خبر های زیر حاوی مطالبی راجع به فشارکی ها می باشد :
خبر های زیر حاوی مطالبی راجع به فشارکی ها می باشد :
ـ ولادت عالم بزرگوار شیعه «ملا حسین فشارکی» در سال ۱۲۶۶ قمری
مرحوم فشارکی نقل فرموده که در این سه شب، سوره «یس» را سه بار بخوان، یکی برای حیات و زندگی خود، دیگری برای وسعت معیشت و روزی خود، سومی برای سلامتی و تندرستی خود.
مرحوم فشارکی فرموده: در هر یک از شبهای قدر، ۱۰ بار بگو: «اَللّهُمَّ إِنَّکَ عَفُوٌّ تُحِبُّ الْعَفْوَ، فَاعْفُ عَنِّی یا أَرْحَمَ الرّاحِمینَ».
پس از آن برای تکمیل دروس شرعی به حوزه علمیه اصفهان رفت و در درس فقه آیت الله محمدحسین فشارکی و .. حاضر شد. همچنین ..
. آیت الله فشارکی که به این شاگرد و طلبه خود علاقه ویژه داشت و دانشش را میستود، اجازه اجتهاد او را امضا کرد.
در نجف در محضر اساتید بزرگى مثل محمد فشارکى اصفهانى، ..... حضور یافت و علوم اسلامى را فرا گرفت و به درجه بالایى در علم دست یافت.
حاج شیخ مرتضى حائرى یزدى: مرحوم سید محمد فشارکى، استاد اصول و فقه، آقاى ضیاء عراقى و والد و دیگر اساتید حوزه علمیه نـجـف، بـا همه علم و فضیلت و بزرگوارى که داشت، درکمال فقر و نیاز مادى زندگى مىکرد
علمایی که از آنها در کتاب، خاطرهای نقل شدهاست، از این قرارند:
حضرات آیات و حجج اسلام ... سید محمد فشارکی، ....
عنوان الکلام نوشته آخوند ملامحمد باقر فشارکی،
تلفیقی از مطالب و آرای حاج شیخ و مطالب استادشان مرحوم آقاسید محمد فشارکی است. طلاب برای مطالعه این کتاب تشویق شوند
مرحوم والد ما میفرمودند که ایشان مطالب سطح بالا را تنزل داده و قابل فهم همه کرده است و آن کتاب تلفیقی است از مطالب خود ایشان و استادشان مرحوم آقا سید محمد فشارکی و مطالبی در آن هست که در کفایه هم نیست».
فشارکی، محمدباقر(۱۳۸۷) غم نامه کربلا، تهران: انتشارات قیام
«اکنون مطلبى به تو مىگویم به شرط آنکه بار دیگر در این باره سؤال نکنى، هنگامى که امام حسین علیه السّلام تصمیم به حرکت گرفت، دستور داد کاغذى آوردند و بر آن چنین نوشت:«بسم اللَّه الرّحمن الرّحیم: أمّا بعد فانّه من لحق بى منکم استشهد، و من تخلّف عنّى لم یبلغ الفتح- و السّلام»[۱] (فشارکی، ۱۳۸۷: ۹۰-۹۱)
منابع و مآخذ بخش دوازدهم:
فشارکی، محمدباقر(۱۳۸۷) غم نامه کربلا، تهران: انتشارات قیام
– می دانید که این بیماری وقتی به صورت عمومی وارد جامعه ای شود روزانه تلفات جانی فراوانی خواهد داشت- ایشان نقل می کند روزی در همان ایام خدمت استادمان مرحوم آیت الله سیدمحمد فشارکی بودیم و گروهی از اهل علم نیز حضور داشتند و از این مشکل گفت وگو کردند.
مرحوم آیت الله فشارکی که از دانشمندان بزرگ و نادر شیعه بوده است در آن مجلس فرمودند: اگر من مطلبی را بگویم آیا اجرا می کنید؟ همه حضار پاسخ مثبت دادند، بعد ایشان فرمودند: به شیعیان سامرا به صورت عمومی دستور دهید که به مدت ۱۰ روز زیارت عاشورا قرائت کرده و ثواب آن را به روح مطهر مادر حضرت صاحب الزمان(ع) که در سامرا دفن هستند، اهدا کنند.»
و اساتید بزرگ همچون (سید محمد تقی مدرس- میرزا جهانگیرخان قشقائی- میرزا محمد هاشم خوانساری- ملا محمد باقر فشارکی) ایشان را میتوان یکی از مفاخر شیعه در فقه و اصول و کلام و ادبیات و مجاهدی خستگی ناپذیر در راه اعلای کلمهالله دانست
استاد ما مرحوم آیت الله فشارکی(ره) که خود از شاگردان ادیب نیشابوری بود علم طب را در دستان خود داشت و بسیار مسلط بود.
