***.*** ... گنجینه ... فشارکی ... ها ***.***

****.**** کنز الفشا ر کیو ن ************** Fesharkies's Treasure ****.****

***.*** ... گنجینه ... فشارکی ... ها ***.***

****.**** کنز الفشا ر کیو ن ************** Fesharkies's Treasure ****.****

***.*** ... گنجینه ... فشارکی ... ها ***.***

########## بنام خدا ##########
#پایگاه جامع اطلاع رسانی در موضوعات زیر #
..... با سلام و تحیت .. و .. خوشامدگویی .....
*** برای یافتن مطالب مورد نظر : داخل "طبقه بندی موضوعی " یا " کلمات کلیدی"شوید. ویا کلمه موردنظر را در"جستجو" درج کنید.***

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
محبوب ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر

 

 

خادم قرآن سال ۱۳۹۳ در رشته پژوهش قرآن کریم درگذشت
معاونت قرآن وعترت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و شورای عالی قرآن ضایعه در گذشت استاد مسلم و متخلق علوم قرآن و حدیث و خادم قرآن و عترت در سال ۱۳۹۳ را به جامعه قرآنی کشور تسلیت گفتند.

 

 به گزارش خبرگزاری شبستان؛ مرحوم محمدعلی لسانی که پس از گذراندن دوره‌ای بیماری دار فانی را وداع گفت، فارغ‌التحصیل از دانشکده الهیات دانشگاه تهران در رشته علوم قرآن و حدیث بود و سابقه زیادی در تدریس علوم قرآنی و ادبیات عرب داشت.

عضویت در هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، مدرس دانشگاه آزاد (واحد علوم تحقیقات) و دانشکده علوم قرآنی شهر ری و عضویت در مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی برخی از فعالیت‌های وی را شامل می‌شدند.

وی همچنین آثار بسیاری در قالب ترجمه و تألیف ارائه کرده بود که در اختیار دانشجویان و قرآن‌پژوهان قرار گرفته و گفته می‌شود در دوران معاصر، توجه آکادمیک به علم سوره‌شناسی اولین بار از سوی این مرحوم انجام شده است.

 

معاونت قرآن وعترت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ضایعه در گذشت استاد مسلم و متخلق علوم قرآن و حدیث و خادم قرآن و عترت در سال ۱۳۹۳ را به جامعه قرآنی کشور تسلیت گفت.


متن تسلیت معاونت قرآن وعترت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بدین شرح است:
◾️انا لله و انا الیه راجعون◾️
بدین‌وسیله معاونت قرآن و عترت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ضایعه درگذشت استاد مسلم و متخلق علوم قرآن و حدیث جناب آقای دکترمحمدعلی لسانی فشارکی را به جامعه قرآنی کشور تسلیت می گوید.
مرحوم محمدعلی لسانی که پس از گذراندن دوره‌ای بیماری دارفانی را وداع گفت، فارغ‌ التحصیل از دانشکده الهیات دانشگاه تهران در رشته علوم قرآن و حدیث بود و سابقه زیادی در تدریس علوم قرآنی و ادبیات عرب داشت.
 اَللّهُمَّ اجْعَلْهُ عِنْدَک فِی أَعْلی عِلِّیینَ وَ اخْلُفْ عَلی أَهلِهِ فِی الْغابِرینَ وَ ارْحَمْهُ بِرَحْمَتِک یا أَرْحَمَ الرّاحِمِینَ. 

 

بنابراین گزارش؛ شورای عالی قرآن، ضایعه درگذشت استاد مسلم و متخلق علوم قرآن و حدیث جناب آقای دکتر محمدعلی لسانی فشارکی را به جامعه قرآنی کشور تسلیت می گوید.

در این پیام آمده است:

«انا لله و انا الیه راجعون»

استاد و پژوهشگر فاضل و فرهیخته قرآن کریم جناب آقای دکتر محمدعلی لسانی فشارکی، از دنیای فانی به سرای باقی رخت بربست و جامعه قرآنی را به فقد و سوگ جانکاه خود مبتلا نمود.


ایشان که از خاندان علم و فقاهت، اخلاق و معنویت بود، بیش از نیم قرن از عمر خود را در مسیر تلاش و مجاهدت خالصانه در زمینه تدریس، تحقیق و تبلیغ قرآن کریم و معارف نورانی آن، با بیانی رسا و شیوا سپری کرد و شاگردان و مخاطبان خود را با زبان میسور و سعه صدری مثال زدنی شیفته آوا و محتوای آیات نمود و با روش‌ و سبکی متّخذ از ثقلین شریفین، خدمات ارزنده ای در عرصه تدبّر قرآن ارائه کرد.


