زندگی نامه آیت الله غروی اصفهانی، معروف به کمپانی
از: ...، آیت اللّه سیدمحمد طباطبایی فشارکی، ... نقش مهم و سازنده داشته اند.
گروه اندیشه- دیار نخجوان و آذربایجان از دیرباز سرزمینی مسلمان نشین و عالم خیز بوده است و ما تاریخ قفقاز و نخجوان را بیشتر با شخصیت های سرشناس و درخشان آن می شناسیم. خاندان آیت اللّه غروی اصفهانی، از خانواده های متدینی بودند که نسل در نسل، در آن ناحیه سکونت داشتند و همواره در میان مردم از جایگاه والایی برخوردار بودند. پدر بزرگوار آیت اللّه غروی «حاج محمدحسن» تاجری درستکار و دیندار و از نوادگان حاج محمد حاتم نخجوانی است. در تاریخ، از نیاکان آیت غروی، همواره نام هایی نیک به یادگار مانده است.
هجرت به اصفهان
پس از آن که در سال 1243 ه . ق، قرارداد ترکمانچای، با دست های خیانت پیشه ی قاجاریان امضا شد و در نتیجه، قفقاز و نخجوان و قسمتی از آذربایجان، از پیکر پاک ایران جدا گشت، مسلمانان آن سوی رود ارس، دچار بلاهای بزرگ و درد و رنج های سنگینی شدند. گروهی ساختند و سوختند و گروهی دیگر هجرت را برگزیده، از خانه و کاشانه چشم پوشیده، تنها جان به سلامت بردند. حاج محمداسماعیل نخجوانی (پدربزرگ محقق غروی) از کسانی بود که به همراه خانواده اش، به شهر تبریز هجرت کرد. اما در تبریز هم اوضاع را مساعد ندید و پس از چند صباحی، به شهر اصفهان روی آورد و سالیان درازی را در آن شهر سپری نمود، تا آنجا که خود و فرزندانش به «اصفهانی» شهرت یافتند.
خانواده ی آیت اللّه غروی در کاظمین
خانواده ی آیت اللّه غروی، پس از سال ها اقامت در شهر زیبای اصفهان، سرانجام عازم شهر زیارتی و مذهبی کاظمین گردیدند و آنجا را به عنوان وطن اختیار کردند. حاج محمدحسن اصفهانی (پدر آیت اللّه غروی)، پس از چند سال اقامت در شهر کاظمین، کم کم از چهره های مورد اعتماد و محبوب آن دیار گردید و در میان مردم و تاجران سرشناس عراق، به نیک مردی و کارسازی معروف شد. او تاجری صاحب نام و آبرومند بود و همگان وی را با شهرتِ «معین التجار» گرامی می داشتند.
ولادت
فقیه گران مایه، آیت اللّه غروی اصفهانی، در روز دوم محرم سال 1296 ه. ق، در کاظمین، دیده به جهان گشود. همزمانی این تولد مبارک، با ماه حماسه ی همیشه جاوید حسین، سبب شد که این مولود محرم «محمدحسین» نامیده شود، تا برای همیشه، عشق قافله سالار شهیدان در وجودش شعله ور باقی بماند و با بهره گیری از حضور پرشورش، آزادگی و جوانمردی را بیاموزد.
در قلمرو خوشنویسی
آیت اللّه غروی در نوجوانی به هنر خوشنویسی روی آورد و در پرتو راهنمایی های استادان خویش، به خوبی از عهده ی ظرافت ها و نکات دقیق آن برآمد. از آنجا که در آن زمان، همچون روزگاران گذشته، هنر خطاطی از هنرهای بدیع و چشمگیر بود، مهارت محمدحسین غروی، وی را در میان آشنایان زبانزد ساخت. پدر وی هم که به استعداد درخشان فرزندش پی برده بود، با تمام توان، وسایل تحصیل و ترقی او را در نجف فراهم ساخت، تا این استعداد زلال و جوشان هرچه بهتر و بیشتر شکوفا گردد.
