی سکویی مشرف به رودخانه باز می‌شود. به جز دو لبه کناری‌اش که دو ستون نما دارد که قوس دهانه از آن برمی‌خیزد و مانند قوس دروازه بغداد در رقه است.

فصل هفدهم این کتاب به بررسی معماری مسجد نه گنبد بلخ، مسجد بوفتاته، مسجد جامع سوسه و مسجد جامع اصفهان می‌پردازد. نویسنده در این فصل می‌گوید: مسجد جامع اصفهان در سال 156 قمری توسط گروهی از اعراب که در شهر تیران نزدیک اصفهان ساخته‌شده بودند ساختند. مافَرّوخی مورخ قرن پنجم نکات مهم دیگری درباره سرگذشت مسجد آورده است. این مسجد در سال 226 قمری در روزگار معتصم از نو ساخته شد و در زمان خلافت مقتدر ابوعلی رستم مسجد را بزرگ‌تر کرد.

مهم‌ترین بخش فصل هجدهم این کتاب بررسی معماری مسجد جامع سامرا است. نویسنده در این بخش می‌گوید: مسجد جامع سامرا شانزده در با پهناهای گوناگون داشته است. آجرکاری بالای همه درگاه‌ها ریخته است. مگر درگاه میانی دیوار شمالی (در سال 1250 قمری هم‌چنین بوده است) اما از بررسی سرِپاترین درگاه‌ها برمی‌آید که هر درگاه نعل درگاهی چوبی و طاق دزدی آجری داشته است.  نویسنده درباره محراب این مسجد می‌گوید: میانه دیوار قبله گشودگی‌ای دارد که گویا محرابی است رخنه شده است. این محراب گرد نیست و چهارگوش است. همان‌طور که در اخیضر دیده‌ایم، به شیوه معمول نخستین مسجدهای ایران و میت رو دان. پهنای محراب 59/2 و عمقش 75/1 متر است. در دو سوی محراب دو جفت ستون گلرنگ از مرمر عین تاب با پاستون و سرستون‌های ساعتی است. بر این ستون‌ها دو قوس هم مرکز در قابی چهارگوش به بلندای مسجد است. آثاری از موزاییک‌های طلاکاری بر لچکی‌های این قوس‌ها پیداست.

در فصل نوزدهم به معرفی معماری مسجد محمد بن خیرون و قیروان پرداخته است. به گفته نویسنده، در نیمه راه دروازه جنوبی قیروان به مسجد جامع، مسجد کوچکی است به نام مسجد جامع محمد بن خیرون (نام بانی مسجد) است و نام دیگر مسجد جامع ثلاث بیبان است. (مسجد سه در) این نام را از آن رو به مسجد داده‌اند که نمای رو به خیابان آن سه قاب با سه درگاه دارد. این نما نمای شبستان هم هست، چرا که صحنی در کار نیست. قوس‌ها را از سنگ‌های گُوِِه شکل باریکی ساخته‌اند. پاکار قوس از مرکز آن پایین‌تر است. تراز پاکار 78/2 متر بالاتر از کف و قوس در آن بر دو ستون نشسته است.

فصل بیستم این کتاب متمرکز بر کارهای احمد بن طولون است. طولون پدر احمد، غلامی ترک و تحفه‌ای بود که امیر بخارا در سال 200 قمری نزد مأمون فرستاد. فرزند او احمد در سال 220 قمری به دنیا آمد و در فضایی آموزش دید که در طبقه‌ای که او از آن بر می‌خواست دست‌نیافتنی بود. بعدها مناصبی از خلیفه گرفت و  در سال 254 قمری از سامرا به مصر رفت و به فرمان پدرخوانده‌اش حاکم فسطاط شد. یک سال بعد، سراسر مصر زیر نگین او بود. بناهایی که نویسنده در این بخش به آن اشاره کرده است «کاخ میدان»، «مسجد میدان» و «مسجد ابن طولون» است. نویسنده درباره پوشش این مسجد نیز می‌گوید: پوشش مسجد تیرهایی دارد از تنه نخل که فاصله محور این تنه‌ها 125 سانتی‌متر است. هر تنه نخل را با تخته‌کوبی در جعبه‌ای چهارگوش قرار داده‌اند. پیش از بازسازی‌های اخیر بخش‌های کوچکی از این سقف مانده بود و امروز آن را از نوساخته‌اند.

این کتاب در فصل بیست و یکم به معماری نیمه دوم قرن سوم سامرا و «قصر العاشق» اشاره کرده است. در این بخش می‌خوانیم:  قصر العاشق روبروی بیت الخلیفه یا جوسق الخاقانی، در 600 متری ساحل غربی دجله قرار دارد. این کاخ ویرانه است اما با این حال می‌توان دید که چهار برج در گوشه‌ها دارد و شش برج در شرق و غرب و چهار برج در جنوب و دو برج در شمال که فاصله میان این برج‌ها 15 متر است. نویسنده درباره زمان ساخت این کاخ می‌گوید: قصر العاشق همان قصر المعشوق است که یعقوبی (تارخ نگار) نامی از آن آورده است. به گفته او قصر المعشوق را خلیفه عباسی معتمد ساخته است. اگر به وقایع تاریخی بنگریم معقول‌ترین زمان برای ساخت این کار در دوره خلافت او میان ذیحجه 264 و جمادی‌الاول 269 است.

فصل بیست و دوم این کتاب مروری بر بخش دوم و معماری دوره عباسیان دارد. در این فصل می‌خوانیم: دو عنصر قوس و سکنج در معماری این دوره قابل توجه است. در فاصله سال‌های 130 تا 300 قمری پیشرفت‌های چشمگیری در ساختار قوس‌ها حاصل شد که در طول یک قرن پس از آن، همین قوس‌ها از نشانه‌های شاخص بناهای عراقی عباسی شدند. نخستین بنایی که تاریخ روشنی دارد و در ان قوس‌های چهارمرکزی یا دو پرگاری ساخته و پرداخته‌ای به کار برده‌اند محصول صد سال پس از آن در قبه صلیبیه است. با این حال باز هم قوس‌های دو مرکزی را کنار نگذاشته‌اند و در بنایی نفیس همچون قصر العاشق به کار گرفته‌اند.

کتاب «گذری بر معماری متقدم مسلمانان» نوشته کپل آرچیبالد کمرون کرسول و ترجمه مهدی گلچین عارفی با شمارگان هزار و 500 نسخه در 406 صفحه مصور و طراحی جلد رضا محبوبی در سال 1393 توسط انتشارات متن منتشر و روانه بازار نشر شده است.
http://www.ibna.ir/fa/doc/book/212928/معرفی-معماری-امویان-عباسیان-گذری-متقدم-مسلمانان
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۷/۰۴/۲۵