شورای عالی قرآن که در طول سال های همکاری با این استاد عزیز، آثار علمی و آموزشی متعددی از ایشان را به جامعه قرآنی عرضه کرده است، بر خود فرض می‌داند که این ضایعه را به عموم قرآنیان به ویژه شاگردان و دانشجویان آن استاد فقید تسلیت عرض نموده و علوّ درجات را برای ایشان مسألت کند.

سرویس : قرآن و معارف فعالیت های قرآنی   زمان :   ۱۴۰۱/۱۱/۲۸ - ۱۰:۴۰   شناسه خبر : ۱۲۵۳۳۱۱

http://shabestan.ir/detail/News/1253311

تسلیت شورای عالی قرآن برای درگذشت استاد لسانی فشارکی

شورای عالی قرآن درگذشت مرحوم محمدعلی لسانی فشارکی را تسلیت گفت.

به گزارش ایکنا، در پی درگذشت مرحوم محمدعلی لسانی فشارکی؛ استاد علوم قرآنی، شورای عالی قرآن پیام تسلیتی را منتشر کرد.

در این پیام آمده است:

«انا لله و انا الیه راجعون

شورای عالی قرآن، ضایعه درگذشت استاد مسلم و متخلق علوم قرآن و حدیث جناب آقای دکتر محمدعلی لسانی فشارکی را به جامعه قرآنی کشور تسلیت می گوید.

خداوند متعال ایشان را با حضرت موسی بن جعفر(ع) محشور فرماید.»

مرحوم محمدعلی لسانی که پس از گذراندن دوره‌ای بیماری دار فانی را وداع گفت، فارغ‌التحصیل از دانشکده الهیات دانشگاه تهران در رشته علوم قرآن و حدیث بود و سابقه زیادی در تدریس علوم قرآنی و ادبیات عرب داشت.

عضویت در هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، مدرس دانشگاه آزاد (واحد علوم تحقیقات) و دانشکده علوم قرآنی شهر ری و عضویت در مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی برخی از فعالیت‌های وی را شامل می‌شدند.

وی همچنین آثار بسیاری در قالب ترجمه و تألیف ارائه کرده بود که در اختیار دانشجویان و قرآن‌پژوهان قرار گرفته و گفته می‌شود در دوران معاصر، توجه آکادمیک به علم سوره‌شناسی اولین بار از سوی این مرحوم انجام شده است.

ایکنا درگذشت این استاد بزرگ را به خانواده ایشان و جامعه قرآنی تسلیت می‌گوید.

انتهای پیام

کد خبر: ۴۱۲۲۶۳۲

تعداد نظرات: ۲ نظر

تاریخ انتشار: ۲۷ بهمن ۱۴۰۱ - ۲۰:۵۰

معارف » دانشگاه

https://iqna.ir/fa/news/4122632/%D8%AA%D8%B3%D9%84%DB%8C%D8%AA-%D8%B4%D9%88%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D8%B9%D8%A7%D9%84%DB%8C-%D9%82%D8%B1%D8%A2%D9%86-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D8%AF%D8%B1%DA%AF%D8%B0%D8%B4%D8%AA-%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D8%AF-%D9%84%D8%B3%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D9%81%D8%B4%D8%A7%D8%B1%DA%A9%DB%8C

دکتر محمد علی لسانی فشارکی

دکتر محمد علی لسانی فشارکی|Doctor Mohammad Ali Lesani Fesharaki

دکتر لسانی فشارکی

دکتر «محمدعلی لسانی فشارکی» فارغ التحصیل از دانشکده الهیات دانشگاه تهران در رشته علوم قرآن و حدیث است. وی بیش از 20 سال سابقه در تدریس علوم قرآنی و ادبیات عرب دارد، و در حال حاضر عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی و استاد دانشگاه آزاد (واحد علوم تحقیقات) و دانشکده علوم قرآنی شهر ری می باشد.

ایشان عضو مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی نیز می باشند.

وی آثار بسیاری در قالب ترجمه و تألیف ارائه کرده که در اختیار دانشجویان و قرآن پژوهان قرار گرفته است. گفته می شود درر دوران معاصر، توجه آکادمیک به علم سوره شناسی اولین بار از سوی ایشان صورت گرفت. وی در ۱۳۷۹ توجه محققین حوزه مطالعات قرآنی را به این علم – طی دو سخنرانی درسی در دانشگاه امام صادق (ع) – جلب نمود.