در محضر بزرگان
محمدحسین غروی، در سال 1314 یا 1315 ه . ق، پا به حوزه بزرگ نجف اشرف نهاد و چیزی نگذشت که مراحل کمال را در دروس مقدماتی، به سرعت طی نمود و در حلقه ی درس بزرگترین اساتید حوزه شرکت جست. استادان او در مرحله ی سطح و خارج، به ترتیبی که در تاریخ و کتاب ها نوشته اند، عبارت بودند از: شیخ حسن تویسرکانی، آیت اللّه سیدمحمد طباطبایی فشارکی، حاج آقا رضا همدانی، حکیم محمدباقر اصطهباناتی شیرازی، شیخ احمدشیرازی و آخوند خراسانی. این بزرگ مردان، هر یک در شکل گیری شخصیت علمی و معنوی آیت اللّه غروی نقش مهم و سازنده داشته اند.
آثار بدیع
آیت اللّه غروی علاوه بر تربیت شاگردان ممتاز، آثار مهمی در زمینه ی فقه، اصول، کلام و تفسیر به جامعه ی اسلامی عرضه کرد. این آثار از ذوق و استعداد خدادادی و سرشار این عالم بزرگ حکایت می نماید. مهمترین امتیازی که در آثار این نابغه ی بزرگ دیده می شود، استدلالی و ابتکاری بودن آن هاست که از ژرف نگری و دقت نظر او ناشی می شود.
دیوان اشعار
یکی از آثار آیت اللّه غروی اصفهانی، «دیوان مفتقر» است. این کتاب که شعرهای فارسی حکیم غروی را در خود گردآورده است، با نام نامناسبی که هیچ برازنده ی ایشان نیست ده ها بار چاپ شد و انتشار یافت و این اشتباه از آنجا ناشی شده که پدر ایشان، حاج محمدحسن اصفهانی، معروف به «معین التجار» مسؤولیت کمپانی یعنی شرکت راه آهن بغدادـ کاظمین را به عهده داشت و او بود که برای نخستین بار بانی این کار خیر گشت. از اینجا و تنها به همین علت است که دیوان اشعار فرزندش، با نام «دیوان کمپانی» و نام آن حکیم الهی به نام«آیت اللّه کمپانی» معروف گشت. ولی چنان که شماری نقل کرده اند، او از این اسم ناراضی بود و از شنیدن این کلمه ی بیگانه به شدت ناراحت می شد.
بر کرسی تدریس
آیت اللّه غروی در مدت عمر گران مایه ی خود، خدمات ارزنده ای برای عالم اسلام انجام داد. وی پس از کسب علوم عالی، بر کرسی تدریس نشست و با کمال دقت و حوصله، مسائل و مباحث علمی را به شاگردان خویش تعلیم داد. مکتب علامه ی غروی را چه در علم اصول و فقه و چه در حکمت و فلسفه، باید از مکتب های بسیار پربرکت شیعه به حساب آورد. حدود یکصد و پنجاه عالم بزرگ، افتخار شاگردی در مکتب علامه ی غروی را داشته اند. در میان شاگردان، ازمرجع تقلید، فقیه و فیلسوف گرفته، تا مفسر، محدث، متفکر، نویسنده، عارف و واعظ و... را می توان مشاهده نمود که همگی به نوعی به شاگردی غروی اصفهانی مباهات کرده اند. اسامی برخی از شاگردان ایشان عبارتند از: آیت اللّه سید محمدحجت کوه کمری، علامه سید محمدحسین طباطبایی، آیت اللّه سید محمدهادی میلانی، آیت اللّه سیدابوالقاسم خویی، آیت اللّه شیخ محمدرضا مظفر و شیخ محمدتقی بهجت.
