***.*** ... گنجینه ... فشارکی ... ها ***.***

****.**** کنز الفشا ر کیو ن ************** Fesharkies's Treasure ****.****

***.*** ... گنجینه ... فشارکی ... ها ***.***

****.**** کنز الفشا ر کیو ن ************** Fesharkies's Treasure ****.****

***.*** ... گنجینه ... فشارکی ... ها ***.***

########## بنام خدا ##########
#پایگاه جامع اطلاع رسانی در موضوعات زیر #
..... با سلام و تحیت .. و .. خوشامدگویی .....
*** برای یافتن مطالب مورد نظر : داخل "طبقه بندی موضوعی " یا " کلمات کلیدی"شوید. ویا کلمه موردنظر را در"جستجو" درج کنید.***

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
محبوب ترین مطالب

دوره‌های فترت قانون‌گذاری در بهارستان

سه شنبه, ۱۳ آبان ۱۳۹۹، ۰۵:۲۴ ق.ظ

 

[۳۲]. تشکیل پلیس جنوب در ۱۹۱۶ میلادی بود، اما زمزمه‏ی تشکیل آن از‌‌ همان آغاز جنگ صورت گرفت. برای آگاهی درباره‏ی این نیرو، ر. ک: فلوریدا سفیری، پلیس جنوب ایران منصوره اتحادیه و منصوره جعفری فشارکی، (تهران، تاریخ ایران، ۱۳۶۴)، و منیره راضی، پلیس جنوب ایران، (تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۸۱).

 

08

مهر

1393

دوره‌های فترت قانون‌گذاری در بهارستان

 

 4155 بازدید

 

دوره‌های فترت قانون‌گذاری در بهارستان

 دکتر حسن باستانی راد [۱]

۱۸ شعبان ۱۳۲۴ با نطق تاریخی و پرشور مظفرالدین‌شاه [۲] در مراسم بار عام کاخ گلستان، مجلس شورای ملی افتتاح و رسمیت یافت و از آن پس، مجلس با منتخبان تهران کار خود را آغاز کرد. (3) اگرچه در نخستین روز‌ها از عمارت نظام در نزدیکی کاخ گلستان برای برگزاری جلسات مجلس استفاده می‌شد، اما از‌‌ همان آغاز، وکلای تهران طی نامه‌هایی به مشیرالدوله صدراعظم، در ۲۷ شعبان ۱۳۲۴ چنین درخواست کردند: «کلاً بالاتفاق عمارت بهارستان را که به هیچ وجه امروزه محل حاجت دولت نیست، از برای مجلس شورای ملی می‌خواهند...». [۴] صدراعظم نیز پس از تبادل‌نظر با شاه در ۲۹ شعبان به آنان اعلام کرد که فعلاً عمارت بهارستان برای جلسات مجلس شورای ملی در نظر گرفته شود.‌‌ همان روز بنا به دستور مظفرالدین‌شاه، مشیرالدوله اجازه داد که مجلس در بهارستان برگزار شود و عمارت بهارستان را برای این منظور آماده کردند. [۵] از غرّه رمضان ۱۳۲۴ قمری، نمایندگان به عمارت اعیانی میرزا حسین‌خان سپهسالار آمده و از این زمان بهارستان به‌عنوان، مهم‌ترین خاستگاه قانون‌گذاری، بزرگ‌ترین مرکز گردهم‌آیی مردم برای باخبر شدن از اوضاع مجلس، حمایت از آن و انجام تظاهرات و جنبش‌ها، نقش نمادین خود را در تاریخ معاصر ایران ایفا کرد.

 شور و هیجانی که در دوره نخست قانون‌گذاری در عمارت بهارستان پدید آمد باعث شد که برخی به حق آن دوره را «بزرگ‌ترین، بهترین، پرشور‌ترین و کاری‌ترین مجالس ملی ایران» [۶] به حساب آورند. نخستین تجربه پارلمانی در بهارستان نشان داد که از این پس تغییرات کالبدی بهارستان در پیوند مستقیم با تحولات و رویدادهای پیش آمده در عرصه نهاد قانون‌گذاری قرار گیرد. بدین‌سان این بنا در زمره بناهایی قرار گرفت که جامعه، فرهنگ، اقتصاد و سیاست در کالبد آن جان دمیدند.

 گویا از آرزوهای میرزا حسین‌خان سپهسالار، بانی این کاخ و مسجد و مدرسه و باغ [۷] بوده است که بهارستان چنین نقشی را ایفا کند. [۸] از آن زمان تا ۱۳۵۷، پیروزی انقلاب اسلامی و انحلال مجلس شورای ملی، ۲۴ دوره قانون‌گذاری در بهارستان تشکیل شد. اما بسیاری از این ادوار، با نابسامانی‌ها، تعطیلی‌ها، و در یک معنی با فترت‌هایی، روبه‌رو شدند که معمولاً در بررسی سیر تاریخ قانون‌گذاری ایران در یک سده اخیر این فترت‌ها نادیده گرفته می‌شود. در اینجا تلاش بر آن نیست تا سیر قانون‌گذاری و یا رویدادهای سیاسی در دوران قانون‌گذاری بررسی و تشریح شود، بلکه تلاش بر آن است تا بهارستان و نقش نمادین آن در دوران فترت قانون‌گذاری مورد بررسی قرار گیرد.

۱. فترت پس از «یوم‌التوپ»

 در ۲۳ جمادی‌الاول ۱۳۲۶، بهارستان را نیروهای قزاق به فرمان محمدعلی‌شاه به توپ بستند و بدین‌سان نهاد قانون‌گذاری در دوره‌ای از فترت قرار گرفت که تا چندی پس از فتح تهران (جمعه ۲۷ جمادی‌الاخر ۱۳۲۷ق) و افتتاح دومین‌ دوره‏ی مجلس شورای ملی، در دوم ذیقعده‏ی ۱۳۲۷، تعطیلی مجلس ادامه یافت. در این مدت که به «استبداد صغیر» شهرت یافته است، به روایتی «همه نشانه‌های مشروطه از میان برخاست، نه روزنامه‌ای، نه انجمنی و نه گفتاری» [۹] و در واقع نشانی از جنب‌وجوش پارلمانی در چهار دیواری بهارستان نبود. استبداد، بر همه جا سایه گسترد، تهران در سکوت و وحشتی خاموش اما آماده‎ی التهاب فرو رفت. مشروطه‌خواهان منکوب، آزادی‌خواهان در غل و زنجیر و واعظان یا بر سر دار شدند و یا راهی تبعید گشتند. لعن مشروطه بر زبان‌ها افتاد و محمدعلی‌شاه به دست قزاق‌ها تاج و تخت خود را به دست آورد. [۱۰] بدین سان، مجلس در فترت هفده ماهه‌ای غنود که در این مدت بیغوله‌ای بیش نبود. در آن نشانی از آزادگی و حیات دیده نمی‌شد و صدای چکمه‎ی قزاق‌ها، آهنگ تنهایی ناموزونش بود. حوضخانه بهارستان طویله اسبان قزاق شد و در و پنجره، سنگ و آجرش به تاراج رفت. بهارستان، گویی که در خزانی سرد، دل به تماشای لاله‌های خشکیده‌ای بسته بود که بر سنگ‌فرش‌های آن آرام گرفته بودند. محمدعلی‌شاه حتی از سرلوحه «عدل مظفر» بر فراز «دارالشورای ملی ایران» نیز نگذشت و دستور کندن آن را داد، تا شاید، نشانی از شورا در ایران نماند؛ مجلس تسخیر شده بود و هیچ برخوردی در آن صورت نمی‌گرفت، اما با این همه دستور داده شد تا کتیبه سردر که: «با گلوله تفنگ به تمامه خراب و نابود نشده بود، نردبان گذاشته، آن را کاملاً از آنجا کنده و نابود کردند». [۱۱]

 عزیزالسلطان ملیجک که کاخ او، عزیزیه، در مجموعه بهارستان قرار گرفته بود و دیوار به دیوار مجلس می‌‌سایید، در آن روز‌ها از ناظران ویرانه‌ای بود که آشیانه کلاغان شده و در روزنامه خاطرات خود، روزهای ویرانی بهارستان و سرنوشت غمگنانه آن را چنین بیان می‌کند: «چند روزی است طرف عصری، یعنی از نیم ساعت به غروب مانده الی نیم ساعت از شب رفته به قدر دو سه هزار کلاغ بلکه هم بیشتر می‌آیند در باغ بهارستان، خیلی تماشا دارد. بعضی از مردم خر احمق می‌گویند: می‌آیند در مجلس عزاداری می‌‌کنند! بعضی‌ها مضمون کرده‌اند که می‌آیند برای خودشان وکیل معین کنند، من می‌گویم آمده‌اند آن اشخاصی را که هرج و مرج طلب هستند، بخورند». [۱۲]

 ارباب کیخسرو شاهرخ، متولد کرمان که در دوره‌های چندی نماینده‏ی زرتشتیان در مجلس بود، از آن زمان تا چند دوره‏ی بعد ریاست «اداره مباشرت مجلس» و «نظارت بر مجموعه‏ی کاخ و باغ بهارستان» را بر عهده داشت.

 بازسازی بهارستان از جمله عواملی بود که پس از فتح تهران تا چهار ماه بعد، نگذاشت مجلس شورای ملی افتتاح شود؛ هر چند افتتاح پارلمان، بنا به دلایلی دیگر مانند به حد نصاب نرسیدن تعداد نمایندگان (بیشتر از نصف)، طول کشید. اگرچه در غره ذیقعده ۱۳۲۷ ق، عمارت مجلس برای افتتاح آماده شد، اما تالار پارلمان به خاطر تعمیرات، تا چهار ماه بعد مورد استفاده قرار نگرفت. از نوروز ۱۲۸۹ ش (آوریل ۱۹۱۰ م / ربیع‌الاول ۱۳۲۸ ق) تالار شورا آماده شد و نمایندگان در این تالار جلسات مجلس را تشکیل دادند.

 آنچه در این میان شایان توجه است، پیوند بهارستان با آزادی‌خواهی، مشروطه‌خواهی و نهاد قانون‌گذاری است. راستی چرا باید محمدعلی‌شاه برای از میان برچیدن قانون‌گذاری و مشروطه‌خواهی «خانه ملت» را هدف بگیرد و به این دل‌خوش باشد که کتیبه سردر آن را به توپ ببندد؟ [۱۳] از دیگر سو آیا ویرانه بودن بهارستان می‌بایست افتتاح مجلس و قانون‌گذاری را به تعویق بیاندازد؟ پیداست که بهارستان در دوران استبداد صغیر، مهم‌ترین مقصد مشروطه‌خواهان در رسیدن به آمالشان بود و تا آن را فتح نکردند، استبداد صغیر پایان نیافت.