کتب انتشار یافته ایشان:

قرآن منشور زندگی

سیمای صابران در قرآن

روش تحقیق موضوعی در قرآن کریم

خورشید نبوت: ترجمه فارسی “الرحیق المختوم” شیخ صفی الرحمن مبارکفوری

تفسیر روحانی: گزارشی از تفسیر علامه مجاهد شهید آیت الله حاج آقا سیدمصطفی خمینی(قدس سره)

تفسیر کابلی از دیدگاه اهل سنت: از آیه 45 سوره عنکبوت تا آیه 37 سوره جاثیه با فوائد “موضح الفرقان”

تفسیر کابلی از دیدگاه اهل سنت: از آیه 38 سوره جاثیه تا آخر سوره ناس با فوائد “موضح الفرقان”

برچسب‌ها: دکتر محمد علی لسانی فشارکیعلوم قرآن و حدیثمحمد علی لسانی فشارکیدکتر لسانی فشارکی

http://drmostafavi.blogfa.com/post/2073

 

https://tohfeh.farhang.gov.ir/fa/news/579463/%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF-%D8%B9%D9%84%DB%8C-%D9%84%D8%B3%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D9%81%D8%B4%D8%A7%D8%B1%DA%A9%DB%8C

 

۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۰ ۲۳:۴۹

محمد علی لسانی فشارکی

پژوهش
دوره بیستم

محمد علی لسانی فشارکی

نام : محمدعلی

نام خانوادگی : لسانی فشارکی

تاریخ تولد : 1332

سال انتخاب : 1393

برگزیده شده در حوزه : پژوهش

برگزیده دوره : بیستم 

محمدعلى لسانى فشارکى فارغ التحصیل از دانشکده الهیات دانشگاه تهران در رشتهِ علوم قرآن و حدیث است. وی بیش از 20 سال سابقه در تدریس علوم قرآنی و ادبیات عرب دارد، و در حال حاضر عضو هیأت علمی دانشگاه تربیت مدرس تهران و استاد دانشگاه آزاد (واحد علوم تحقیقات) و دانشکده علوم قرانی شهر ری می‌باشد. ایشان عضو مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی نیز میباشند.فرزند خلیل فرزند شیخ محمدباقر فرزند شیخ محمد مهدى فرزند آیت‌الله محمدباقر فشارکى، در سال 1332 متولد شد.

ایشان داراى مدرک خارج فقه و اصول از حوزه علمیه اصفهان و قم و دکتراى الهیات، معارف اسلامى، علوم قرآنى و حدیث از دانشکده الهیات دانشگاه تهران مى‌باشند. وى بیش از 20 سال سابقه در تدریس علوم قرآنى و ادبیات عرب دارد و در حال حاضر عضو هیأت علمى دانشگاه تربیت مدرس تهران، استاد دانشگاه آزاد (واحد علوم تحقیقات) و دانشکده علوم قرآنى شهر رى و عضو مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامى مى‌باشند.

گفته مى‌شود در دوران معاصر، توجه آکادمیک به علم سوره‌شناسى، اولین بار از سوى‌ایشان صورت گرفت. وى توجه محققین حوزه مطالعات قرآنى را به این علم- طى دو سخنرانى درسى در دانشگاه امام صادق(ع)- جلب نمود.

وى آثار بسیارى در قالب ترجمه و تألیف ارائه کرده که در اختیار دانشجویان و قرآن‌پژوهان قرار گرفته است.

از جمله آثار:

قرآن منشور زندگى (ترجمه)

سیماى صابران در قرآن (ترجمه)

روش تحقیق موضوعى در قرآن کریم

خورشید نبوت: ترجمه فارسى «الرحیق المختوم» شیخ صفى‌الرحمن مبارک فورى

تفسیر روحانى: گزارشى از تفسیر علامه مجاهد شهید آیت‌الله حاج آقا سید مصطفى خمینى (ره)

تفسیر کابلى از دیدگاه اهل سنت: از آیه 45 سوره عنکبوت آیه 37 سوره جاثیه با فوائد «موضح الفرقان» (ترجمه)

تفسیر کابلى از دیدگاه اهل سنت: از آیه 38 سوره جاثیه تا آخر سوره ناس با فوائد «موضح الفرقان» (ترجمه)

https://tohfeh.farhang.gov.ir/fa/news/579463/%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF-%D8%B9%D9%84%DB%8C-%D9%84%D8%B3%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D9%81%D8%B4%D8%A7%D8%B1%DA%A9%DB%8C

 

بسم الله الرحمن الرحیم

« اُتل ما اوحی الیک من الکتاب و اقم الصلاۀ انّ الصلاۀ تنهی عن الفحشاء والمنکر و لذکر الله اکبر و الله یعلم ما تصنعون »