در حوزه ی عرفان
آیت اللّه غروی اصفهانی، در حوزه ی عرفان نیز صاحب رأی و نظر بود. ایشان، مدت زمانی طولانی، حوزه ی درس عرفان خصوصی داشتند که [آن را] در خانه ی خود برگزار می کرد. صاحب دلانی که در این حلقه ی حال و اشراق، گردهم می آمدند، عبارت بودند از: علامه سید محمدحسین طباطبایی، آیت اللّه سیدمحمدهادی میلانی، آیت اللّه سیدابوالقاسم خویی، آیت اللّه میرزایوسف ایروانی، آیت اللّه امام زنجانی، و آیت اللّه اعتماد رشتی.
از منظر اندیشمندان شیعه
فقیه گران قدر و عالی مقام، آیت اللّه غروی اصفهانی، از کسانی است که بسیار مورد ستایش اندیشمندان مسلمان قرار گرفته است. بزرگان و دانشمندان معروف، وی را دارای جایگاهی والا و صاحب نظر در علوم اسلامی دانسته و در برابر مقام بلند وی، سر تعظیم فرود آورده اند. آیت اللّه سید محمدهادی میلانی درباره ی وی چنین گفته است: «شیعه در دویست سال اخیر، فردی به جامعیت مرحوم «غروی» اصفهانی به خود ندیده است. همچنین پس از وفات میرزای نایینی، اعلامیه ای به امضای مرحوم میرزاجوادآقاملکی تبریزی و حضرات آیات آقای میلانی و آقای خویی به این مضمون انتشار یافت که «بعد از مرحوم شیخ انصاری، در این اواخر، نظیر آیت اللّه غروی اصفهانی در روحانیت تشیع پیدا نشده و در حوزه ی نجف اشرف نظیر ایشان نیست.»
آیتالله سیدمحمدهادی میلانی: "شیعه در دویست سال اخیر، فردی به جامعیت مرحوم اصفهانی به خود ندیده است." آیتالله علامه سیدمحمدحسین طباطبایی میفرماید: "استاد بزرگ، حکیم خداشناس و فقیه پارسا و دایرمدار آسمان پژوهش و تحقیق ، و سالک و مرزبان سرزمین دانش و تدقیق، شیخ محمدحسین اصفهانی غروی است که خدا مقام بلندش را بلندتر سازد."
علامه ادیب محمد علی اردوبادی نیز مینویسد: "استاد بزرگ ما، یکه سوار هر میدان بود از هر نظر بینظیر مینمود. و نسبت به هر فضیلت به او مانند نسبت دندانه های شانه به شانه است… و در هر یک از دانشهای حکمت، کلام، فقه، اصول، تفسیر، حدیث، شعر و ادب، تاریخ، معارف، اخلاق و عرفان به طور مساوی وارد بود."
استاد و محقق بزرگوار علامه سیدعبدالعزیز طباطبایی یزدی: "من در تاریخ تشیع، فیلسوفی متعبدتر از آیتالله شیخ محمدحسین اصفهانی نمیشناسم. او عاشق دعا و عبادت و شیفته نماز و زیارت بود. به اهل بیت اطهار(ع) ارادت ویژهای داشت."
شهید مرتضی مطهری: «حاج شیخ محمدحسین غروی اصفهانی، در تقوا و علم، منقولاً و معقولاً یگانه بود... و اندیشه اش هم اکنون جزو اندیشه های زنده ای است که در میان علما و فضلای حوزه های درس فقه و اصول مطرح است.»
در آینه ی آثار
آیت اللّه غروی اصفهانی قهرمان عرصه ی قلم و نگارش بود. او در اکثر علوم اسلامی، اعم از فقه، اصول، کلام، حدیث، تاریخ، تفسیر، ادبیات و... تألیفات و تصنیفاتی ارزنده، آموزنده و بی سابقه از خود به یادگار گذاشته که هریک در نوع خود، مهم و نشانگر نبوغ فکری و مقام والای علمی نویسنده ی آن است. آثاری که همواره مورد توجه و عنایت عالمان و دانشمندان قرار گرفته است. از آن جمله است: کتاب نَهایة الدِرایَة فی شَرحِ الکِفایة (در چهار جلد)؛ از این کتاب که بزرگترین اثر علامه ی غروی در علم اصول است، تجلیل بسیار شده است. به راستی که این شرح، نهایت درایت را داراست.