 پس از فتح تهران برای تعیین شاه، مجلسی مرکب از سه هزار نفر از عموم مردم و سران مشروطه در بهارستان تشکیل شد. ناظم‌الاسلام کرمانی از این مجلس به «مجلس عالی» یاد کرده، درباره انتخاب احمدشاه به دست ۲۶ تن از رجال، قرائت لایحه‏ی مصوبه آن در میان مردم و شور و هیجان پدید آمده در بهارستان این‌گونه بیان می‌کند: «عموم حاضرین مجلس عالی و بهارستان صدای زنده باد اعلی‌حضرت سلطان احمدشاه، پادشاه مشروطه، پاینده باد استقلال ایران، زنده باد مجاهدین... را به‌طوری بلند نمودند که تمام طهران بلکه گوش تمام دنیا را از این صدای فرح‌افزا پر کردند، یک شعف و سروری در مردم مشاهده می‌شد که از وصف تقری و تحریر خارج است». [۱۴]

 ۲. زمینه‌های فترت در دومین دوره‏ی قانون‌گذاری

 چنان‏که بیان شد، دومین دوره‏ی مجلس شورای ملی در دوم ذیقعده ۱۳۲۷ افتتاح شد. [۱۵] روزنامه‏ی مجلس نیز که پس از به توپ بستن مجلس تعطیل شده بود، از سوم رجب ۱۳۲۷ق، منتشر شد. عوامل گوناگونی بر روند دومین دوره‏ی قانون‌گذاری و بی‌تردید در زمینه‌سازی برای فترت سه ساله‏ی پس از آن تأثیر داشت که از آن میان است: [۱۶] ۱. کشمکش‌های حزبی در روند قانون‌گذاری، به ویژه در ماجرای استخدام مستشاران مالی زیر نظر مورگان شوستر [۱۷] که با مخالفت جدی دولت‌های روس و انگلیس [۱۸] و تلاش‌های آن‌ها برای تحمیل قرارداد ۱۹۰۷ مواجه شد. ۲. استعفای ذکاءالملک از ریاست مجلس و نابسامانی در ثبات اداری آن و برقراری نظم در دوره‏ی ممتاز‌الدوله. هرچند، در زمان ریاست میرزا حسین‌خان مؤتمن‌الملک پیرنیا، مجلس در عرصه‏ی قانون‌گذاری دست به اقداماتی چشمگیر زد. ۳. شورش محمدعلی‌شاه مخلوع در بخش‌های شمالی ایران [۱۹] و برادر وی، سالار‌الدوله، در غرب.

 در پی پیشنهاد اخراج شوستر، که میان روس و انگلیس بنا به توافقی پنهانی صورت گرفت، روسیه رابطه سیاسی خود را با ایران قطع کرد. چهار هزار نفر از قشون روس در قزوین حاضر شدند و نیرو‌های بیشتری از آنان به درون ایران حرکت کردند. [۲۰]

 در پی دومین اولتیماتوم روس‌ها نسبت به قطع رابطه با مستشاران مالی در هفتم ذی‌الحجه ۱۳۲۹ق و نپذیرفتن آن توسط مجلس، [۲۱] بهارستان آکنده از فریاد «یا مرگ یا استقلال» شد. در تبریز و رشت، ملیّون به سپاهیان روس حمله‌ور شدند و لشکریان روس به سوی تهران حرکت کردند. [۲۲] در آخرین جلسه‏ی مجلس که با حضور وزیر امور خارجه (وثوق‌الدوله) در ۲۹ ذی‌الحجه تشکیل شد، شیخ محمد خیابانی نسبت به پذیرفتن اولتیماتوم روسیه اعتراض کرد. در آن روز یپرم‌خان ارمنی، رئیس نظمیه، به مجلس اولتیماتوم داده بود که ظرف چهار ساعت نسبت به پذیرفتن اولتیماتوم روسیه و انتخاب پنج نماینده با اختیار تام، که آن‌ها اولتیماتوم را بپذیرند، تصمیم‌گیری کند. مجلس نیز در پی استعفای بسیاری از نمایندگان [۲۳] در وضعیت مطلوبی نبود، اما با انتخاب سیدحسن مدرس، فهیم‌الملک، سردار اسعد بختیاری، سعیدالاطبا و شیخ ابراهیم زنجانی، آخرین جلسه‏ی خود را به پایان رساند. در‌‌ همان روز دولت اعلام کرد که اولتیماتوم روسیه را می‌پذیرد و در پی آن مورگان شوستر از ایران اخراج شد (دسامبر ۱۹۱۱/ محرم ۱۳۳۰).

در پی پذیرفتن اولتیماتوم روسیه، کمیسیون پنج نفره‌ای، که از نمایندگان مجلس تعیین شده بود، در دومین جلسه‏ی مشورتی خود به امر ناصرالملک (نایب‌السلطنه) و تهدید روسیه‏ی تزاری به انحلال مجلس رأی داد و در نتیجه دومین دوره‏ی مجلس شورای ملی، در سوم محرم ۱۳۳۰ق (۳ دی‌ماه ۱۲۹۰/۲۴ دسامبر ۱۹۱۱) منحل شد و گروه‌های بسیاری از نمایندگان و اعضای هیئت دولت به فرمان نایب‌السلطنه به قم تبعید شدند و جراید نیز توقیف گردید. [۲۴]

  ۳. بهارستان در دومین دوره‏ی فترت

 آغاز دومین دوره‏ی فترت در مجلس شورای ملی در واقع آغاز دوره‏ی جدیدی از اِعمال سیاست‌های استعماری در ایران محسوب می‌شود. مجلس به مدت سه سال (تا هفدهم محرم ۱۳۳۳ق/۶ دسامبر ۱۹۱۴م) تعطیل بود و گویی جای آن را سلطه‏ی استعماری پُر کرده بود! در طی این سه سال، بهارستان، آرام و خاموش، اما گه‌گاه عرصه‏ی جولان آزادی‌خواهان بود. محافظت از عمارت مجلس و نگهداری آن در این دوره بر عهده‏ی ارباب کیخسرو بود [۲۵] و زمانی که دایره‏ی جنگ جهانی اول مرزهای ایران را فراگرفت، مجلس گشوده شد.

 در دوران فترت به دستور ارباب کیخسرو، «دفا‌تر و اسناد تحریرات» مجلس بازنگری شد. دفا‌تر و اسناد، چه در دوره اول و چه در دوره‏ی دوم لاک و مهر و در قفسه‌ها جمع‌آوری شد؛ در واقع، این زمان نخستین دوره‏ی تنظیم و طبقه‌بندی اسناد مجلس بود که می‌تواند نقطه‏ی آغازین تأسیس مرکز اسناد مجلس به شمار آید. همچنین ارباب کیخسرو که مؤسس کتابخانه‏ی مجلس بود، تلاش زیادی برای سر و سامان دادن به اوضاع کتابخانه‏ی مجلس انجام داد. به گونه‌ای که تنها در ۱۳۳۰ق، ۱۰۹۱ جلد کتاب به زبان‌های فرانسه، فارسی، عربی، انگلیسی، ترکی، آلمانی و روسی متعلق به میرزا محمودخان احتشام‌السلطنه، از رؤسای دوره‏ی دوم به مجلس داده شد. [۲۶] به تعبیری اگر فترت نهاد قانون‌گذاری را متوقف کرد، اما مجالی داد تا این دو اقدام مهم فرهنگی صورت بگیرد.

 اقدام دیگر ارباب کیخسرو درخواست نیروی محافظ برای دفاع از مجلس بود. از آن‌جا که به توپ بستن مجلس، مسأله‏ی حفاظت از بهارستان را نمایان ساخت، از ششم ذیقعده‏ی ۱۳۲۸، «گارد همایونی» [۲۷] محافظ مجلس شد. وی همچنین در گزارش خود، کلیه‏ی مخارجی را که صرف زندگی «بیچارگان بی‌کار» [۲۸] پس از انحلال مجلس کرده است، برشمرد و مساعدت‌هایی را که در حق خانواده‏ی مستخدمان مجلس مانند میرزا احمدخان پیشخدمت، میرزا سیدعبدالرحیم‌خان پیشخدمت و شعبانعلی فراش کرده، ذکری به میان آورده است. ارباب کیخسرو در گزارش خود، وقایع زمان فترت دوم، بین مجلس دوم و سوم، را در پنج مورد خلاصه کرده است:

۱. هجوم دزدان در سوم شوال ۱۳۳۰ق، شبانه از طریق شکافتن دیوار دکان خیاطی وصل به فضای بهارستان، که در پی مراقبت گارد همایونی متواری شدند.

۲. در پنجم ذیقعده ۱۳۳۱ق، در پی نزدیک شدن سالارالدوله، مدعی تاج و تخت به تهران، عده‎ی زیادی از گارد همایونی برای محافظت از مجلس در بهارستان گرد آمدند.

۳. در چهارم رمضان ۱۳۳۱ق، به خاطر درگیری بین بختیاری‌ها و ژاندامری، بختیاری‌ها به بهارستان آمده و از آنجا روی پشت‌بام گلخانه‏ی مجلس رفتند، شیشه‌های گلخانه را شکسته، خساراتی وارد کردند.

۴. در چهارم جمادی‌الثانی ۱۳۳۲ق، مجلس به مناسبت برگزاری جشن مشروطیت و برای گردهمایی مردم و رجال چراغانی شد.

۵. مراسم جشن تاجگذاری احمدشاه در مجلس انجام شد (وی تاریخ جشن را بیان نمی‌کند).

 

گزارشی که ارباب کیخسرو از این اقدامات تهیه کرد، توسط سلیمان میرزا در پنجم ربیع‌الثانی ۱۳۳۳ق در دوره‏ی سوم مجلس برای نمایندگان قرائت شد. [۲۹]

۴. مجلس سوم و طولانی‌ترین فترت قانون‌گذاری

 سومین دوره‏ی قانون‌گذاری زمانی افتتاح شد [۳۰] که دایره جنگ جهانی اول دامن ایران را فرا گرفت، هرچند ایران بی‌طرفی خود را اعلام کرده بود. در این دوره ایران صحنه‏ی تاخت‌وتاز نیروهای بیگانه بود. قشون روسیه در پی اولتیماتوم (۱۳۲۹ق/ ۱۹۱۱م)، نیروهای قزاق را در بخش‌های شمالی ایران و تا نزدیکی‌های تهران مستقر کرده، و انگلیسی‌ها نیز در جنوب ایران به بهانه‏ی برقراری نظم و امنیت زمینه‌های تشکیل پلیس جنوب ایران [۳۱] را بر مبنای قرارداد ۱۹۰۷ فراهم آوردند. [۳۲]

 مجلس سوم پس از تشکیل ۷۹ جلسه، در طی کمتر از یک سال (۱۱ ماه و نیم)، در ۲۹ ذی‌الحجه‏ی ۱۳۳۳ ق تعطیل شد. در این مدت هیچ‌گاه همه‏ی نمایندگان گرد نیامدند، انتخابات آذربایجان در پی مخالفت شعاع‌الدوله لغو شد و از دیگر حوزه‌های انتخابی نیز نمایندگانی به مجلس نیامده و یا پراکنده و در مدتی کوتاه به ریاست حاج عباسقلی سهم‌الملک و میرزا حسین‏خان مؤتمن‌الملک در بهارستان حضور یافتند. [۳۳]

