اعتراض جمعی از دانشجویان به کنکور کارشناسی ارشد علوم قرآن و حدیث
همچنین چند سؤال از کتاب «روش تحقیق در تفسیر موضوعی» (به نویسندگی دکتر فشارکی و دکتر مرادی زنجانی) وجود داشت که اصلاً جزء منابع تفسیر نبود
کد خبر: ۳۹۱۶۶۷۱
تاریخ انتشار: ۲۵ مرداد ۱۳۹۹ - ۱۶:۱۸
اعتراض جمعی از دانشجویان به کنکور کارشناسی ارشد علوم قرآن و حدیث
تعدادی از داوطلبان کنکور ارشد سال ٩٩ در رشته علوم قرآن و حدیث، در نامهای که در اختیار خبرگزاری ایکنا قرار دادند، ضمن طرح مستند اعتراض خود درباره برخی موارد این آزمون، خواستار رسیدگی و توجه مسئولان به این اعتراضات شد.
به گزارش ایکنا، جمعی از دانشجویان و داوطلبان کنکور کارشناسی ارشد سال ٩٩ در رشته علوم قرآن و حدیث که به برخی موارد مربوط به این آزمون اعتراضات جدی داشتند، در نامهای که به شکل اختصاصی در اختیار خبرگزاری ایکنا قرار دادند، خواستار رسیدگی و توجه مسئولان ذیربط به این اعتراضات شدند.
آنان با اشاره به تغییر سرفصلهای این رشته، بیان کردند که داوطلبان سال جاری در دو راهی مطالعه منابع قبلی و جدید گیر افتاده بودند. این ابهام باعث شد منابع آزمون ارشد سال ٩٩ چندین برابر شود و داوطلبان هم در نتیجه این ابهام متضرر شدند و تراز سنجش عادلانه نامتوازن شود. مورد دیگر وجود برخی سؤالات و گزینههای کاملاً غیراستاندارد بود؛ برای مثال در برخی سؤالات با توجه به منابع مختلف، آن پرسش میتوانست چند پاسخ صحیح داشته باشد. برخی سؤالات نیز دارای گزینههای دوپهلو و مبهم بودند و امکان انتخاب هیچ گزینهای وجود نداشت.
مشروح متن این نامه در ادامه از نظر میگذرد؛
منابع آزمون ارشد سال ٩٩ رشته علوم قرآن و حدیث، نامشخص بودند. تا سال ٩٧ برخی منابع تعیین شده بودند که داوطلبان از سالها پیش میخواندند و آزمون میدادند، اما دو سال (سالهای ٩٨ و ٩٩) است که سؤالات آزمون ارشد بسیار پراکنده و از منابع مختلف و بعضاً نامشخص طراحی میشوند. با توجه به تغییر سرفصلهای این رشته، داوطلبان سال جاری نمیدانستند باید منابع قبلی را مطالعه کنند یا منابع جدید. با اینکه از اساتید مطرح و طراحان سؤال سابق این رشته و افراد متعدد دیگر، درباره منابع این آزمون سؤال شده بود، تمام آنها از این امر اظهار بیاطلاعی میکردند.
بیشتر داوطلبان صرفاً منابع قبلی را خواندند و برخی صرفاً منابع جدید، که هم از منابع قبلی هم از منابع جدید در کنکور سؤال طرح شده بود و البته بیشتر از منابع جدید؛ یعنی این آزمون شانسی شده است. ممکن است کسی بدشانسی بیاورد و از منابعی که خوانده هیچ سؤالی طرح نشود. عدهای خوششانس باشند، چون دقیقاً از منابعی که خواندهاند تمام سؤالات طرح شود که چنین آزمونی علمی نیست.