زهد و تقوا
یکی از علمای نجف به نام حاج سیدمحمدرضا خلخالی میگوید: "من روزی در بازار حُوَیْش میرفتم که دیدم آقای حاج شیخ محمّدحسین در وسط کوچه خم شده است و پیازها را جمع میکند و پیوسته با خود میخندد. من جلو رفتم، و سلام کردم، و به ایشان کمک کردم تا پیازها را جمع نمودیم. آنگاه آنها را در گوشه قبایش گرفت و به منزل روانه شد. من عرض کردم: حضرت آیتالله معلوم بود که پیازها از گوشه قبای شما ریخته است ولی برای من خنده شما نامفهوم ماند!"
آن مرحوم فرمود: "من وقتی در جوانی برای تحصیل وارد نجف شدم خیلی مرفه بودم، روزی در مقابل ضریح مطهّر حضرت أمیرالمؤمنین(ع) مؤدَّب ایستاده بودم و مشغول زیارت بودم که بند تسبیح قیمتی من پاره شد و دانههای آن به روی زمین حرم ریخت. در آن روز عزّت نفس و یا خودخواهی به من إجازه نداد، تا خم شوم، و دانهها را جمع کنم. اما امروز به دکّان بقّالی رفتم و قدری پیاز خریدم و در گوشه قبای خود ریختم و أطراف آن را با دست گرفتم، تا به منزل برم. در همین جا که سر چهارراه بود و در میان جمعیّت مردم، قبا از دست من یله شد و پیازها به روی زمین ریخت. من خم شدم و پیازها را جمع کردم و أبداً برای من این مسئله مشکل نبود، بلکه بسیار آسان و قابل تحمّل بود. و علّت خنده من آن بود که: در همان وقت من به یاد دوران جوانی و پاره شدن تسبیح قیمتی که ارزش هر دانه اش یک دینار بود افتادم که آن روز از آن تسبیح که یکصد دینار قیمت داشت گذشتم و للّه الحمد و له الشّکر که امروز جمع آوری پیازهای ریخته از گوشه ی قبا بر روی زمین، برای من سنگین نیست و بسیار آسان و قابل تحمّل است."
غروب غم انگیز
آیت اللّه غروی اصفهانی، فقیه و عارف فرزانه و ستاره ی پرفروغ آسمان علم و فقاهت، سرانجام پس از سال ها خدمت به معارف اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام ، در روز دوشنبه پنجم ماه ذی الحجه سال 1361 ه. ق، دار فانی را وداع گفت و روح ملکوتی اش به سوی خدا پرواز کرد و به رضوان و لقای معبودش شتافت. این خبر از فراز بارگاه مقدس على(ع) به گوش همگان رسید و چنان نابهنگام بود که فضلا و دانشوران حوزوى را دچار تحیر غمبار کرد. پیکر پاک وی، بر دوش هزاران عاشق، تشییع گردید و آن گاه در آستان قدس علوی، زیر ایوان طلای امیر المؤمنین، جنب مناره ی شمالی، در مقبره ی کوچکی در کنار مقبره ی علامه ی حلی، به خاک سپرده شد.
منابع: سایت حوزه- اعلام طهور- فطرت
https://snn.ir/fa/news/49520/%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%D9%8A-%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D8%A2%D9%8A%D8%AA-%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87-%D8%BA%D8%B1%D9%88%D9%8A-%D8%A7%D8%B5%D9%81%D9%87%D8%A7%D9%86%D9%8A-%D9%85%D8%B9%D8%B1%D9%88%D9%81-%D8%A8%D9%87-%D9%83%D9%85%D9%BE%D8%A7%D9%86%D9%8A