 در این زمان هفت بار کابینه‌ها تغییر یافت. تزلزل نهاد دیوان‌سالاری به اندازه‌ای بود که رئیس‌الوزرایی، مرتب بین میرزا حسن‌خان مستوفی‌الممالک، میرزا حسن‌خان مشیرالدوله و عبدالمجید میرزا عین‌الدوله، رد و بدل می‌شد. در چنین شرایطی اوضاع درونی مجلس تا حد زیادی تحت تأثیر شرایط بیرون از بهارستان قرار داشت و نمایندگان نیز به همراه سایر رجال سیاسی با اندک احساس خطری از طرف قوای روسیه، که از سمت قزوین به تهران نزدیک می‌شدند، تصمیم به تعطیلی مجلس گرفتند. [۳۴] سرانجام نمایندگان تصمیم گرفتند مجلس را تعطیل کرده، از مقابل قشون روس که هر لحظه به تهران نزدیک‌تر می‌شد، به سوی قم حرکت کنند. [۳۵]

 در آغاز این فترت، نمایندگانی از احزاب اعتدالی و هیئت علمیه نیز با وساطت پرنس رویس، [۳۶] وزیر مختار آلمان، با دموکرات‌ها ائتلاف کرده و کمیته‏ی دفاع ملی را تشکیل دادند. سلیمان میرزا از حزب دموکرات، محمدصادق طباطبایی از اعتدالیون، سیدحسن مدرس از هیئت علمیه و غلامعلی‌خان نظام‌السلطان از جناح بی‌طرف در این کمیته شرکت کردند. در دوازدهم صفر ۱۳۳۴ق، مجلس شورا با ترکیب تعدادی از نمایندگان که در تهران بودند- برخی رجال دولتی و مستوفی‌الممالک رئیس‌الوزرا، و مؤتمن‌الملک رئیس مجلس- تنها برای یک روز، فترت را شکست و تشکیل جلسه داد که در پی آن، ارباب کیخسرو شاهرخ، قاسم‌خان صوراسرافیل و عدل‌الملک را برای مذاکره با نمایندگان به قم فرستادند، اما در پی تهاجم روس‌ها و نزدیک شدن آن‌ها به قم، مهاجران به کاشان، اصفهان و کرمانشاه رفته و هر گونه امیدی برای بازگشایی دوباره‏ی مجلس از دست رفت. [۳۷] اگرچه مجلس سوم، فرجامی زود هنگام داشت؛ با این همه در عمر کوتاه این مجلس قوانین زیادی به تصویب رسید.

 پس از تعطیلی مجلس، بزرگ‌ترین دوره‏ی فترت در نهاد قانونگذاری آغاز شد؛ دوره‌ای که پنج سال و هفت ماه و هشت روز تا افتتاح مجلس چهارم به طول انجامید. [۳۸] در این مدت اثرات شوم جنگ، باعث تعطیلی مجلس، تضعیف حکومت مرکزی، دخالت‌های ناروای بیگانگان در خاک میهن، ایجاد نا‌امنی داخلی، اختلال در امر حکومت، قدرت‌گیری خوانین برای ابقای حکومت خان‌خانی و رقابت ایلات مختلف و همچنین برخاستن زمزمه‌های حکومت‌های خودمختاری در خراسان، آذربایجان، خوزستان و گیلان شد. [۳۹] هم‏زمان در روسیه، در پی انقلاب اکتبر ۱۹۱۷م، حکومت کمونیستی به جای سلطنت تزاری در عرصه‏ی سیاست جهانی ظهور کرد. نفوذ اندیشه‌های کمونیستی از این پس، در اوضاع داخلی ایران تأثیر گذاشت و ایران زیر بار قرض خسارات، ناشی از جنگ جهانی و اوضاع وخیم اقتصادی، رفت. انگلیس نیز با برخورداری از شرایط پیش آمده، قرارداد اوت ۱۹۱۹ م (مرداد ۱۲۹۸ش / ذی‌القعده ۱۳۲۷ق) را بر رئیس‌الوزراء وقت، میرزا حسن خان وثوق‌الدوله، تحمیل کرد. اگرچه کابینه‏ی وثوق‌الدوله بر اثر مخالفت همه جانبه‏ی مردم با این قرارداد سقوط کرد، اما در پی‌اش یکی از نمایندگان مجلس (دوره دوم)، به نام شیخ محمد خیابانی در آذربایجان، تلاش برای مقابله با سیاست‌های استعماری را آغاز کرد. اگرچه قیام خیابانی ناکام ماند (تابستان ۱۲۹۹ش) اما دوره‏ی جدیدی در فرجام تاریخ قاجاریه از همین زمان آغاز شد، به گونه‌ای که چند ماه بعد، در سوم اسفند ۱۲۹۹ش، برای تحقُق قرارداد شکست خورده، کودتای سیاه روی داد و از آن پس زمزمه‌های تغییر سلطنت قاجاریه آغاز شد.

 سومین دوره‏ی فترت، اگرچه نمایان‌گر نوعی سکوت سیاسی و اجتماعی در چهاردیواری باغ بهارستان بود، اما باغ و میدان بهارستان چندان هم از حوادث سیاسی جدا نماند. در این مدت، مردم گه‌گاه در بهارستان جمع می‌‏شدند و گذشته از میدان بهارستان، حیاط و باغ مجلس و حتی مسجد و مدرسه‏ی سپهسالار (ناصری) نیز محل آمدوشد مردم و گروه‌های مختلف سیاسی بود. گاهی نیز از سوی رجال سیاسی، عمارت مجلس برای تصمیم‌های مهم کشوری مورد استفاده قرار می‌گرفت و بنا به مناسبت‌ها، جشن‌هایی در عمارت مجلس برپا می‌شد. [۴۰]

 در این دوره ارباب کیخسرو و شاهرخ همچنان مسئول حفاظت و نگهداری مجلس بودند. گزارشی که وی در جلسه‏ی ۲۱ مجلس چهارم به نمایندگان ارائه کرد (۲۵ ذی‌الحجه ۱۳۳۹ق / ۷ شهریور ۱۳۰۰ش)، اگرچه در بردارنده‏ی اقدامات وی در دوران فترت در محافظت از مجلس است، اما هزینه‌های صرف شده در تعمیر عمارت بهارستان، مخارج اداره‏ی مباشرت مجلس و... را بیان می‌کند که شایان توجه است. [۴۱] برای نمونه بودجه‏ی یک ساله‏ی ادارات و مباشرت مجلس (۱۲۹۵ ش / ۱۳۳۴ ق) که مبلغ بیست هزار و سیصد و شانزده تومان بوده است، شامل سه قسمت از هزینه‌های صرف شده برای اداره تقنینیه ۷۶۸۰ تومان، اداره‏ی مباشرت ۱۰۱۵۲ تومان، و مخارج و مصارف عادی و ملبوس مستخدمین مجلس ۲۴۸۴ تومان بوده است. [۴۲]

ارباب کیخسرو به ذکر جزئیات هزینه‌هایی که بسیاری از آن‌ها را خود پرداخته و برای دریافت این اعتبارات از دولت و مجلس، دوندگی‌های زیاد کرده است، می‌پردازد. در کنار این هزینه‌ها از مخارج لباس مستخدمان گرفته تا تعمیرات مجلس، حقوق کارگران و بنّایان، [۴۳] هزینه‌های بنای چاپخانه و... صحبت به میان ‌آمده است. جالب این‌که در همین ایام، عایدات باغ بهارستان درحدی بوده است که «معادل نصف حقوق ماهانه‏ی افراد و مستخدمین و انعام مستحفظین نظامی مجلس برای عید نوروز سال ۱۳۰۰ از محل عایدات باغ بهارستان» پرداخت شد. [۴۴]

 در همین گزارش اشاره‌ای به مخارج ابنیه‏ی بهارستان شده، که مبلغ هشتاد و یک تومان و نه هزار و نهصد دینار، صرف تعمیرات شیروانی و دیوار بین باغ بهارستان و خانه‏ی عزیزالسلطان (عزیزیه) در ۱۲۹۵ش شده و چون گل‌خانه‏ی قصر باغ بهارستان مخروبه شده بود، در شهریور همین سال، ساخت گلخانه‏ی جدیدی آغاز شد. این گل‌خانه با مخارج ۴۹۶ تومان و ۶ هزار و ۱۳ شاهی از محل عایدات باغ بهارستان ساخته و در آذرماه ۱۲۹۵ تکمیل شد. اسنادی از صورت‌حساب‌های مرمت مجلس در سال۱۲۹۹ (۱۳۳۹ق) نیز در دست است که بیان‌کننده‏ی تلاش‌های انجام شده برای تعمیر قسمت‌های مختلف این بناست. این اسناد گواه آن است که هم‏زمان با آماده‌سازی مقدمات افتتاح چهارمین دوره‏ی مجلس، ارباب کیخسرو قسمت‌های مختلف بنا را مرمت کرده بود. [۴۵]

 هیئت وزیران چندی بعد تصویب کرد که بنا به درخواست ارباب کیخسرو، با نظارت وزارت فواید عامه مبلغ ۵۴۱تومان «برای مخارج قسمتی از عمارات سمت غربی مجلس شورای ملی که در زمان بمباران مجلس خراب شده، مورد خطر عمومی» [۴۶] بوده و هنوز فرصت نشده بود؛ پرداخت شد. هم‌چنین چندی بعد مبلغ ۶۲۹ تومان و ۹هزار دینار مطابق برآورد وزارت فواید عامه برای «تعمیرات ضروری... قبل ازفصل بارندگی و زمستان» پرداخت شد. [۴۷]

 

تعمیرات مجلس شامل بازسازی پی‌های فرسوده، تزئینات درون ساختمان، شامل رنگ‌آمیزی در‌ها و پنجره‌ها، دیوار‌ها، گچبری‌ها، رنگ‌آمیزی می‌ز‌ها و برخی از صندلی‌ها بود. هم‌چنین عوض کردن برخی سنگ‌فرش‌ها و آجر‌های کف ساختمان، ایمن‌سازی پوشش شیروانی مجلس، باغ‌آرایی و مرمت‌هایی از این دست بود. اما در کنار چنین خدماتی، برخی تغییرات ناخواسته در مجلس انجام گرفت که متناسب با طرح اولیه‏ی آن نبود. از آنجا که به دنبال نخستین مرحله‏ی مرمت مجلس «پس از یوم‌التوپ» دوگانگی‌هایی در طرح کلی و به ویژه در نماسازی ساختمان بهارستان به وجود آمد، پس از دومین مرحله مرمت مجلس این دوگانگی‌ها بارز‌تر شد؛ زیرا در این زمان تغییرات محسوسی در نماسازی ساختمان انجام گرفت. همه‏ی این تغییرات زمینه‌های تغییر اساسی در جزئیات و کلیت ساختمان مجلس را با توجه به بروز طرح‌های معماری دوره پهلوی در عرصه‏ی بنا‌های عالی فراهم کرد. در این زمان مجلس آخرین جلوه‌گاه‌های هنر معماری را به مثابه الگویی تغییر‌پذیر در پایان دوره قاجاریه به نمایش ‌گذاشت. اما چندی بعد زمانی که مجلس در کام آتش فرو رفت (۱۳۱۰ش) بیشترین تغییرات ممکن را از ایده‏ی هنرمندان و معماران «باستان‌گرا» پذیرا شد؛ چنان که گویی ساختمان مجلس نیز متناسب با شرایط زمانه و ایده‌های هنری هر دوره دست‌خوش تغییر می‌شد.