تلاوت قرآن و اقامه نماز با هم­اند. مقام تلاوت قرآن همان مقام نماز است . حتی تلاوت قرآن حداقل در لفظ و ظاهر آیه شریفه ، مقدم بر نماز است و نماز هم مشتمل بر تلاوت قرآن است و آن قدر نماز مشتمل بر قرآن است و موضوعیت دارد این اشتمال ، که خود نماز ، قرآن نامیده شده :

« و قرآن الفجر »

این ترکیب قرآن الفجر در قرآن ، این الهام را به ما می­دهد که : « و رتّل القرآن ترتیلاً » در سوره مزمل ـ حداکثر این است که ـ هر دو باشد هم « رتّل آیات القرآن ترتیلاً » و هم « قرآن الّیل »  الف و لام قرآن جایگزین مضاف الیه است .

سیره پیغمبر اکرم نیز مسلّماً و بدون انکار هیچکس ، همین است که نماز و در نماز ، قرآن ، حداقل« لاصلاۀ الاّ بفاتحۀ الکتاب » و سنت و سیره معصومین این بوده که پس از سوره حمد، قسمتی از قرآن را می­خواندند .

پس از نماز ، تلاوت قرآن است و تلاوت قرآن باز هم بر نماز مقدم است و در سیره پیامبر اکرم بر نماز مؤخر نیز هست ، یعنی قبل از نماز ، تلاوت قرآن ، در اقامه نماز : تلاوت قرآن در ضمن و اساس آن و بعد از نماز در تعقیب آن ، تلاوت قرآن .

« قد افلح المؤمنون الّذین هم فی صلاتهم خاشعون »

در این جا می­توان گفت : « الذین هم فی تلاوتهم خاشعون » چون حکم یکی است و وحدت مناط وجود دارد .

حال وارد مطلب شویم که به توفیق الهی و به برکت همت و طراحی چنین مجلس پرفیضی ، من هم توفیق یافتم که پس از سال­ها الفبای خشوع و خشیت در مکتب قرآن با جهت­گیری با موضوع تلاوت ، را بررسی کنم .

خشوع و تلاوت ، خشوع در تلاوت ، تلاوت در خشوع هر حرف ربطی بیاوریم درست است و هر آنچه مربوط به خشوع و تلاوت است ، جای آن اینجاست .

بنا را بر این گذاردم که تمام توان خود را صرف مطالعه در این زمینه در مکتب قرآن و اهل بیت کنم وقتی می­گوییم مکتب قرآن یعنی مکتب قرآن و عترت .

بنده حدود ده الفبا را برای شروع این بحث ، پیدا کردم البته بیش از ده تاست ولی کمتر از بیست تا به نظر می­رسد ولی با همین الفبای محدود ، می­شود انواع املاء و انشاء و کنفرانس و کتاب و مقاله در ارتباط با خشوع در تلاوت توسط افرادی که اهلیت آن را دارند ، صاحب­نظر هستند ، صاحب فکر هستند در این عرصه ،  انجام گیرد .

من در حد خودم ، ابجد خوانی کردم .

الفبای اول ـ در سوره احزاب ، محوری­ترین آیه آن ، ده عنوان را کنار هم می­آورد :

« انّ المسلمین و المسلمات و المؤمنین و المؤمنات و … و الخاشعین و الخاشعات »

اول حرف خشوع در قرآن آن است که عنوان خاشع مثل عنوان مسلم و مؤمن است . یعنی اصلاً نمی­شود که مؤمن ، خاشع نباشد. این که بحث کنیم خاشع هست یا نیست مثل این است که بگوییم مؤمن هست یا نیست . آیات فراوان است که شرط همه چیز در مکتب قرآن ، خشیت است : « انّ فی ذلک لعبرۀ لمن یخشی / سیذّکّر من یخشی / انّما تنذرمن اتّبع الذکر و خشی الرحمان بالغیب … »

الفبای دوم ـ خشوع وقتی در مکتب قرآن مطرح می­شود ، خشوعی که بیاید و برود ، باشد و نباشد ، چون می­خواهم تلاوت قرآن کنم خشوع را در کار بیاورم و پس از آن رها شود ، چنین نیست . کما این که خشوع در نماز نیز این طور نیست که مؤمن فقط در نماز خاشع باشد .

وقتی اقامه و دوام و استمرار نداشته باشد ، خشوع نیست .

اگر خشوع در مکتب قرآن و عترت بررسی می­شود ، خشوع دائمی است . پس باید دنبال این خشوع برویم .

