استاد بنده در سال 1360 درمدرسه ملا جعفر تهران ، درس اخلاق را به غذای چلوکباب و بقیه دروس به نان پنیر تشبیه میکردند سید جواد هاشمی فشارکی
برخی از مسولینی که از جبهه بازدید میکردند دین شعاری به انها می گفت که من دو سال وخورده ای است که پدرومادرم را ندیده ام و فرمانده مان نمیگذارد بروم پیش شان .
انها نیز متاثر شده و می رفتند با فرماندهان لشکر 27 صحبت میکردندکه اجازه بدهیدایشان به مرخصی برود -
وجواب می شنیدندکه والدین وی فوت کرده اند و متوجه میشدند که منظور وی ازدیدار انها ، شهادت است و تبسم میکردند .
عاقبت نیز بگونه ای پرکشید که نیمی از پیکر نداشت
سیدجوادهاشمی فشارکی
دکتر سید جوادهاشمی فشارکی و....
... و دکترسیدجواد هاشمی فشارکی و .....