هودج خون :گذری بر عزاداری و نامگذاری شب های محرم - کتاب
تعداد نتایج از صفحه 1 تا 315 : 1
- 1- معالی السبطین، ج2، ص160.2- عنوان الکلام، آیت الله فشارکی، ص 118.
(صفحه 275)
هودج خون :گذری بر عزاداری و نامگذاری شب های محرم
مشخصات کتاب:
هودج خون
گذری بر عزاداری و نامگذاری شب های محرم
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
نویسنده: ابوالفضل هادی منش
ناشر: مرکز پژوهش های اسلامی صدا و سیما
لیتوگرافی، چاپ و صحافی: چاپخانه زیتون
نوبت چاپ اول / 1380
شمارگان: 1200
حق چاپ برای ناشر محفوظ است
نشانی: قم، بلوار امین، مرکز پژوهش های اسلامی صدا و سیما
پست الکترونیکی: Email: IRCgIRIB.COM
اینترانت:http://WWW.IRC.COM
تلفن: 2935803 و 2910602 نمابر: 2933892
شابک: 5-6-93835-964ISBN: 964-93835-6-5 /
ص:1
عناوین اصلی کتاب شامل:
اشاره؛ فهرست مطالب؛ دیباچه؛ آغاز سخن؛ بخش اوّل: فرهنگ عزاداری در مکتب عاشورا؛ بخش دوم: نامگذاری سنتی شب های محرم؛ بخش سوم: رسالت رسانه در عزاداری ها به ویژه عاشورا؛ منابع و مأخذ
- مشخصات کتاب
- اشاره
- فهرست مطالب
- دیباچه
- آغاز سخن
- بخش اوّل: فرهنگ عزاداری در مکتب عاشورا
-
بخش دوم: نامگذاری سنتی شب های محرم
- اشاره
- نام گذاری شب های محرم و صفر
- شب اول: حضرت مسلم بن عقیل علیه السلام
- شب دوم: ورود به کربلا
- شب سوم: حضرت رقیه علیهاالسلام
- شب چهارم: حضرت حرّ علیه السلام
- شب پنجم: حضرت زهیر علیه السلام
- شب ششم: حضرت قاسم علیه السلام
- شب هفتم: حضرت علی اصغر علیه السلام
- شب هشتم: حضرت علی اکبر علیه السلام
- شب نهم: حضرت اباالفضل العباس علیه السلام (شب تاسوعا)
- شب دهم: حضرت امام حسین علیه السلام (شب عاشورا)
- شب یازدهم: شام غریبان (حضرت زینب علیهاالسلام)
- شب دوازدهم: شب شهادت امام سجاد علیه السلام
- شب آخر: حضرت زهرا علیهاالسلام
- بخش سوم: رسالت رسانه در عزاداری ها به ویژه عاشورا
- منابع و مأخذ
هودج خون :گذری بر عزاداری و نامگذاری شب های محرم
https://www.ghbook.ir/index.php?option=com_dbook&task=viewbook&book_id=13283&Itemid=167&lang=fa
تعداد نتایج از صفحه 1 تا 315 : 1
- 1- معالی السبطین، ج2، ص160.2- عنوان الکلام، آیت الله فشارکی، ص 118.
(صفحه 275)
ص:275
یزید خشمگین شد و دستور داد جلاد، گردن او را بزند. این بار نیز حضرت زینب علیهاالسلام سپر بلای ایشان شد و گفت:
ای یزید! آیا این همه خونی که از ما ریختی، کافی نبود؟
حضرت سجاد علیه السلام بدون واهمه فرمود:
اگر می خواهی مرا بکشی، باکی نیست، ولی کسی را بگمار تا این کودکان بی پناه را به مدینه برساند.
یزید با شنیدن این سخن، از کار خود چشم پوشید(1).
پس از ماجرای کربلا، شخصی از حضرت سجاد علیه السلام پرسید که دشوارترین مصیبت شما در کجا رخ داد؟ حضرت سه بار فرمود:
الشام! الشام! الشام(2)
ایشان فرمودند:
در شام هفت مصیبت بر ما وارد شد که از آغاز اسیری تا پایان آن، چنین مصیبتی ندیدیم:
1_ ستم گران در شام، پیرامون ما را با شمشیرهای برهنه و نیزه ها برافراشته گرفته بودند و با کعب نیزه بر ما هجوم می آوردند. آنان، ما را در میان جمعیت بسیار نگه می داشتند و طبل می زدند.
2_ سرهای شهیدان را در میان هودج های زنان قرار دادند. سر پدرم و عمویم عباس را در برابر دیدگان عمه ام زینب، و ام کلثوم و سر برادرم علی اکبر و قاسم را در برابر سکینه و رقیه قرار دادند. آنان با سرها بازی می کردند که گاهی سرها بر زمین می افتاد و زیر سم اسبان لگدکوب می شد.
1- معالی السبطین، ج2، ص160.
2- عنوان الکلام، آیت الله فشارکی، ص 118.
https://www.ghbook.ir/index.php?name=%D9%87%D9%88%D8%AF%D8%AC%20%D8%AE%D9%88%D9%86%20:%DA%AF%D8%B0%D8%B1%DB%8C%20%D8%A8%D8%B1%20%D8%B9%D8%B2%D8%A7%D8%AF%D8%A7%D8%B1%DB%8C%20%D9%88%20%D9%86%D8%A7%D9%85%DA%AF%D8%B0%D8%A7%D8%B1%DB%8C%20%D8%B4%D8%A8%20%D9%87%D8%A7%DB%8C%20%D9%85%D8%AD%D8%B1%D9%85&option=com_dbook&task=readonline&book_id=13283&page=275&chkhashk=0F95986D58&sword=%D9%81%D8%B4%D8%A7%D8%B1%DA%A9%DB%8C&tmpl=component&lang=fa