برای مثال در درس تفسیر، چون مشخص نشده بود سور قبلی (۱۲ سوره) ملاک است یا سور جدید(۱۷ سوره)، داوطلبان باید تفسیر ۲۹ سوره که چندین هزار صفحه میشود را مطالعه کنند. این کار اصلاً نه ممکن است و نه برای یک آزمون ورودی لازم. اصلاً معقول نیست که کسی که قصد ورود به مقطع ارشد یک رشته را دارد، این حجم از مطالب را بلد باشد. امسال، تنها یک سؤال از سور قبلی طرح شده بود در حالی که اغلب افراد معتقد بودند بیشتر سؤالات تفسیر از سور قبلی خواهد بود.
در نتیجه داوطلبانی که فقط سور قبلی را خوانده بودند به شدت آسیب دیدند. همچنین چند سؤال از کتاب «روش تحقیق در تفسیر موضوعی» (به نویسندگی دکتر فشارکی و دکتر مرادی زنجانی) وجود داشت که اصلاً جزء منابع تفسیر نبود. دیگر اینکه منبع جدید تفسیر برای این رشته در سرفصل جدید، کتاب حزب مفصل (به نویسندگی فتحالله نجارزادگان و محمدرضا صفوی) معرفی شده بود؛ پس بر چه اساسی سؤالات تفسیر از سور جدید بود، اما منبعش تفاسیر قبلی؛ یعنی تفسیر المیزان و مجمعالبیان بودند؟ این میشود نقض چیزی که به عنوان منابع جدید اعلام شده بود.
در بخش علوم قرآن نیز از منابع قدیمی (الاتقان سیوطی، علوم قرآنی آیتالله معرفت و...) سؤال وجود داشت. در حالی که در سرفصل جدید علوم قرآن، کتب علوم قرآنی ۱ تا ۴ انتشارات پژوهشگاه حوزه و دانشگاه به عنوان منبع ذکر شده است، اما طرح سؤالات از این منبع نبوده است. این یک اشکال بسیار اساسی است که چرا هیچ اطلاعرسانی دقیقی از منابع این آزمون ارائه نشد و همه از آن بیاطلاع بودند.
این ابهام باعث شد منابع آزمون ارشد سال ٩٩ چندین برابر شود، در حالی که نباید این طور باشد و داوطلبان هم در نتیجه این ابهام بسیار متضرر شدند. پس از تصویب سرفصلهای جدید در سال ٩۵ برای رشته علوم قرآن و حدیث، برخی دانشگاههای کشور از این سرفصلهای جدید فارغالتحصیل دارند، در حالی که برخی دیگر از دانشگاهها یا تازه چند ترم است تدریس این سرفصلها را آغاز کردهاند یا هنوز تدریسش را شروع نکردهاند، پس چطور و بر چه اساسی اغلب سؤالات از منابع جدید طرح شدند، بدون ملاحظه این که سرفصلهای جدید هنوز در کشور جا نیفتادهاند؟
یا باید زمان بیشتری میگذشت تا بتوان فقط از سرفصلهای جدید سؤال داد یا اینکه فعلاً میبایست فقط از منابع قبلی یا حداقل بیشتر از منابع قبلی سؤال طراحی میشد، در حالی که دقیقاً برخلاف این امر عمل شده است. گذشته از این، سؤالات متعددی از خارج از منابع تعیین شده، طرح شده بودند. این امر برخی سالها در حد یکی دو سؤال اتفاق میافتاد، اما امسال تعداد زیادی از سؤالات، از خارج از منابع بودند که این ابداً استاندارد و مجاز نیست.
از آن جا که نامعلوم بودن منبع سؤالات آزمون ارشد این رشته و اشکال در طراحی سؤالات از سال ٩٨ آغاز شده است، در سال گذشته نیز اعتراضات وسیعی نسبت به این امر صورت گرفت و حتی خبرگزاری «ایکنا» موضوع را منتشر و پیگیری کرد، اما هیچ اعتنایی به این اعتراضات نشد و امسال شاهد وخامت بیشتر اوضاع و نامناسبتر شدن سؤالات بودیم. برای آزمونهای ورودی لازم است به وضوح و با دقت مشخص شود داوطلبان دقیقاً باید چه منابعی را مطالعه کنند تا حتی اگر یک سؤال خارج از منابع تعیینشده طرح شده بود، امکان اعتراض داوطلبان و به تبعش حذف آن سؤال و عدم احتساب درصدش، وجود داشته باشد.