چهارمین دوره‏ی قانون‌گذاری با وجود مشکلات بسیاری، که به‌ویژه دولت انگلیس سد راه آن قرار داده بود، در یکم تیر ۱۳۰۰ش [۴۸] افتتاح و مؤتمن‌الملک به ریاست مجلس انتخاب شد و سیدحسن مدرس و حکیم‌الملک نایب رئیس. در دوره‏ی چهارم مجلس، کابینه‌های دولت و نظام اداری کشور به ویژه بر اثر دخالت انگلیس و پیش‌آمدن قیام‌ها و شورش‌های گوناگون [۴۹] دوره‌ای از نابسامانی را گذارند. در واقع مجلس علاوه بر پیش‌آمدهای سیاسی، «وارث یک دوران فترت طولانی و پراضطراب و اغتشاشات داخلی و خارجی بود و بیشتر عمر خود را در تشنج و کشمکش گذرانید». [۵۰]

 ۵. فراز و فرود فترت در نهاد قانون‌گذاری

مجلس چهارم، بر پایه‏ی کشمکش‌های سیاسی تشکیل شد که به وجود آمدن فراکسیون‌های متعدد و تقسیم‌بندی نمایندگان در دو گروه معروف به «اقلیت» وابسته به حزب «سوسیالیست» و «اکثریت» در قالب «اصلاح‌طلب»، نخستین نتیجه‏ی این کشمکش‌ها بود. [۵۱] این دوره در مدت قانونی دو ساله و با تشکیل ۲۹۴ جلسه به پایان رسید. [۵۲] مطالعه‏ی مذاکرات این جلسات اهمیت مجلس چهارم را در تصویب قوانین بر مبنای نگرش‌های سیاسی و کشمکش‌های حزبی نمایان می‌سازد. برخی از جلسات مجلس چنان طولانی می‌شد که نمایندگان از فرط خستگی جلسه را تعطیل می‌کردند و گاه جلسات به تشنج و حتی زد و خورد می‌انجامید.

 مجلس پنجم پس از هشت ماه فترت، با نطق محمدحسن میرزا، ولیعهد و برادر احمدشاه، افتتاح شد، اما یک ماه بعد و از ۲۵ اسفند ۱۳۰۲ رسمیت یافت. [۵۳] در این دوره به دلیل نفوذ امرای نظامی تحت فرمان رضاخان، جز مدرس و تعدادی از گروه اکثریت مجلس چهارم، دیگر مخالفان وزیر جنگ نتوانستند در مجلس پنجم حضور یابند. در این دوره مناقشاتی بین مدرس و طرف‌داران سردار سپه صورت گرفت، که مهم‌ترین عامل آن طرح ایده‏ی «جمهوری‌خواهی» بود. از این رو فترت قانون‌گذاری از مهم‌ترین عوامل مؤثر در پیروزی رضاخان برای تثبیت موقعیت خویش و زمینه‌ساز هماهنگ کردن نمایندگان دوره‏ی پنجم با اقداماتش بود.

 مجلس پنجم در ۲۲ بهمن ۱۳۰۴ خاتمه یافت، رضاشاه در ۱۴ اردیبهشت ۱۳۰۵ رسماً تاج‏گذاری کرد و انتخابات مجلس ششم چندین ماه به طول انجامید و پس از پنج ماه فترت در نوزدهم تیر ۱۳۰۵ افتتاح شد، که البته تعدادی از مخالفان سلطنت رضاشاه با شمار بالایی از آراء به مجلس راه یافتند [۵۴] و این عاملی بود تا باعث شود مجلس ششم از سکوت و خموشی ادوار آینده فاصله‏ی زیادی بگیرد.

 دوره‌های هفتم تا چهاردهم قانون‌گذاری در فضایی هماهنگ تشکیل شد و مجلس را نه فترتی بود و نه آشوب و بلوایی. ثبات و سکوت سیاسی در درون و بیرون حصار بهارستان در اثر نوع حکومت رضاشاه و انفعال مجلس بود. گویی نبود فترت هم نشانه‏ی وضعیت قانون‌گذاری بود؛ یعنی مجلس بی‌فترت، مجلس بی‌رونق و خاموش را تداعی می‌کرد! اما در سایه‏ی این ثبات، قوانین با هر مَحَکی که سنجیده شوند و در روند اوضاع سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی کشور تأثیرگذار باشند یا نه، در آمدوشدی آرام و اثرگذار به تصویب رسیدند!

 در میانه‏ی این دوره در هجدهم آذر ۱۳۱۰ش، مجلس در کام آتش سوخت و از آن‌جا که عمارت اتاق تنفس، راهروی شرقی و سرسرا به کلی از بین رفته بود، راهروی غربی (ورودی میدان بهارستان) که محل ورود تماشاگران بود، برای ورود و خروج نمایندگان در نظر گرفته شد. اداره‏ی مباشرت مجلس، زیرنظر ارباب کیخسرو شاهرخ، مسئول اداره‏ی نظام درونی مجلس و نگهداری از ساختمان آن بود و موظف شد ضمن تبادل‌نظر با مسئولان شرکت‌های بیمه آلیانس و فاولر، که بنای بهارستان را بیمه کرده بودند، بازسازی مجلس را انجام دهد. [۵۵]

پس از انجام فعالیت‌های گسترده‏ی عمرانی در دوره‏ی سپهسالار و بازسازی مجدد عمارت بهارستان پس از «یوم‌التوپ»، سومین دوره‏ی ساخت‏وساز در‌‌ همان نخستین روزهای پس از آتش‌سوزی، با آماده کردن تالار جلسه، آغاز شد و از ۲۳ آذر ۱۳۱۰ش نمایندگان در آن‌جا حضور یافته، مذاکرات مجلس را پی گرفتند. بازسازی مجلس، در بخش‌های درونی مطابق طرح‌های قاجاری بهارستان انجام گرفت و از آن‌جا که بسیاری از لوازم مجلس در آتش‌سوزی از بین رفتند، آوردن لوازم جدید هم‏زمان با به کارگیری طرح‌های تزیینی نوین انجام پذیرفت که در تهران آن روز کاربرد داشت.

مجلس نیز همانند دیگر بناهایی که در دوره‏ی پهلوی اول، به ویژه در تهران، ساخته شد و یا در آرایش ظاهری آن‏‌ها دگرگونی‌هایی به وجود آمد، متأثر از طرح معماری نئوکلاسیک بوده است. الگوهای معماری نئوکلاسیک در ایران، با توجه به شرایط سیاسی و فرهنگی حاکم بر جامعه، در ساختار شهرسازی دوره‏ی پهلوی اول بروز یافت. از آن‌جا که باستان‌گرایی رکن اصلی ضدیت با مظاهر غیرایرانی محسوب می‌شد و هم‌چنین رابطه سیاسی ایران با آلمان نازی، «که معماری نئوکلاسیک جدید، معماری رسمی و دولتی» [۵۶] آن کشور شمرده می‌شد، باعث گردید تا بازگشت به هنر پیش از اسلام به ویژه دوران هخامنشی و ساسانی به عنوان عاملی مهم برای تغییر در ساختار شهرسازی به کار گرفته شود.

۶. نفت و فترت در بهارستان

 در میانه‏ی دوره‌های چهاردهم و پانزدهم، مجلس به مدت ۱۶ ماه تعطیل بود و در این دوره‏ی فترت، گروه‌بندی‌های سیاسی اوج گرفت. از دیگر سو، کارگران «شرکت نفت ایران و انگلیس» در خوزستان دست به اعتصاب عمومی زدند، (۲۳ تیر ۱۳۲۵ش) که با کشته و زخمی شدن تعدادی همراه بود. «حزب دموکرات ایران»، که احمد قوام‌السلطنه در کسوت نخست‌وزیری دبیر کل آن بود، با به دست آوردن هشتاد کرسی در انتخابات پیروز شد. [۵۷] این امر به دلیل آنکه مجلس و کابینه تک‌حزبی در دست یک گروه بود، مخالفت‌هایی را از سوی مردم در پی داشت [۵۸] و دکتر مصدق نیز با نوشتن نامه به قوام و شاه و سخنرانی در مسجد شاه (امام خمینی کنونی)، مخالفت خود را اعلام کرد. [۵۹] مجلس پانزدهم در ۲۵ تیرماه ۱۳۲۶، افتتاح شد و با اینکه مذاکرات زیادی درباره‏ی قرارداد نفت انجام داد و تحت تأثیر شرایط سیاسی گوناگون قرار گرفت، اما بدون کسب نتیجه در ۶ مردادماه ۱۳۲۸ به پایان رسید. [۶۰] و مذاکره در این‌باره به مجلس شانزدهم واگذار شد. در این میان، به مدت پنج ماه، تا افتتاح دوره‏ی شانزدهم ۲۰ بهمن ۱۳۲۸، مجلس در دوره‌ای دیگر از فترت به سر برد. در این دوره اختلاف ‌نظرهای بسیاری، به ویژه بر سر چگونگی انتخابات مجلس‎های سنا و شورای ملی، پدید آمد. دکتر مصدق و تنی چند از هواداران او در واکنش به نحوه‏ی انتخابات و تقلب در آن، ۲۲ مهر ماه ۱۳۲۸ در دربار تحصن کردند [۶۱] و در این تحصن بود که هسته‏ی اصلی «جبهه ملی ایران» به رهبری دکتر مصدق شکل گرفت. [۶۲] جبهه‏ی ملی از‌‌ همان آغاز تشکیل، با انتخابات مجلس شانزدهم که از طرف دولت ساعد و تحت نفوذ دربار، یک جانبه برگزار شده بود به مخالفت برخاست. ۱۸ بهمن ۱۳۲۸، نخستین اجتماع دوازده هزار نفری مردم در بهارستان بود که خواهان حذف مجلس مؤسسان و اجرای انتخابات آزاد و عادلانه شدند و دربار را به خاطر تقلب در نتایج انتخابات مجلس شانزدهم متهم ساختند و از دکتر مصدق حمایت کردند. [۶۳] در ‌‌نهایت پس از تجدید انتخابات، گروه اقلیت با دکتر مصدق و برخی از اعضاء جبهه ملی به مجلس راه یافتند. مجلس شانزدهم در۲۰ بهمن‌ماه به همراه مجلس سنا افتتاح شد و در این مجلس بود که مبارزه جدی برای ملی شدن صنعت نفت، از ۲۸ خرداد ۱۳۲۹، در پی سخنان دکتر مصدق و قرائت پیام آیت‌الله کاشانی آغاز شد. [۶۴] این تلاش‌ها تا ۲۹ اسفند برای ملی کردن صنعت نفت پی گرفته شد و بدین سان در مجلس شانزدهم به نتیجه رسید. با این همه تحت تأثیر شرایط سیاسی پس از این رویداد، مجلس شانزدهم در روز ۲۹ بهمن ۱۳۳۰ش، با حضور تعدادی از وکلا در کمال سردی و خاموشی در عمارت بهارستان پایان یافت و به مدت ۶۷ روز فترت بر بهارستان سایه گسترد.