مرحوم آیتالله میرزا حسن شیرازی –مرجع تقلید مطلق- به طور ویژه مورد تایید حضرت مهدی(ع) بود؛ واقعیتی که مورد تایید همگان است. زمانی که حکومتی ها، روشنفکران و فرهیختگان در برابر چپاول نعمت های مادی ایران توسط انگلیس سکوت کردند، آیت الله سید محمد فشارکی از شاگردان میرزا به ایشان فرمود: چرا احتیاط می کنید و فتوای جهاد علیه انگلستان نمی دهید؟ آیا می ترسید؟ آیا خون شما از خون امام حسین(ع)، رنگین تر است؟ آیا می دانید چه بلایی بر سر مردم آمده است؟
در جریان ابتلای اهل سامره به وبا، که آقا سید محمد فشارکی به شیعیان دستور داده بود سه روز روزه بدارند و زیارت عاشورا بخوانند
روزی جمعی از اهل سامراء در منزل مرحوم سید محمد فشارکی، بودند؛ ناگاه آیتالله میرزا محمدتقی شیرازی که از لحاظ جایگاه علمی مانند مرحوم فشارکی بود، وارد شدند، صحبت از بیماری وبا شد و ابراز نگرانی که همه در معرض این بیماری خطرناک هستند.
او با اشاره به زندگی سخت بزرگان دین و علمای بنام همچون آیت الله فشارکی گفت: حوزه های علمیه از ابتدا در فقر اقتصادی بوده اند و علمای ما پمپانی فقر بوده اند یعنی در اوج نداری قرار داشتند اما با این همه نخبه پروری می کردند.
یک روزی شاگرد ممتاز ایشان مرحوم سید «محمد فشارکی» که استاد مرحوم حاج «عبدالکریم» و آقای «نائینی» بود، خدمت میرزا میآید و به او میگوید که شما چند دقیقهای حق استادی خودتان را بگذارید و به من اجازه دهید که صریح صحبت کنم، وقتی میرزا اجازه میدهد، ایشان به تندی بسیار میگوید “آقا سید می ترسی از ناصرالدین شاه که فتوا درست نمیدهید؟ ”
میرزا میگوید: خیر! بحث ترس نیست بحث این است که مصلحت چه باشد، نکند کار ما خلاف مصلحت است، سپس گفت: امروز در سرداب سامرا رفتم و این حکم را آوردهام، دیگر نگفته که حالا این حکم را چه طوری نوشتم. بعضیها استنباط شان بر این بوده که ملاقاتی با آقا امام زمان (عج) داشته است. همان جمله معروف ایشان مطرح میشود و عجب جمله نورانی بوده که بعید نیست جمله، مربوط به امام و به اجازه امام باشد. با یک خط یا کمتر از یک خط نیم خط، تحولی در ممکلت به وجود آورد؛ تحولی که با صدها اعلامیه، دیگران نمیتوانند به وجود بیاورند.
حاج شیخ رحمت الله فشارکی مطول
ر بین درس استاد بزرگ ما مرحوم سید آقا محمد فشارکی تشریف آورد. آثار گرفتگی و ناراحتی از چهره اش کاملا هویدا بود.
معلوم شد این انقلاب و گرفتگی به واسطه بروز و با در عراق است که در همان روزها خبرش منتشر شده بود. فرمود شما مرا مجتهد می دانید. همه عرض کردیم بلی. سوال کرد عادل می دانید؟ جواب دادیم آری. فرمود پس من به تمامی شیعیان سامرا زن و مرد حکم می کنم که هر یک از آنها یک فقره زیارت عاشورا را به نیابت بی بی نرجس خاتون والده ماجده حضرت حجه بن الحسن (علیه السلام) بخوانند آن بانوی بزرگ را پیش فرزندش شفیع قرار دهند تا آن حضرت نزد خداوند عالم شفاعت کند و خدا شیعیان سامرا را از این بلا نجات دهد.
این حکم که صادر شد چون مقام بیم و ترس نیز بود همه شیعیان اطاعت کرده زیارت عاشورا را به همان قرار خواندند. به واسطه این ترس یک نفر شیعه در سامرا تلف نشد با اینکه هر روز ده تا پانزده نفر از غیر شیعه می مردند.
از آنکه خدمت مرحوم آیت الله آسید محمد فشارکی اصفهانی و مرحوم آیت الله آمیرزا محمد تقی شیرازی و بعضی دیگر از بزرگان درس گرفته بود
نگاه که در سامرا بودیم، بیماری وبا و طاعون شیوع پیدا کرده و هر روز عدهای مبتلا شده و میمردند. روزی گروهی از اهل علم در منـزل مـرحوم سید محمد فشارکی(ره) بودند که میـرزا محمد تقی شیـرازی به مجلس آنها وارد شدند. ایشان در مقام علمی، همسطح با مـرحوم فشارکی بودند. در آنجا صحبت از وبا و طاعون و خطرات آنها شد میــرزای شیــرازی فــرمود: اگــر من حکمی کنم آیا انجام میشود؟ همه گفتند: بلی.