مورد دیگری که باعث اعتراض وسیع داوطلبان کنکور ارشد امسال شده است، این است که برخی سؤالات و گزینهها کاملا غیر استاندارد بودند؛ برای مثال در برخی سؤالات مشخص نشده بود پاسخ را بر اساس چه منبعی میخواهند و با توجه به منابع مختلف، آن سؤال میتوانست چند پاسخ صحیح داشته باشد. همچنین پاسخ برخی سؤالات اصلاً در منابع مربوطه وجود ندارد و مشخص نیست بر چه اساسی گزینهها طراحی شدند. برخی سؤالات دارای گزینههای دوپهلو و مبهم بودند و امکان انتخاب هیچ گزینهای وجود نداشت. برخی گزینهها دارای اشتراکاتی بودند و بر هم منطبق میشدند در نتیجه نمیشد آنها را از هم تفکیک و یک گزینه را انتخاب کرد.
موارد دیگری از این قبیل که در مجموع باعث ابهام و پیچیدگی و نامفهوم بودن گزینهها شده، امکان انتخاب یک گزینه به عنوان گزینه صحیح را از داوطلب گرفته بودند و در نتیجه نه تنها باعث اتلاف وقت داوطلبان در جلسه کنکور شدند بلکه فشار روانی شدیدی را نیز به آنها وارد کردند. سؤالات و گزینهها به گونهای بودند که حتی پس از کنکور و با انتشار دفترچه سؤالات، داوطلبان نمیتوانستند پاسخ صحیح را از منابع بیابند و منتظر انتشار کلیدها بودند تا بتوانند متوجه پاسخ مورد نظر طراحان سؤال بشوند که این امر به خوبی نشان میدهد طراحی گزینهها بسیار غیراستاندارد و بد بوده است. پس از انتشار کلید آزمون، اعتراضات داوطلبان شدت گرفت چون پاسخ سؤالات متعددی را کاملا غیر منطقی و ناموجه میدانند.
چندین سال است که مطرح شده سؤالات آزمونها باید به سمت تحلیلی شدن بروند؛ یعنی به گونهای باشند که دانشجویان با قدرت تحلیل و استدلال بتوانند پاسخ درست را بیابند نه صرفاً بر اساس حفظیات، اما آزمون ارشد امسال علوم قرآن و حدیث سؤالاتش به گونهای بود که ابداً با تحلیل امکان پاسخگویی وجود نداشت و فقط کسانی میتوانستند خوب تست بزنند که مطالب را عیناً حفظ کرده بودند، چون پاسخها و واژهها به شدت شبیه و نزدیک به هم بودند. با چنین سؤالاتی، دانشجویان این رشته با سطح علمی عالی ممکن است آزمون را قبول نشوند، اما کسانی که از رشتههای دیگر هستند و صرفاً منابع را حفظ کردهاند، بتوانند بر اساس حفظیاتشان درصدهای بالایی از آزمون کسب کنند و در آن قبول شوند.
با این روال به تدریج دانشجویان این رشته افرادی با سطح علمی و قدرت تحلیل و استدلال پایین خواهند شد که تنها به حفظ مطالب و منابع و نظریات مختلف میپردازند و قدرت تحلیل ندارند. این یعنی افت شدید این رشته و محیط دانشگاهیاش در سالهای آتی. مغز انسان کامپیوتری برای انباشت اطلاعات نیست بلکه ابزاری برای تحلیل و تعقل است. یک آزمون علمی باید به گونهای باشد که سطح علمی داوطلب را ارزیابی کند نه این که محکی برای سنجش حفظیات او و فن تست زنیاش باشد.