 مجلس هفدهم در هفتم اردیبهشت ۱۳۳۱ش، افتتاح شد. دکتر مصدق هم‌چنان در مقام نخست‌وزیری، نسبت به نتیجه انتخابات اعتراض داشت و در مراسم افتتاح مجلس شرکت نکرد. در حالی‏که از ۷۷ نفر نماینده‏ی راه یافته به مجلس، پس از اینکه مصدق انتخابات را توقیف کرد، [۶۵] سی نفر یا عضو و یا همراه جبهه ملی بودند و دیگر نمایندگان از هواداران شاه و محافظه‌کاران هوادار انگلیس بودند. [۶۶]

 مصدق برای حل مسأله نفت در پاسخ‏گویی به قضات بین‌المللی، در دفاع از حقوق ملت، روانه دادگاه لاهه شد (هفتم خردادماه تا دوم تیرماه ۱۳۳۱) و نمایندگان مخالف او زمینه‌های مخالفت با وی را فراهم کردند و مجلس به آشوب کشیده شد. [۶۷] ماجراهای بعدی، استعفای دکتر مصدق و نخست‌وزیری احمد قوام‌السلطنه، قیام سی تیر ۱۳۳۱ را در پی داشت، که در این جریان بهارستان مهم‌ترین مرکز و پایگاه قیام بود. به سر آمدن حکومت سه روزه‏ی قوام و زمامداری دوباره‏ی دکتر مصدق، دست آورد این قیام و ادامه‏ی فعالیت برای تثبیت ملی کردن نفت بود.

 از آن پس اختلافات میان مجلس‎های سنا و شورای ملی از یک سو، و مجادله‌های رهبران نهضت ملی؛ میان دکتر مصدق با آیت‌الله کاشانی، دکتر مظفر بقایی، شمس قنات‌آبادی و دکتر حسین مکی از دیگر سو، بر سر موضوعات گوناگون به ویژه لایحه‏ی اختیارات و خواسته‌های دکتر مصدق، بالا گرفت [۶۸] که سرانجام به انحلال مجلس [۶۹] و کودتای ۲۸ مردادماه ۱۳۳۲ و فترتی هفت‌ماهه انجامید.

 در این دوره از فترت، شاه فرمان عزل دکتر مصدق و انتصاب سرلشکر زاهدی را به نخست‌وزیری صادر کرد و کودتای ۲۸ مرداد اوج رویدادهای دوران فترت را نشان داد. در این مدت برخی از نمایندگان برای مشورت در بهارستان جلساتی را تشکیل می‌دادند و سید حسن تقی‌زاده نیز مجلس سنا را اداره می‌کرد تا اینکه شاه در ۲۸ آذر فرمان انحلال هر دو مجلس را صادر کرد. همچنین در چند ماه نیروهای اداری و حکومتی دوره‏ی دکتر مصدق تصفیه شدند، که این رویداد‌ها را می‌توان در پرتو فترت نهاد قانون‌گذاری مورد تأمل قرار داد. از آن پس مجلس در گونه‌ای از ثبات سیاسی در روند قانون‏گذاری تشکیل شد و بهارستان خالی از حضور اجتماعی مردم، تجمع و قیام و التهاب به سر ‌برد، اما قوانین زیادی به تصویب رسید که در سایه‏ی هماهنگی سیاست‌های دولت، دربار و سنا اجرا می‌شدند.

 مسئله قرارداد کنسرسیوم نفت در سال ۱۳۳۳، [۷۰] تصویب قوانین گوناگون عمرانی و جشن پنجاهمین سال مشروطیت در ۱۴ مرداد ۱۳۳۴ در باغ بهارستان، از مهم‌ترین رویدادهای مجلس هجدهم بود که در ۲۶ فروردین ۱۳۳۵ پایان یافت، و مجلس تا دهم خردادماه آن سال تعطیل شد.

  رویدادهای گوناگون در مجلس بیستم، به ویژه اعتراضات فرهنگیان و بی‌ثباتی سیاسی در مجلس و دولت، باعث شد که این دوره نیز عمر کوتاه هفتاد روزه‏ای را طی کند و به تعطیلی کشیده شود. این دوره از مجلس به جز جنجال انتخاباتی، تأثیری در روند قانون‌گذاری به جای نگذاشت. مجلس فترت ۲۸ ماهه‌ای را پیش روی داشت که در این مدت، تثبیت دولت و دربار عملی شد.

در دوره‏ی فترت از ۱۳۳۹ تا ۱۳۴۲، فعالیت اعضای جبهه‏ی ملی دوباره گسترش یافت، که به دستگیری برخی از رهبران آن‏‌ها انجامید. اما رویداد مهم، حضور آیت‌الله سید روح‌الله خمینی (رهبر آینده‏ی قیام و انقلاب اسلامی در ایران) در مخالفت با اقدامات دولت و دربار بود، که با نشر اعلامیه و فراخواندن مردم تظاهرات را آغاز کرد. دامنه‏ی تظاهرات مدرسه فیضیه قم، تهران و برخی از شهرهای مهم بود که پس از یک سال در تظاهرات پانزدهم خردادماه ۱۳۴۲ به قیامی خونین و بازداشت رهبر قیام و برخی علمای دیگر انجامید. [۷۱] در پی این رویداد‌ها انتخابات مجلس بیست و یکم برگزار و در ۱۴ مهر ۱۳۴۲ مجلس افتتاح شد.

 مجلس شورای ملی از دوره‏ی بیست و یکم تا پایان دوره بیست و چهارم (مهر ۱۳۴۲ تا بهمن‌ ۱۳۵۷) دوره‌ای پانزده ساله از سکوت و ثبات سیاسی را طی کرد. مجلس در این دوره فارغ از زد و بندهای جنجالی و با جدیت فزون‌تر از پیش، تصویب قوانین مربوط به لوایح انقلاب سفید (انقلاب شاه و ملت) را دنبال کرد.

 در آخرین روزهای سلطنت پهلوی، بهارستان نیز صحنه‏ی درگیری‌های بین مردم و نیروهای نظامی بود. با اوج گرفتن تظاهرات، مجلس شورای ملی در ۱۷ بهمن ۱۳۵۷ آخرین جلسه خود را تشکیل داد. [۷۲] اما در همین جلسه نیز چندین لایحه به تصویب مجلس رسید و با پایان یافتن آن، مجلس شورای ملی، موفق به تشکیل جلسه نشد تا اینکه در بیست و سوم بهمن‌ماه نمایندگان استعفا دادند و مجلس شورای ملی منحل شد.

 نخستین دوره‏ی قانون‌گذاری مجلس شورای اسلامی پس از پانزده ماه فترت در هفتم خردادماه ۱۳۵۹ استقرار یافت. در محل سابق مجلس سنا عمارت بهارستان از این پس کارکردهای غیر پارلمانی را پیش روی داشت، که یکی از آن‏‌ها تشکیل کمیته‏ی مرکزی انقلاب در آن ساختمان بود. محدوده‏ی شمالی زمین‌های بهارستان از دهه‏ی ۱۳۴۰ عرصه‏ی ساخت و سازهای جدیدی بود، که از آن میان ساخت مرکز اداری مجلس و دفا‌تر نمایندگان است. ساختمان هرمی شکل جدید مجلس نیز در مجلس ششم شورای اسلامی (سی‌امین دوره‏ی قانون‌گذاری) به بهره‌برداری رسید و عملاً از مجلس هفتم (۱۳۸۳) نمایندگان کار قانون‏گذاری را پس از ۲۶ سال در بهارستان پی گرفتند. در میانه‏ی این دوران در آذر ۱۳۷۳ ساختمان بهارستان دوباره در آتش سوخت و از آن جز ویرانه‌ای برجای نماند. در پی آن، عمارت بهارستان و نمای آن مطابق با طرح و نقشه‏ی نمای بازسازی شده‏ی پس از آتش‌سوزی آذر ۱۳۱۰، مرمت شد. [۷۳]

 نتیجه‌گیری

 مجلس شورای ملی از زمان تشکیل نخستین دوره تا تعطیلی دوره‏ی بیست و چهارم در بهمن‌ ۱۳۵۷، از مدت ۷۲ سال قانون‌گذاری، ۱۸۶ ماه (پانزده سال و نیم) را در فترت و تعطیلی سپری کرد. علاوه بر آن بیش از ۱۳/۵ ماه به طول انجامید تا نخستین مجلس شورای اسلامی تشکیل شد و از آن پس تا ۲۶ سال بعد بهارستان کارکردهای متفاوتی داشت تا اینکه دوباره جایگاه گذشته‏ی خویش، خانه‏ی قانون‌گذاری را به‌دست آورد. جدای از این دوره‏ی اخیر، در آن ۱۸۶ ماه تعطیلی، بهارستان هم‌چنان مانند زمانی که محل آمدوشد نمایندگان و خاستگاه و بستر رویدادهای گوناگون سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی بود و در پیوند مستقیم با امر قانون‌گذاری، بود. تعطیلی مجلس و متروکه ماندنش در روند قانون‌گذاری جریان‌های سیاسی تأثرگذار بود. بهارستان با تاریخ مجلس گره خورده و جنب و جوش پارلمانی آن در پیوند با تحولات گوناگون ایران در یک صد سال اخیر است.

---------------

[۱]. استادیار گروه تاریخ دانشگاه شهید بهشتی.

[۲]. سیف‌الله، وحیدنیا، «گشایش مجلس اول و نطق مظفرالدین شاه»، مجله خاطرات وحید، ش ۵ (اسفند ۱۳۵۰)، ص۴۸ ـ ۵۰.

[۳]. مهدی، ملک‌زاده، تاریخ انقلاب مشروطیت ایران، (تهران، کتابخانه‏ی سقراط، بی‌تا)، ج۲، ص۱۷۹.

[۴]. سیف‌الله، وحیدنیا، «جلسات اولیه مجلس شورای ملی و عمارت بهارستان»، خاطرات وحید، ش ۴ (بهمن ۱۳۵۰)، ص۶۰.

[۵]. محمدعلی تهرانی کاتوزیان، دلیل انتخاب بهارستان را به گونه‌ای دیگر توضیح می‌دهد، که درباره رویدادهای دوره استبداد صغیر جای تأمل دارد! وی معتقد است که مدرسه نظام نزدیک دربار و قصر سلطنتی بود. وکلای آذربایجان نگران بودند که ممکن است محمدعلی میرزا، ولیعهد، در زمان پادشاهی‌‎اش مجلس را مورد تعرض قرار دهد و اتاق نظام را محاصره و وکلا را دستگیر کند و «فاتحه مجلس را بخوانند. لهذا از مرحوم صنیع‌الدوله درخواست نمودند که حتماً بایستی محل مجلس را تغییر و به بهارستان منتقل نمایند»: محمدعلی کاتوزیان مشاهدات و تحلیل اجتماعی و سیاسی از تاریخ انقلاب مشروطیت ایران، تهران، (شرکت سهامی انتشار، ۱۳۷۹)، ص۲۳۷.

[۶]. سیدحسن تقی‌زاده، مختصر تاریخ مجلس ملی ایران، روزنامه کاوه، برلین، ۱۳۳۷، ص ۸.