الفبای سوم ـ خشوع و خشیت یکی است . نمونه چنین ترادف­هایی در زبان عربی زیاد است . مثل رسوخ و رُسوّ . وقتی رسوخ خیلی عمق پیدا کند ، مثل کوه­ها که هفت هشتم آن­ها در زمین است و فقط یک هشتم آن­ها روی زمین است ، می­شود : رُسُوّ .

حال اگر خشوع به درون انسان نفوذ کرد، می­شود خشیت .

خشوعی که فقط در اعضاء و جوارح ظاهری باشد ـ در بهترین وضعیت آن ـ هیچ ارزشی ندارد چون مبتنی و پیوسته به خشوع قلب نیست .

محوری­ترین آیه در این زمینه ، ۲۳ سوره زمر است : « الله نزّل احسن الحدیث کتاباً متشابهاً مثانی تقشعرّمنه جلود الذین یخشون ربهم ثمّ تلین جلودهم و قلوبهم الی ذکر الله »

اگر « جلود » که همه بدن را شامل می­شود ، لینت و خشوع پیدا کرد ، ولی « قلوبهم » کنار آن نیامد، دیگر مشمول این آیه نیست .

اگر این « ثمّ » نیاید در مکتب قرآن اصلاً وارد نمی­شود و ارزش­گذاری نمی­شود . « تلین جلودهم و قلوبهم » با هم « الی ذکر الله … » ( با این آیه در ادامه بحث کار داریم )

اگر شما به چشم ببینیدکه قاری یا نمازگزار خاشع است ولی از نوع خشوع ورزی ، خشوع می­ورزد یعنی آثار خشوع را می­بینیم و هم دریافت می­کنیم همان که پیغمبر اکرم فرمودند :

« من اذا سمعت قرائته رأیت انّه یخشی الله »

گوش که نمی­بیند مواردی که از ائمه نقل شده همگی از این مقوله است قاری در خانه قرآن می­خواند رهگذر می­شنود و گویی می­بیند. رهگذرانی که به تکرار از آن کوچه می­گذرند و زمان را در نظر گرفته­اند مکرّر می­آیند به امید این که باز صوت قرآن را بشنوند ، این­ها آن طرف اتفاق می­افتد . (حالا بماند )

پیغمبر اکرم می­فرمایند وقتی با گوش خود می­شنوی : « رأیت » ، رأی در این جا رؤیت قلب است ، نظر و جمع­بندی تو از شنیدن تلاوت او این باشد که یقیناً این قاری ، خشوع و خشیت دارد .

الفبای چهارم ـ این الفبا را خیلی مفصل نوشتم و خواندم مکرّر در قرآن مطرح شده که خشوع در تلاوت با « یشترون بعهد الله و اَیمانهم ثمناً قلیلاً » ، با « واشتروه به ثمناً قلیلاً » ، با « ولاتشتروا بآیاتی ثمناً قلیلاً » سازگار نیست ، مانعۀ الجمع است ، می­شود انتخاب کرد یا این یا آن .

اگر در مکتب قرآن قرار است بیاموزیم ، امکان ندارد خشوع با « اشتراء به ثمن قلیل » آیات جمع شود . شاخص­ترین آیه در این خصوص ، آیه یکی به آخر مانده سوره آل­عمران است :

« خاشعین لِلّه لایشترون به ثمناً قلیلا »

الفبای پنجم ـ اگر خشیت الهی در مکتب قرآن مطرح می­شود وابسته ، پیوسته و حتی متحد با این تعبیر مطرح می­شود : « ولایخشون احداً الاّ الله »

خشیت غیرخدا با خشیت خدا در  یک قلب کنار هم جا نمی­گیرد : « و ماجعل الله لرجل من قلبین فی جوفه » . اگر دیدید احدی غیرخدا در دل شما ایجاد خشیت کرده و می­کند ، مطمئن باشید که خشیت الهی هنوز در قلب شما نیامده چون خدا از شریک خوشش نمی­آید . شاخص­ترین آیه :

« الّذین یبلّغون رسالات الله و یخشونه و لایخشون احداً الّا الله »

الفبای ششم ـ با این که در الفبای قبل به عنوان پیام اساسی داده شده که : « لایخشون احداً الّا الله » ولی لازم دانسته یک الفبای خاص را مطرح کند و آن : « خشیۀ الناس » است یعنی خشیت مردمی که به راحتی می­تواند در مقابل خشیت الهی بایستد ، رقابت کند و خیلی جاها برنده شود .

اگر به خاطر همین یک آیه در قرآن باشد در سوره نساء :

« اذا فریق منهم یخشون الناس کخشیۀ الله او اشدّ خشیۀ »

جا دارد یک الفبا و پیام جدایی باشد .