برای تمام اعتراضات فوق امکان دفاع و اثبات شفاهی و صحبت حضوری نیز وجود دارد. ما خواستاریم تمام سؤالاتی که دارای اشکال بودهاند حذف بشوند و درصدی برایشان در نظر گرفته نشود.
در ادامه این نامه، ذیل عنوان هر درس، تمام سؤالاتی که دارای اشکال بودهاند به همراه ذکر اشکال درج شده است. انتظار میرود سؤالاتی که ایراد دارند حذف شده و در احتساب درصد کنکور محاسبه نشوند. به دلیل آن که دفترچه سؤالات کنکور در قالب فایل PDF است، امکان کپی کردن سؤالات وجود نداشت، در متن نامه تنها شماره هر سؤال ذکر شده است.
امید است نسبت به مطالب فوق اهتمام جدی صورت پذیرد و شاهد پاسخ و نتیجه قابل قبولی باشیم. ما خواهان دریافت حق و برقراری عدالت هستیم.
ألا إلی اللّه تصیر الأمور
سؤالاتی از آزمون ارشد علوم قرآن و حدیث سال ۹۹ که اشکال دارند:
زبان انگلیسی
سؤال ١۶:
گزینه ١ پاسخ صحیح این سؤال نیست. کل متن درباره تأثیر اسلام بر زبان عربی و بعد تحولات زبان عربی در طی قرون است. تمرکز متن بر این نیست که عربی هنگام ظهور اسلام چگونه بوده است. از یک متن ۲۵ سطری، ۱۵ سطر(یعنی کل پاراگراف ۲ و دو سوم متن) هیچ ارتباط مستقیمی به «زبان عربی در طلیعه اسلام» ندارد و اصلاً در همان خط اول اشاره شده است که مطالب این پاراگراف در مورد قرن ۷ تا ۱۲ است (یعنی ۵ قرن). ۵ قرن مسلماً طلیعه نیست. پس «زبان عربی در طلیعه اسلام» یعنی گزینه ۱ ابداً نمیتواند بهترین عنوان برای متن باشد. سایر گزینهها نیز درست نیستند، گرچه گزینه ٣ تا حد زیادی به متن مرتبط است که مطرح میکند عربی بیش از هر جنبه دیگری، یک زبان دینی محسوب میشود و این مطلب با محتوای متن همخوانی دارد.
سؤال ٢٢:
گزینه ٣ پاسخ درست این سؤال نیست. چون حاوی اضافاتی است که در متن به آن هیچ اشارهای نشده است. در متن فقط ذکر شده که عوام تنها در پی روخوانی قرآن بودند نه فهم قرآن، اما در گزینه ٣ آمده که مردم عادی تمام انرژیشان را در تلاوت «صحیح» قرآن بسط دادند در حالی که به لفظ «صحیح» و مفهوم «صحیحخوانی» در متن هیچ اشارهای نشده است. بنابراین این پاسخ درست نیست و not mentioned است. سایر گزینهها نیز پاسخ مناسبی برای این سؤال نیستند. این سؤال در کل پاسخ درست ندارد.
سؤال ۲۵:
گزینه ۲ نمیتواند پاسخ صحیح این سؤال باشد. در متن به این موضوع اشاره شده است که مردم به تدریج جای صرفاً روخوانی آیات قرآن به درک معانی و فهم آیات روی آوردند. اما در گزینه ۲ گفته شده است که محتوای متن درباره آگاهی و بیداری نسبت به معانی واژگان قرآن است. این گزینه میتواند تا حدودی درست باشد، اما اصل مطلب و مفهوم را نمیرساند، چون درک معانی واژگان لزوماً به معنای درک معانی آیات نیست و این گزینه به خوبی طرح نشده است و دقیق نیست. سایر گزینهها نیز مناسب نیستند.