[۷]. برای آگاهی کلی درباره‏ی بناهای بهارستان در دوره‎ی سپهسالار، ر. ک: حسن، باستانی‌راد، «بهارستان خاستگاه آزادی و مشروطیت»، مشروطه‌خواهی ایرانیان، (تهران، مرکز باستان‌شناسی اسلام و ایران، ۱۳۸۳) ص ۲۳۹- ۲۶۸. برای آگاهی درباره مسجد و مدرسه سپهسالار، ر. ک: ابوالقاسم سحاب، تاریخ مدرسه عالی سپهسالار (تهران، بی‏نا، ۱۳۲۹)؛ مهری رجبی و سعیدمیرمحمدصادق، «مسجد و مدرسه عالی شهید مطهری» مجله مسجد، تهران، ۱۳۷۴، ش ۱۲۰، ص ۴۸. هم‌چنین نگارنده کتابی در دست تألیف دارد که در آن سیر تاریخی و کالبد معماری و شهرسازی بنای بهارستان را تشریح می‌کند و به زودی از سوی کتابخانه، موزه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی منتشر خواهد شد.

[۸]. «Baharestan»، Saidi Sirjani، p. ۴۸۰.

ایروانی در رساله تاریخ مشروطه ایران نوشته است که سپهسالار در پاسخ به ظل‌السلطان گفته بود: «با چشم خود می‌بینم اینجا پارلمان ایران خواهد شد»؛ محمدآقا ایروانی، ابوالقاسم‏خان ناصرالملک، دو رساله درباره انقلاب مشروطیت ایران، به اهتمام عبدالحسین زرین‏کوب و روزبه زرین‏کوب، (تهران، سازمان اسناد ملی ایران، ۱۳۸۰)، ص۱۰۶.

[۹]. احمد کسروی، تاریخ مشروطه ایران، (تهران، امیرکبیر ۱۳۵۱)، ص ۶۵۷.

[۱۰]. پس از بمباران مجلس، محمدعلی شاه به لیاخوف گفته بود: «تاج و تختم را نجات دادی.» شاه هم‌چنین تصمیم گرفت قزاق‌خانه را توسعه دهد و برای توپخانه‏ی آن چهار مسلسل از فرانسه خریداری کرد. م. پ پالویچ، «بریگاد قزاق در ایران»، مقاله درباره انقلاب مشروطه ایران، م‌. هوشیار، (تهران، شرکت سهامی کتاب‏های جیب، ۱۳۷۵)، ص ۱۰۶.

[۱۱]. محمدآقا، ایروانی، پیشین، ص ۱۰۰.

[۱۲]. ملیجک همچنین اشاره می‌کند که برخی‌ها «پدر سوخته‌ای ابن‌الوقت هستند» که برای اظهار وطن‌دوستی و «محض گول زدن مردم می‌آیند و بنایی می‌کنند». غلامعلی‏خان عزیزالسلطان ملیجک، روزنامه خاطرات ملیجک، به کوشش محسن میرزایی، (تهران، زریاب ۱۳۷۶)، ج۲، ص۱۳۸۶.

[۱۳]. ارباب کیخسرو در جلسه ۲۱ دوره چهارم قانون‌گذاری ضمن برشمردن فعالیت‌های خود در بهارستان، تعبیری جالب به‌کار برده است: «بنده از حسن ظن آقایان و اظهاراتی که فرمودند خیلی متشکر هستم، و البته بنده از تحریر و تقدیم این راپورت نظریه نداشتم، جز اینکه یک مدتی خانه ملت بی‌حساب مانده بود، حالا که صاحبان آن آمده‌اند خواستم صاحبان خانه را به‌وضعیت خانه‌شان مطلع کرده باشم...». مذاکرات شورای ملی، دوره چهارم، جلسه ۲۱، ۲۵ ذی حجه الحرام ۱۳۳۹. ص ۳.

[۱۴]. ناظم‏الاسلام کرمانی، تاریخ بیداری ایرانیان، به کوشش علی‏اکبر سعیدی، (تهران، بنیاد فرهنگ ایران، ۱۳۴۶)، ج۲، ص ۴۹۴.

[۱۵]. مذاکرات مجلس شورای ملی، دوره‏ی دوم، ص ۶.

[۱۶]. برای آگاهی بیشتر در این‌باره، ر. ک: حسن باستانی‌راد، «مجلس از عدل مظفر تا یوم‌التوپ»، مشروطه‏خواهی ایرانیان، به کوشش ناصر تکمیل‌همایون، (تهران، مرکز باز‌شناسی اسلام و ایران، ۱۳۸۴)، صص ۱۶۲- ۱۹۵.

[۱۷]. Morgan Shuster.

[۱۸]. اتحادیه، مجلس و انتخابات، ص ۱۲۳؛ شوستر، اختناق ایران، ص ۱۴۲. همچنین برای آگاهی از اتفاق نظر دو حزب اعتدالی و دموکرات نسبت به اقدامات مستشاران مالی ر. ک: منصوره، محیط مافی، پیدایش و تحول احزاب سیاسی مشروطیت، اتحادیه، (تهران، گستره، ۱۳۶۱)، ص ۳۱۵- ۳۱۶. مجلس شورای ملی در پی ورود مورگان شوستر به ایران، طی تصویب لایحه‌ای، اختیاراتی فوق‌العاده به وی داد. او نیز در ابتدا با تشکیل «ژاندارمری خزانه» نیروی نظامی مورد احتیاج برای حفاظت از منافع مالی دولت در سراسر کشور را تأمین کرد و ریاست این نیرو را به ماژور استوکس (Major Stokes)، وابسته‏ی نظامی سفارت انگلیس، سپرد و اصلاحات مالی را آغاز کرد. مجلس از زمان ورود این هیئت (می‌۱۹۱۱م/۱۳۲۹ق) نشان داد که با آنان قصد همراهی دارد. نامه سرجرج بارکلی به سر ادوارد گری در کتاب آبی، ج۵، ص۱۰۸۷ و ۱۰۹۲.

[۱۹]. در پی این ماجرا مجلس شورای ملی تصویب کرد که «چون محمد علی میرزا مخلوع، مفسد فی‌الارض و دفع آن واجب است. هیئت دولت مجازات یکصد هزار تومان به اعدام کننده و دستگیر کننده محمدعلی میرزا بپردازد و همه گفتند صحیح است». همچنین مبلغ بیست و پنج تومان جایزه برای کسانی که سالارالدوله و یا شعاع‌السلطنه را، که وی نیز دردسرهایی ایجاد کرده بود، دفع کنند، معین شد: مذاکرات مجلس شورای ملی، دوره دوم، بخش سوم، ص ۱۵۲۷. محمد علی شاه درباره‏ی نیت خود از حمله به تهران چنین سروده بود: مرپرلی مولزورث سایکس

 اگر سوی تهران نمایم گذر کنم/ جمله را شقه قصاب‌وار

 همه خلق را از صغیر و کبیر/ به توپ شرپنل ببندم قطار

 ببرم سر نایب‌السطنه/ که کار مرا کرده از عقل زار

 برآرم به چاقوی ذلت برون/ دو چشمان احمد شه نامدار

 ز سردار اسعد بدرم جگر/ سپهدار را می‌کنم پار پار

 همان پارلمان را ببندم به توپ/ که حلوای مشروطه شد زهر مار»

تاریخ ایران سرپرسی مولزورث سایکس، محمدتقی فخرداعی کیهانی، (تهران، علمی، ۱۳۲۵)، ج ۲، ص۶۵۱. برای آگاهی درباره‏ی دیگر رویدادهای این وقایع و بحران‌های کشور، ر. ک: کاوه، اداره، کشف تبیس یا دورویی و نیرنگ انگلیس، (آلمان، برلین، اداره کاوه، ۱۳۳۶ قمری)، ص ۲۱.

[۲۰]. کاوه اداره؛ پیشین، ص ۲۹.

[۲۱]. مذاکرات مجلس شورای ملی، دوره دوم، بخش سوم، ص ۱۹۱۷.

[۲۲]. سرپرلی مولزورث سایکس، تاریخ ایران، محمدتقی فخرداعی گیلانی، (تهران، علمی، ۱۳۳۵)، ج۲، ص۶۵۴.

[۲۳]. در نامه‌ای که سفیر انگلیس (بارکلی) به سر ادواردگری می‌نویسد، اظهار می‌کند که بیست نفر از نمایندگان مجلس استعفا داده‌اند، اما «کابینه در صدد است که وکلای اعتدالی را ترغیب بنماید از مقام خود استعفا دهند به این ترتیب اسباب تسهیل قبول اولتیماتوم فراهم خواهد شد». نامه بارکلی به سرادواردگری، ۲۲ذی‌الحجه/۱۴دسامبر، کتاب آبی، ج۶، ص۱۴۲۱.

[۲۴]. زهرا شجیعی، نخبگان سیاسی ایران، (نمایندگان مجلس شورای ملی)، (تهران، سخن، ۱۳۷۳)، ج۴، ص۲۰۲.

[۲۵]. مذاکرات مجلس شورای ملی، دوره سوم، ص ۳۸

[۲۶]. کتابخانه قدیمی که نخستین کتابخانه با شیوه‏ی کتابداری نوین در ایران به شمار می‌آید، امروزه در مجموعه‏ی کتابخانه‌های مجلس شورای اسلامی، به نام کتابخانه‏ی ایران‌شناسی نامیده می‌شود و با فعالیت‌هایی چشمگیر و ستودنی، آرشیو تحقیقاتی اسناد مجلس است. در گزارشی که ارباب کیخسرو شاهرخ در دوره‏ی چهارم، به مجلس ارائه کرد، اشاره‌ای شده است بر «عمارت خرابه سمت مشرق باغ شمالی که از آثار به توپ بسته شدن مجلس به یادگار مانده». مذاکرات مجلس شورای ملی، دوره چهارم، جلسه ۲۱، ۲۵ ذی‌الحجه ۱۳۳۹، ص ۱۰۳. این عمارت بعد‌ها مرمت شد و با انجام تعمیراتی که در آن صورت گرفت به پیشنهاد و کوشش وی، به کتابخانه مجلس تبدیل شد. در فاصله سال‌های ۱۲۹۱ تا ۱۳۰۲ ش در قسمت شرقی باغ بهارستان و در پشت کوشک عزیزیه، کتابخانه مجلس شورای ملی بنا شد که تحت نظر اداره‏ی مباشرت مجلس و شخص ارباب کیخسرو اداره می‌شد. تاریخچه کتابخانه مجلس، اولین کتابخانه رسمی کشور، (تهران، کتابخانه مجلس شورای اسلامی، ۱۳۷۴) ص ۱۶. تأسیس کتابخانه‏ی مجلس شورای ملی از مهم‌ترین اقدامات فرهنگی است که در مجموعه‏ی بهارستان انجام گرفت. گنجینه غنی این کتابخانه، مشتمل بر اسناد و نسخ خطی، با خریداری دویست جلد از کتاب‌های میرزا ابوالحسن جلوه و ۱۸۸۹ جلد نسخه خطی و کتب چاپی محمود علامیر (احتشام السلطنه) و رهی معیری نجم‌الملک، مجید فیروز (ناصرالدوله) و... رونق گرفت. معتبر‌ترین مجموعه اهدایی به کتابخانه از سیدمحمدصادق طباطبایی بوده است که شامل ۱۴۳۸ جلد نسخه‏ی خطی و ۱۷۰۵ جلد چاپی بود. برای آگاهی بیشتر، ر. ک: محمدعلی فروغی، «بیانی اجمالی از کتابخانه مجلس شورای ملی»، مقالات فروغی، (تهران، توس، ۱۳۵۹)، ج۲، سیف‏ا... وحیدنیا، «خبر‌ها و خاطره‌ها»، خاطرات وحید، ش ۹ و ۱۰، ص ۴۸-۴۰. در دوره پهلوی دوم، کتابخانه کنونی (شماره یک: مرکزی) در کنار دیوار حائل میان مسجد و مدرسه با باغ و کاخ بهارستان بنا نهاده شد و چنان‌که قرار است، این کتاب‌خانه برچیده و به زمین جنوبی مسجد انتقال یابد.