ما می­دانیم که کلمۀ « لا اله الّا الله » کلمه توحید و اخلاص است ، نه کلمه « الله » ، آن قدر مشرکانی بوده و هستند که از « الله » دم می­زنند .

سوره اخلاص نیز « توحید و کافرون » با هم است ( مطابق تعلیم پیغمبر اکرم ) نه فقط سورۀ توحید.

چهار تکبیر می­زند یک سره بر هر چه که هست : « لااعبد ما تعبدون » هر چه شما می­پرستید ، ندید و فهرست نشده ، در گذشته و آینده ، من نمی­پرستم .

الفبای هفتم ـ در محضر آیۀ : « لو انزلنا هذا القرآن علی جبل لرأیته خاشعاً متصدّعاً من خشیۀ الله و تلک الامثال نضربها للناس لعلّهم یتفکّرون »

بسیاری موارد دیده می­شود جاهایی که بحث مَثَل مطرح می­شود که به نوعی همه قرآن این حالت را دارد : « و لقد ضربنا للناس فی هذا القرآن من کل مثل … »

و به خصوص در آیه « لوانزلنا … » مطلبی که خدا گفته مثل است ولی نزد بسیاری از مفسران ـ این اتفاق بسیار می­افتد ـ آیه را ترجمه و شرح می­کنند ولی پیام آیه دریافت و ارایه نمی­شود که این آیه مَثَل است و باید در این مثل تفکر کرد .

نمونه عالی از تفکر در این ضرب­المثل در قلب عقول و لسان سئول مولاعلی «علیه­السلام» است که دریافت کردند : « ولکن اِقرعوا به قلوبکم القاسیۀ »

(در این بیان) دل انسان به سنگ صخره تشبیه شده کما این که در این آیه نیز تشبیه شده است :

« ثمّ قست قلوبکم من بعد ذلک فهی کالحجارۀ اواشدّ قسوۀ »

در آیه « لو انزلنا … » می­خواهد بگوید وقتی دل انسان سنگ شد ، اگر قرآن به کوه با آن سختی نازل شود ، از خشیت الهی و با شعوری که جماد دارد : « و ان من شیء الاّ یسبّح بحمده »

آن چنان می­شود که « جعله دکّاً » ، متلاشی می­شود ، ولی این قرآن به دلِ سنگِ این انسان کوبیده  می­شود ، آن­قدر قسیّ است که تکان نمی­خورد !

یک برداشت دیگر از این مَثَل ـ که دایرۀ برداشت و تفکّر وسیع است برای همه ـ :یکی از مسایل مهم در عدم تأثیرگذاری اِقراء و اِسماع بر دل قاری و مستمع ، این است که آنچه نازل می­شود ، قرآن نیست! چیز دیگر است . مگر هر صدای قرآنی که به نظر آمد صدای قرآن است ـ به حالت متشابه آن بود ـ حتماً و لزوماً قرآن است ؟!

به خیلی چیزها بستگی دارد از همه مهم­تر به « قرآن­شناسی » . یعنی قاری چون قرآنی را می­شناسد که آن قرآن « لو انزلنا هذا القرآن » ، نیست ، لذا تأثیر لازم را بر او ندارد .

قرآن­شناسی ما بسیار مشکل دارد . این از آن مواردی است که بنا را بر شناخت آن گذاشته­ایم !

آیا واقعاً قرآن را می­شناسیم ؟ آن چنان که ـ نه مولای متقیان علی « علیه­السلام » ـ ابن مسعود ، سلمان و ابوذر شناخته بودند ؟!

آیا این « هذا القرآن » آن قرآن است ؟!

قرآن­شناسی را باید درست کرد و آسیب­شناسی نمود . نحوه اعتقاد و شناخت قاری و مستمع از قرآن اثر می­گذارد که آیا این تأثیر حاصل بشود یا نشود .

همیشه هم دل را نباید بررسی کرد که این چه گونه دلی است که متأثر نمی­شود ؟

از آن سو نیز باید سؤال کرد : این چه قرآنی است که اثر نمی­گذارد ؟ این چه قرآنی است که در این خانه و محل و مسجدِ پر از صدای قرآن ، و دریغ از یک اثر و بازتاب نور قرآنی ؟!