زبان عربی
سؤال ٣٨:
در سؤال ٣٨ پاسخ صحیح گزینه ۴ است نه گزینه ١. در متن سؤال، روی واژه «یک» تأکید وجود دارد و شخص با تعجب میگوید حتی «یک» درخت خشک ندیدم! پس واژه «یک» چون تأکید را میرساند باید در معادل عربیاش حتماً ذکر شود تا تأکید را به خواننده انتقال دهد. این امر در گزینه ۴ اتفاق افتاده است که گزینه صحیح است، اما در گزینه اول واژه «یک» در ترجمه نیامده است که با مفهوم فارسی نمیخواند. از طرفی گزینه ١ و ۴ تقریباً مترادف هستند و نمیتوان خیلی محکم لزوماً یکی از آنها را صحیح دانست. پس این سؤال اشکال دارد.
علوم قرآن
سؤال ۵١:
گزینه ٣ پاسخ قطعی این سؤال و تنها پاسخ درست نیست. واژه تحنث دارای چندین معناست. از طرفی، منبع مورد نظر برای تعیین معنای تحنث ذکر نشده است. گزینههای ١، ٣، ۴ همگی صحیح هستند، چون هم معانی این واژهاند و هم با یکدیگر اشتراک و انطباق دارند. پس لطفاً این سؤال حذف شود.
سؤال ۵٣:
گزینه ١ تنها پاسخ این سؤال نیست.
از نظر لغوی، برای واژه «آیه» معنای جماعت، امر، و داستان و قصه وجود ندارد. بنابراین گزینههای ١،٣،۴ هر سه میتوانند پاسخهای این سؤال باشند نه صرفاً گزینه ١.
سؤال ۵۵:
این سؤال دو پاسخ درست دارد، هم ٢ و هم ٣.
زیرا نام «سجده» در قرآن خاص سوره سجده است و این سوره با همین نام مشهور و شناخته شده است. سوره سجده نام دیگری هم ندارد. سوره فصلت اگر جایی به نام سجده آورده شده، هیچگاه به تنهایی نیامده و همیشه با عنوان «حم سجده» آمده است. حداقل لازم بود در پرانتز ذکر میکردند که منظور از «سجده»، سوره «فصلت» است؛ لذا این سؤال غیراستاندارد محسوب میشود و باید حذف شود.
سؤال ۵٩:
در این سؤال هر ۴ گزینه از جهات مختلف میتوانند درست باشند و انتخاب یک گزینه ممکن نیست. پاسخها بسیار نزدیک به هم هستند و تفکیکشان ممکن نیست.
تفسیر
سؤال ٧٣:
در این سؤال ذکر نشده که بر اساس کدام تفسیر یا ترجمه باید پاسخ بدهیم. به جز این، گزینه ۴ درستترین معنا برای آیه ذکر شده است که در آن باء به معنای استعلاء است نه مصاحبت. گزینه ٣ که در کلید آمده معنایش ناقص است. پس این سؤال گزینه درست ندارد.
سؤال ٧۶:
برای این سؤال هم گزینه ١ درست است هم ٣، و البته گزینه ٣ صحیحتر است، چون مفهوم اصلی در گزینه ٣ وجود دارد. چون مفهوم آیه این است که شما با دیدن آفرینش نخستین، باید درباره قدرت زنده کردن مردگان توسط خداوند ایمان بیاورید و در آفرینش جدید شک نکنید. گزینه ١ ترجمه آیه است نه مفهوم آیه، در حالی که در سؤال مراد آیه خواسته شده است نه ترجمهاش.
سؤال ٨٠:
گزینه ٣ کاملاً غلط است. مقصود آیه این است که خدا هرگاه بخواهد میتواند جان کسی را بگیرد و کسی نمیتواند اجلش را به تأخیر بیندازد که دقیقاً در گزینه ۴ آمده است. در حالی که در گزینه ٣ آمده کسی نمیتواند جلوی زنده نگه داشتن کسی که خدا میخواهد زنده نگهش دارد را بگیرد! این کاملا بیمعناست و هیچ ربطی به آیه ذکر شده ندارد و حتی متضاد معنای آیه است. گزینه صحیح ۴ است نه ٣.