[۲۷]. این گارد زیر نظر فرماندهان برجسته‏ی نظامی تهران اداره می‌شد. همچنین «میرزا احمدخان سلطان صاحب منصب مأمور مجلس» همیشه مراقب اوضاع مجلس بوده و از طرف مقامات نظامی وزارت جنگ در حراست از مجلس می‌کوشیده است. شاهرخ ارباب کیخسرو، یادداشت‌های ارباب کیخسرو، جهانگیر اشیدری، تهران، پرچم ۱۳۵۵ص ۲۲۷. اسناد گواهی از رضایتمندی ارباب کیخسرو و نمایندگان از گارد همایون دارد که وظیفه محافظت محوطه بهارستان را عهده‌دار بوده و چندان که باید اجر و مزد خود را دریافت نکردند. کتابخانه، موزه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی: مرکز اسناد، سندهای شماره ۳/۱۶۹/۲/۱/۱۱؛ (تصویر سندهای شماره ۱ تا ۳).

[۲۸]. همچنین ارباب کیخسرو در مورد «اجزا و مستخدمین مجلس» می‌گوید: «با تجربیات دوره‏ی گذشته می‌توان تصدیق کرد که بدبخت‌ترین مردم کسانی‌اند که در خدمات اداره مجلس شورای ملی وارد شده‌اند و از روی آزمون آنچه بر درجه صمیمیت و فداکاری و عشق آنان بر اساس ملیت افزوده باشد، چندین درجه بدبخت‌تر خواهند بود،...» مذاکرات مجلس شورای ملی، دوره سوم، جلسه ۱۲، ۵ ربیع‌الثانی ۱۳۳۳، ص ۳۹-۳۶.

[۲۹]. مذاکرات مجلس شورای ملی، دوره‏ی سوم جلسه ۱۲، ۵ (ربیع‌الثانی ۱۳۳۳)، ص۳۶. مؤتمن‌الملک پیرنیا، رئیس مجلس در آن روز پس از پایان قرائت گزارش، چنین گفت: «واقعا بیاناتی که آقای سلیمان‌میرزا کردند همه بجا است و در صحت عمل و درستی و کاردانی آقای ارباب کیخسرو، هرچه بنده بگویم که گفته‌ام، همین‏قدر متأسفم از اینکه آقای ارباب کیخسرو بواسطه نقاهتی که داشتند امروز نتوانستند، حاضر شوند».

[۳۰]. ۱۶ محرم ۱۳۳۳ قمری (۵ دسامبر ۱۹۱۴).

[۳۱]. The South Persian Rifles (S. P. R)

[۳۲]. تشکیل پلیس جنوب در ۱۹۱۶ میلادی بود، اما زمزمه‏ی تشکیل آن از‌‌ همان آغاز جنگ صورت گرفت. برای آگاهی درباره‏ی این نیرو، ر. ک: فلوریدا سفیری، پلیس جنوب ایران منصوره اتحادیه و منصوره جعفری فشارکی، (تهران، تاریخ ایران، ۱۳۶۴)، و منیره راضی، پلیس جنوب ایران، (تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۸۱).

[۳۳]. در این دوره ۱۱۷ تن از نمایندگان به بهارستان پا نهادند. برای آگاهی از چگونگی حضور نمایندگان در مجلس سوم ر. ک. مذاکرات مجلس شورای ملی، دوره سوم، جلسه یکم، (تاریخ؟) ص ۵- ۱.

[۳۴]. سمیعی، اولین قیام مقدس در جنگ بین‌المللی اول، (تهران، ابن‏سینا، ۱۳۳۲)، ص ۱۵.

[۳۵]. احمدعلی سپهر، ایران در جنگ بزرگ، (تهران، بی‏نا، ۱۳۳۶)، ص ۲۳۹.

[۳۶]. Prince Ruies

[۳۷]. منصوره اتحادیه، احزاب سیاسی در مجلس سوم، (تهران، تاریخ ایران، ۱۳۷۱)، ص ۱۷۰؛ روزنامه رعد، محرم و صفر ۱۳۴۴، شماره‌های ۴۰- ۶۵.

[۳۸]. تا اول تیرماه ۱۳۰۰ (۵ شوال ۱۳۳۹ / ۲۱ ژوئن ۱۹۲۱).

[۳۹]. شجیعی، پیشین، ج ۴، ص۲۰۴.

[۴۰]. از جمله این جشن‌ها در ۱۴ جمادی‌الثانی ۱۳۳۴ق، سالگرد جشن اعطای مشروطیت بود که برگزار نشد. اما جشن‌هایی دیگر برگزار شد، مانند جشن تولد احمدشاه در ۲۷ شعبان ۱۳۳۴ق و ۱۴ جمادی‌الثانی ۱۳۳۵ق مصادف با تغییر حکومت روسیه و «مهمانی در بهارستان»، در‌‌ همان ماه به منظور جمع‌آوری اعانه برای کمک به «حریق‌زدگان آمل» در سال ۱۳۳۵.

[۴۱]. مؤتمن‌الملک، رئیس مجلس، پیش از ارائه این گزارش که توسط «امیر ناصر»، قرائت شد سخنانی بدین مضمون بیان کرد: «در موقعی که بنا بود هیئت رئیسه دائمی معین شود، آقای ارباب کیخسرو دو فقره رقعه به بنده نوشتند که به عرض مجلس برسانم و مقصودشان این بود به‌واسطه کسالتی که دارند مجلس شورای ملی ایشان را از مباشرت معاف نماید. بنده به جهت اینکه وجود ایشان را در هیئت رئیسه به‌واسطه کفایت و کاردانی که دارند خیلی لازم می‌‏دانستم، از قرائت رقعه‏ی ایشان در مجلس علنی خودداری کردم... ولی با وجود اخفای آن مراسلات گویا بعضی از آقایان ملتفت شدند، که ایشان مایل به این شغل نیستند و قبول نخواهند فرمود، به این جهت در موقع انتخاب مباشرین، اسم ایشان را در ورقه‏ی رأی ننوشته بودند ولی خوشبختانه بیش از اکثریت قانونی، درباره ایشان رأی داده شده و هیئت رئیسه و آقایان وکلاء به ایشان اظهاراتی کردند و نتیجه اظهار ایشان این شد که ایشان با وجود خستگی که داشتند و به هیچ وجه مایل به این کار نبودند، مجدداً حاضر شدند خدماتی را که تا به حال به مجلس شورای ملی کرده‌اند ادامه بدهند. این است که من باب قدردانی و امتناع شخص بنده و هیئت رئیسه لازم دیدیم مراتب را به عرض مجلس شورای ملی برسانیم. چنانچه سابقاً هم عرض کرده‌ام، زحمات و خدماتی که آقای ارباب کیخسرو از دوازده سال قبل تا کنون داشته و دارند از قوه بیان بنده خارج است و البته آقایان بخوبی همین قدر که این راپورت قرائت شود بهتر ملتفت خواهند شد که ایشان در گذشته به چه محظورات و فشارهائی دچار شده‌اند». مذاکرات مجلس شورای ملی، دوره چهارم، جلسه ۲۱، ۲۵ (ذی‌الحجه ۱۳۳۹)، ص ۱۰۱- ۱۰۵.

[۴۲]. شاهرخ ارباب کیخسرو، پیشین، ص ۲۲۰

[۴۳]. بنا بر اسناد مجلس، کارگران و معماران بهارستان حقوق خود را دریافت نکرده بودند و همواره طی عرایضی از ارباب کیخسرو و مجلس حق‌الزحمه‏ی معوقه‏ی خود را خواستار بودند، تا اینکه از وزارت مالیه حقوقشان مطالبه و پرداخت شد. کتابخانه، موزه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی: مرکز اسناد، سندهای شماره ۳/۱۶۹/۲/۱/۱۴؛ (تصویر سندهای شماره ۴ و ۵).

[۴۴].‌‌ همان ص۲۲۱

[۴۵]. در نامه‌ای که وی به رئیس‌الوزرا نوشت (آذر ۱۲۹۹ش / ربیع‌الاول ۱۳۳۹ق)، چنین اظهار کرده است: «چون کف یکی از اطاق‌های عمارت فوقانی مجلس شورای ملی فرو رفته، ناچار از برچیدن و تعمیر و جلوگیری از خسارت و مخاطره است و به علاوه درب عمارت رو به جنوبی مجلس، محتاج رنگ و روغن است و به محض تعمیرات ضروری دیگر که باید قبل از افتتاح مجلس بشود، لهذا سواد صورت برآورد مخارج تعمیرات مزبور به تصدیق معمارباشی وزارت جلیله فواید عامه و خود وزارت معزی‌الیها، به مبلغ پانصد و چهل و یک تومان لفا ایفاد و مستدعی است امر و مقرر فرمایند تصویب‌نامه آن را به فوریت صادر و در وجهش مرحمت شود، که سریعاً اقدام و تعمیرات قبل از باز شدن و رسمیت یافتن مجلس به عمل آید. توضیحاً عرض می‌شود کلیه عمارت مجلس محتاج تعمیرات اساسی است و با امتحانی] که [از فرو رفتن کف یک اطاق فوقانی به عمل آمده، معلوم می‌شود، تیر‌های سقف تمام عمارات پوسیده و محتاج به عوض کردن و تعمیر اساسی است ولی عجالتاً به‌‌ همان مختصر تعمیرات ضروری و ناچاری اکتفا نموده تا بعد به موقع خود اقدامات لازمه در تعمیرات اساسی به عمل آید. بنده برای جلوگیری از خسارت و مستحضر شدن خواطر آن هیئت معظم معایب هر چیزی را قبل از وقت در تحت عریضجات متعدد به عرض رسانیده و می‌رسانم باقی بسته به نظر و رأی آن هیئت معظم است». اسناد مؤسسه پژوهش و مطالعات فرهنگی، (مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران)، سند شماره ۳-۱۸۳۶، (تاریخ ۲۸ ربیع‌الاول ۱۳۳۹) ص؟

[۴۶].‌‌ همان سند، شماره ۵-۱۸۳۶، (تاریخ ۱۲ جدی ۱۳۳۹). همچنین، مذاکرات مجلس شورای ملی، دوره چهارم، جلسه ۲۱، ۲۵ (ذی‌الحجه ۱۳۳۹)، ص۱۰۳.