در اینجا ضمیمه­ای دارم :

«تقوا و فسق» و «خشیت و فسق» در قرآن کنار هم مطرح هستند . یعنی دل یا خشیت الهی دارد یا فاسق است ؟ یا مؤمن خاشع است یا مؤمن فاسق . و هر کدام درجاتی دارند . تقوا هست ، فسق نیست. سومی ندارد . در آیۀ قبل از « لوانزلنا » داریم : « یا ایّها الّذین امنوا اتقّوا الله .. و اتقّوا الله…. ولاتکونوا … اولئک هم الفاسقون »

همین ترتیب و تقابل بین خشیت و فسق نیز در قرآن هست :

« … و ما یضّل به الاّ الفاسقین الّذین ینقضون عهدالله من بعد میثاقه و یقطعون ما امرالله به ان یوصل .. » شخص فاسق ، می­گردد که خدا کجا گفته وصل کن ، او قطع کند. عکس این فاسق ، انسان­هایی هستند که در پی این هستند که ببینند خدا کجا گفته وصل شود ، تا او وصل کند : « یصلون ما امر الله به ان یوصل و یخشون ربّهم …»

الفبای هشتم ـ یکی دیگر از اشکالات عمده ما در قرآن­شناسی ، تاریخی شدن است . تا می­گویند قرآن ، می­گوییم هزار و چهارصد سال از نزول قرآن گذشته است ! غافل هستیم از این اینکه چنین قولی چقدر خطرناک است. قرآنی را می­شناسیم که ۱۴۰۰ سال پیش نازل شد ، تعلیم شد ، تعلّم شد و … شد خبر« کان » ! قرآن هشدار داده که چنین قول و اعتقادی به فسق منتهی می­شود .

« الم یأن للّذین امنوا ان تخشع قلوبهم لذکر الله و ما نزل من الحق ولایکونوا کالّذین اوتوا الکتاب من قبل فطال علیهم الامد فقست قلوبهم و کثیر منهم فاسقون » قرآن­شناسی سالم و صحیح آن است که تاریخی نشده باشد .

آنچه ائمه معصومین «علیهم­السلام» ، علما و  عرفاء اسلامی گفته­اند که : وقتی قرآن می­خوانی باید فهم تو از مسأله این باشد که السّاعۀ بر قلب تو دارد نازل می­شود .

قرآن ۱۴۰۰ سال پیش بر قلب من و مستمع نازل نمی­شود !

قرآنی خشوع می­آورد که زمان و مکان نمی­فهمد . فرق نکند مکّه خوانده شود یا مدینه . در خانه خوانده شود یا مسجد .

« ولایکونوا » این آیه همان « ولاتکونوا » سوره حشر است که به فسق منجر می­شود .

بلایی که بر سر اهل کتاب قبلی آمد ، حساب کردند چقدر از زمان موسی و نزول کتاب آسمانی می­گذرد ، هر چه تاریخی­تر راجع به کتاب آسمانی کار کردند ، از آن دورتر شدند !

« و منهم امّیّون »( نسبت به کتاب آسمانی­شان ) « لایعلمون الکتاب الاّ امانیّ و ان هم الاّ یظنّون »

برای یهود جای تعجب نبود ، چون ۴۰ شب آنقدر طولانی آمد که قول سامری را که گفت به انتظار خدای موسی ننشینید ، قبول کردند و سراغ گوساله پرستی رفتند !

ولی شخص تربیت شده مکتب اهل بیت «علیهم­السلام» نباید چنین فکر کند ، بلکه باید بداند که :       « واعلموا انّ فیکم رسول الله »

رسول الله تعلیم قرآن می­کند ، وقتی شما تعلّم قرآن می­کنید ، در واقع نزد آن حضرت هستید و تعلّم می­کنید . چگونه عالم محضر خداست ، قرآن هم محضر رسول الله است . اصلاً مگر می­شود در عالم حقایق ، قرآن باز شود و رسول الله حاضر نباشد ؟!

این­ها چیزهای است که ما نیاز داریم و اگر این­ها درست شود . همه چیز درست می­شود .

پس الفبای هشتم این است که در قرآن­شناسی ، تاریخی شناختن قرآن ، ضد قرآن شناسی است و همه آثار و برکات قرآن­شناسی صحیح را از بین می­برد .

الفبای نهم : « الله نّزل احسن الحدیث کتاباً … ثّم تلین جلودهم و قلوبهم الی ذکر الله »

کلمه « اِلی » با « لـِ » تفاوت دارد . نمایندۀ تضمین فعل و مفهوم دیگری در این آیه است و آن عبارت است از : منقطع بودن . گویی معنای آیه این است که : « ثم تلین جلودهم و قلوبهم ـ منقطعاً ـ الی ذکرالله »

آن چنان انقطاعی که غیر خدا را اصلاً نمی­بیند . نگاه بکند یا نکند . او را نگاه بکنند ، نمی­بیند . او را نگاه نکنند نیز نمی­بیند ، تشویق کنند نمی­بینند ، تشویق هم نکنند . نمی­بیند .