سؤال ٨٢:
در تفسیر مجمع البیان، گزینه ۴ به عنوان تفسیر آیه آورده نشده است. طراح سؤال، مطلبی را که طبرسی در مقام توضیح و تقریب به ذهن کلامش آورده است نه به عنوان تفسیر، به عنوان یکی از وجوه تفسیری طبرسی برای آیه در نظر گرفته است در حالی که گزینه ۴ اصلاً تفسیر آیه ذکر شده نیست و حتی بدون هیچ علمی از روی ظاهرش هم میتوان این را تشخص داد. رجوع شود به تفسیر مجمع البیان، ج ٩، ص٣٣٧.
سؤال ٨۴:
گزینهها نزدیک به هم و از این رو دقیق نیستند و نمیشود پاسخ صحیح و دقیق را تشخیص داد. ترس و حسابگری یک گزینه، و و خالی بودن و هراس گزینه دیگر؟ این دو چه قدر با هم فرق دارند؟؟ گزینهها استاندارد نیستند.
سؤالات ٨۵ و ٨۶:
این دو سؤال از کتاب «روش تحقیق موضوعی در قرآن کریم» به نویسندگی لسانی فشارکی و مرادی زنجانی هستند. در حالی که این کتاب از منابع کنکور ارشد علوم قرآن و حدیث معرفی نشده بود و در نتیجه نباید از آن سؤالی طرح میشد. این دو سؤال باید حذف شوند.
سؤال ٩٠:
منبع این سؤال مشخص نیست. نمیدانیم این سؤال از کجا طرح شده و پاسخش بر چه اساسی گزینه ١ است. پس غیراستاندارد است. گذشته از آن، تمام ۴ گزینه میتوانند صحیح باشند چون منبعی برای سؤال تعیین نشده است.
حدیث
سؤال ١٠٢:
پاسخ این سؤال نمیتواند گزینه ٢ باشد، میتواند گزینه ۴ باشد.
توضیح این که حدیث معلق در جایی است که دو حدیث، سندی با رجال یکسان داشته باشند و از ابتدای یکی از آنها نام راوی اول حذف شده باشد. اما وقتی رجال دو سند کاملا متفاوت باشند، نمیتوان یکی از سندها را معلق نامید چون شاید یکی از سندها قدیمی تر بوده که راوی اولش وجود ندارد.
از طرف دیگر، یکی از مصادیق حدیث مدرج، حدیثی است که ک متن با دو سند مختلف در ادامه هم، نقل شود. از آن جا که در سؤال، دو سند کاملا متفاوت ذکر شده است این حدیث را میتوان مدرج نامید نه معلق. یعنی گزینه ۴ صحیح است نه ٢. وگرنه این سؤال گزینه صحیح ندارد.
یادآور میشود، خبرگزاری ایکنا در راستای رسالت خود در زمینه پیگیری مطالبات جامعه قرآنی، به ویژه مسائل دانشجویان رشتههای علوم قرآن و حدیث، به انتشار این خبر میپردازد. اسامی و شماره داوطلبی این تعداد از دانشجویان در محل خبرگزاری ایکنا موجود است؛ لذا خبرگزاری قرآن ضمن پیگیری این مسئله از نهادهای ذیربط، آماده انعکاس پاسخها و توضیحات مسئولان درباره این مطالبه و پرسش دانشجویان است.
انتهای پیامبرچسب ها: کنکور علوم قرآن و حدیث ، آزمون کارشناسی ارشد ، ایکنا ، ابهام در سوال ، منابع آزمون ، اعتراض دانشجویان به آزمون کارشناسی ارشد