[۴۷]. مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران، سند شماره ۹- ۱۸۳۶، تاریخ [...] ربیع‌الاول ۱۳۳۹.

[۴۸]. ۲۲ ژوئن ۱۹۲۱ [۴۹]. از آن میان است اقدامات اسماعیل آقا سیمیتقو «سیمیتکو» در غرب کشور، مجاهدان گیلان به رهبری میرزاکوچک‌خان و قیام کلنل محمد تقی خان پسیان در خراسان،

[۵۰]. زهرا شجیعی، پیشین، ص۲۵۷؛ وحیدنیا، «یادداشتی پیرامون مجلس چهارم»، ص ۱۰۷.

[۵۱]. ملک‌الشعرای بهار، تاریخ مختصر احزاب سیاسی ایران، (تهران، کتاب‏های جیبی، ۱۳۵۷)، ج۱، ص۵۹.

[۵۲]. از یکم تیرماه ۱۳۰۰ش تا سی‌ام خردادماه ۱۳۰۲ش.

[۵۳]. تاریخ افتتاح مجلس پنجم: ۲۲ بهمن‌ماه ۱۳۰۲ (۵ رجب ۱۳۴۲ / ۱۱ فوریه ۱۹۲۴).

[۵۴]. مدرس با ۱۳۶۲۴ رأی و دکتر مصدق با ۸۰۷۱ رأی در صدر نمایندگان تهران به مجلس راه یافتند؛ حسین مکی، تاریخ بیست‌ساله ایران، (تهران، علمی، ۱۳۸۰)، ج۴، ص۱۰۸.

[۵۵]. روزنامه اطلاعات گزارش مفصلی از این حادثه را در آن زمان منتشر کرد: روزنامه اطلاعات، ۲۰ آذر ماه ۱۳۱۰

[۵۶]. علی‏اکبر صارمی، «کهن‌آرایی امروز و نوگرایی امروز در معماری تهران و ایران»، کتاب تهران، (تهران، روشنفکران، ۱۳۷۰)، ج۱، ص۶۶. معماری نئوکلاسیک از اواخر سده ۱۸ آغاز شد و در سده نوزدهم از مهم‌ترین شاخه‌های معماری یا دوره‌ای (Monumental) که حکایت‌کننده‏ی بازگشت به عهد باستان بود، محسوب می‌شد. باستان‌گرایی در معماری اروپا و آمریکا، گرایش به معماری یونان و رم و در ایران با گرایش به معماری هخامنشی و ساسانی جلوه‌گر شد.

[۵۷]. برای آگاهی از حزب دموکرات ایران، فراکسیون پارلمانی و مرام‌نامه و تاریخچه آن، ر. ک: بهروز حیرانی (به کوشش)، اسناد احزاب سیاسی ایران، (تهران، سازمان اسناد ملی ایران، ۱۳۷۶)، ج۱، ص۵۰۰. و برای آگاهی درباره‏ی مجادله‌های گروه‌های گوناگون، ر. ک: روزنامه رسمی کشور شاهنشاهی، شماره ۳۱۹ (۲۱. ۱۲. ۱۳۲۸)، ص ۱۱۳۷؛ کی استوان، سیاست موازنه منفی، ج۲، ص۲۸۱.

[۵۸]. گذشته چراغ راه آینده است، ص ۵۰۲؛ زعیم، جبهه ملی ایران، ص ۳۵. روزنامه ارس (ایران ما) در مصاحبه‌ای که با برخی مردم مانند «بقال سر خیابان اسلامبول»، «رفتگر خیابان بهارستان» و... درباره چگونگی انتخابات انجام داده بود. در این مصاحبه مردم اشاره کرده بودند که در موقع رأی‌گیری، هیچ اظهار نظری نمی‌توانستند بکنند، رفتگر بهارستان گفته بود: «امروز چهارشنبه، مرا سوار کامیون کردند و با دیگران بردند و رأی‌ها را توی صندوق انداختیم، ولی اگر دست خودم بود دلم می‌خواست به دکتر مصدق رأی می‌دادم!» روزنامه ارس، شماره ۱۶، ۲۹/۱۰/۱۳۲۵، به نقل از گذشته، چراغ راه آینده، ص ۵۰۴.

[۵۹]. محمّد مصدق، خاطرات و تأمّلات مصدق، غلامحسین مصدق و ایرج افشار (به کوشش)، (تهران، علمی، ۱۳۶۵)، ج۲، ص۸۸- ۹۸.

[۶۰]. برای آگاهی از این مذاکرات، ر. ک: مذاکرات مجلس شورای ملی، دوره پانزدهم، از جلسه ۱۹۳ (۲۸ تیرماه ۱۳۲۸) تا جلسه ۲۰۱ (۶ مردادماه ۱۳۲۸)؛ همچنین کتاب نفت و نطق مکی به روند همین مذاکرات اختصاص دارد.

[۶۱]. برای آگاهی از نامه‌های دکتر مصدق در مورد انتخابات شانزدهم، ر. ک: محمدمصدق، پیشین، ج۱، ۱۰۶- ۱۱۲. برای آگاهی درباره تکذیب اقدامات مصدق از دیدگاه مخالفان او، ر. ک: شمس قنات آبادی خاطرات، (تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، ۱۳۷۲، ص۱۴۶- ۱۳۰).

[۶۲]. برای آگاهی درباره چگونگی تشکیل جبهه ملی و اهداف و خواسته‌های اعضای آن، ر. ک: محمدعلی موحد، خواب آشفته نفت، (دکتر مصدق و نهضت ملی ایران)، (تهران، کارنامه، ۱۳۷۸)، ج۱، ص۹۹؛ همایون کاتوزیان، مصدق و نبرد قدرت، احمد تدین، (تهران، رسا، ۱۳۷۲)، ص۱۵۱؛ احمدملکی، تاریخچه جبهه ملی، (تهران، تابان، ۱۳۳۳)، ص ۲- ۴.

[۶۳]. آبراهامیان، پیشین، ص ۲۳۴.

[۶۴]. مذاکرات مجلس شورای ملی، دوره شانزدهم، جلسه ۳۷، ۲۸ خرداد ۱۳۲۹.

[۶۵]. نخست‌وزیر به تقلب در انتخابات پی برده بود و نمی‌توانست انتخابات را تجدید کند. از این رو، دستور توقیف انتخابات را صادر کرد.

[۶۶]. آبراهامیان، پیشین، ص ۲۴۳؛ محمدعلی سفری، قلم و سیاست، از شهریور ۱۳۲۰ تا ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ (تهران، نامک، ۱۳۷۳، ج۱، ص۵۹۷.

[۶۷]. برای نمونه، ر. ک: مذاکرات مجلس شورای ملی، دوره هفدهم، ۱۸ خرداد ۱۳۳۱.

[۶۸]. مذاکرات مجلس هفدهم، ۱۱آبان ماه و ۴، ۱۱ و ۱۶ آذرماه و ۱۴ و ۲۸ دی ماه ۱۳۳۱؛ روزنامه اطلاعات، ۱۴ و۱۵ دی ماه ۱۳۳۱ و باختر امروز ۱۵ دی ماه ۱۳۳۱ و حوادث متعاقب آن تا ۱۹ مردادماه ۱۳۳۲؛ همچنین ر. ک: آبراهامیان، پیشین، ص ۲۴۵-۲۴۹.

[۶۹]. مجلس در رفراندم مردمی در تاریخ۱۲ مردادماه ۱۳۳۲ توسط مردم تهران و در ۱۹ مردادماه توسط مردم شهرستان‌ها و با تأیید مصدق در ۲۵ مردادماه، منحل شد. اعلامیه انحلال مجلس شورای ملی چنین است: «بنا بر اراده ملت ایران که به وسیله مراجعه به آراء عمومی اظهار شده، به این وسیله انحلال دوره هفدهم مجلس شورای ملی اعلام می‌گردد. انتخابات دوره هجدهم مجلس شورای ملی پس از اصلاح قانون انتخابات و قانون تقسیمات کشور به زودی انجام خواهد گرفت و بر طبق قانون اعلام خواهد شد. دکتر مصدق». حسین مکی کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ و رویدادهای متعاقب آن، تهران، علمی، ۱۳۷۸، ص ۱۶۱. مجلس هفدهم اگرچه درگیر منازعات و التهاب سیاسی بود اما قوانین و دستورهای در خور توجهی را صادر کرد: ملی کردن شیلات (بهمن ۱۳۳۱)، ملی شدن ارتباط تلفنی در سراسر کشور (آذرماه ۱۳۳۱)، اعطای اختیارات شش ماهه (مرداد ۱۳۳۱) و تمدید آن به مدت یک سال (۲۹ دی ماه) به نخست‌وزیر (دکتر مصدق)، همچنین قطع رابطه سیاسی ایران با انگلیس (مهرماه ۱۳۳۱).

[۷۰]. در اواخر شهریورماه اعضاء مذاکره کنسرسیوم و در ۲۹ مهرماه مجلس شورای ملی و در ششم آبان ماه مجلس سنا قرارداد را امضاء و تصویب کردند. فؤاد روحانی، تاریخ ملی شدن صنعت نفت ایران، تهران، شرکت سهامی کتاب‏های جیبی، ۱۳۵۳، ص ۴۳۹.

[۷۱]. برای آگاهی از حوادث پانزده خرداد، ر. ک:، خاطرات ۱۵ خرداد، به کوشش علی باقری، تهران، حوزه هنری سازمان تبلیغات، ۱۳۷۶.

[۷۲]. مذاکرات مجلس شورای ملی، دوره بیست و چهارم، جلسه ۲۰۹، ۱۷ بهمن ۱۳۵۷. در آن روز شاپور بختیار به دلیل ازدحام جمعیت در بهارستان و خیابان‌های اطراف آن با هلیکوپتر به بهارستان آمد. اخبار آن روز در روزنامه کیهان (سه شنبه ۱۷ بهمن ۱۳۵۷) به طول کامل درج شده است. رئیس مجلس (دکتر جواد سعید) بازگشت رهبر انقلاب را به ایران تبریک گفت. در‌‌ همان موقع عده‌ای از مردم در حالی که بهارستان در محاصره نیروهای نظامی بود، با شعارهایی از نخست‌وزیر جدید، مهدی بازرگان، حمایت می‌کردند و در درون مجلس ضمن تصویب دو لایحه درباره‏ی محاکمه و مجازات مقام‌های مسوول گذشته و انحلال ساواک، بختیار به سخنرانی پرداخت. اما درگیری بین دولت بختیار و دولت بازرگان شدت یافت.

[۷۳]. برای آگاهی بیشتر، ر. ک: طرح مرمت و بازسازی مجلس شورای ملی پیشیم، ۲ جلد (گزارش منتشر نشده). مهندسان مشاور باوند و سازمان مجری ساختمان‌ها و تأسیسات دولتی و عمومی وزارت مسکن و شهرسازی، ۱۳۷۴.

 


کتابخانه، موزه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی

https://psri.ir/?id=nds50th2