انقطاع در این جا بجای الی الله ، الی القرآن است . آن چنان تمام وجودش ممحّض در قرآن و تلاوت شده که راه برای آمدن چیز دیگری نیست مگر وقتی از تلاوت جدا شود .

الفبای دهم ـ اگر اقراء بر ناس داریم : « و قرآناً فرقناه لتقرأه علی الناس » اِسماع مردم نیز داریم ، ولی قرائت برای مردم در قرآن و حدیث با هیچ توجیهی نداریم . راهی باز نشده که مقوله قرائت و تلاوت قرآن ، بتواند مطرح شود که یک جایی پیش­بینی شده که ممکن است که قاری مثل مقولات دیگر ، برای مردم « للناس » نه بر مردم « علی الناس » بخواند . یعنی در قرائت ، توجه داشته باشد که قرائت­اش به خودش اختصاص نداشته باشد .

این که در روایات داریم صدا در تلاوت جهر داشته باشد که دیگران بشنوند ، ولی دیگران مطلق مقصود است یعنی در قرائت این را لحاظ کنید که مشتمل بر اسماع و اقراء باشد نه این که ببینید مستمع و مخاطب شما کیست و به حساب او قرآن بخوانید . چنین چیزی نداریم .

به حساب مستمع و مخاطب تعلیم بدهید ، داریم ، به حساب مستمع و مخاطب موعظه کنید ، داریم خطیب لحاظ کند که مستمع او کیست ، به همه یکسان نگاه کند و … داریم .

ولی در حوزه قرائت قرآن نداریم . قرائت و تلاوت قرآن آن­چنان شأن و عظمت خاصی دارد که قاری و تالی قرآن را منحصر و ممحّض در خودش می­کند. اگر این کار را نکرد اصلاً مطرح نیست .

تعلیق به محال است که قاری با مشخصات گفته شده در نُه الفبای قبلی باشد ، ولی در عین حال این مسأله مطرح باشد که : برای مردم بخوان . توجه کن مخاطب کیست ، گروه سنی کیست و .. ، این­ها با خشوع جمع نمی­شوند .

قاری برای خودش و خدا و در محضر خدا می­خواند و مستمع هم اگر الفبای خشوع را دریافت کرده باشد ، نیاز به کارکردن قاری نیست چون مستمع ، اهل است .

ولی اگر اهل نباشد ، قاری حتی اگر رسول الله هم باشد ، حجاب ایجاد می­شود بین قاری و مستمع . تعابیری دیگر در این زمینه داریم : « و منهم من یستمع الیک ، نحن اعلم بما یستمعون به اذ یستمعون الیک و … »

پیامبر گرامی ما ! می­دانیم که آن­ها چه چیزی را از تو استماع می­کنند ؟

قاری محترم به تو که جای پیغمبر نشسته­ای آیا می­دانی آن که به ظاهر دارد استماع تلاوت تو را    می­کند ، در واقع چه چیزی را دارد استماع می­کند ؟!

آن قدر غرق استماع­های دیگر است ( یستمعون به )  که جایی برای استماع به قرائت نگذاشته است !

مستمع اهل خشوع ، آهنگ کلام خدا اگر به او برسد فرق نمی­کند که قصه باشد ، حکم باشد ، موعظه باشد ، کما این که کسی که اهلیت ندارد : « ولا یسمع الصّمّ الدعاء اذا ما ینذرون » ، « اذا تتلی علیه آیاتنا ولیّ مستکبراً کان لم یسمعها »

یکی از زیباترین آیات این است که وقتی نزد رسول الله هستند : « و منهم من یستمع الیک حتی اذا خرجوا من عندک قالوا للذین اوتوا العلم ماذا قال انفا »

وقتی در محضر شمایند این گونه نشان می­دهند که به شما گوش می­دهند ، ولی در نزد خودشان     می­گویند : چه خواند؟! درگیر صداها و مسایل دیگر بوده­اند . تعبیرات قرآن یکی از دیگری زیباتر است .

امید است توفیق من در اینجا متوقف نشود به برکت این نشست­های علمی و پی­گیری­های جدّی برگزارکنندگان .

تقدم و تأخر الفباها ممکن است موقع تدوین عوض شود . بنده به ملاحظاتی این­گونه چینش کردم .

بنده کارم ارایه الفبا بود املاء و انشاء آن ، مقاله و کتابش را اهل فن بنویسند. اگر این الفبا درست بیان شده باشد جا دارد که مجدداً نشست­های تخصصی در این موضوع برگزار کنید ، سفارش مقاله دهید و برای هر کدام مقالات و کتاب­های راهبردی و کاربردی تدوین نمایید .