استاد راهنما : لسانی فشارکی، محمدعلی
استاد راهنما : لسانی فشارکی، محمدعلی
استاد راهنما: محمدعلی لسانی فشارکی
12 ـ رابرت دال، درباره دموکراسی، ترجمه حسن فشارکی (تهران: شیرازه، 1378) ص 48.
در روز 18 آذر 1306 برابر با 1346هـ.ق. شماری از معلمان اصفهان و سایر شهرها به پیشوائی حاج آقا نورالله اصفهانی, فشارکی و سید العراقین
به علت اجرای نظام اجباری به قم مهاجرت کردند.
در این روز مخبر السلطنه هدایت رئیس الوزرا, عبدالحسین تیمورتاش وزیر دربار, حاج سید محمد امامی, امام جمعه تهران و حاج سید جواد ظهیرالاسلام به قم رفتند.
پس از مذاکره خواسته علما چنین عنوان شد: تجدیدنظر در قانون نظام اجباری, انتخاب پنج نفر از علمای طراز اول در مجلس, تعیین نظار شرع در ولایات,
اجرای مواد مربوط به محضرهای شرع که در تشکیلات سابق عدلیه پیش بینی شده بود.
در این جلسه, از طرف دولت وعده هایی مساعد داده شد, ولی هیچ کدام به نتیجه نرسید.
علما و فقهای ایران نیز همت کردند و در اسرع وقت فتوای میرزا را به اقصی نقاط کشور رساندند.
در اصفهان آیة اللّه شیخ محمد تقی نجفی و برادرش آیة اللّه حاج آقا نور اللّه به همراهی عالمان بزرگی همچون: مرحوم فشارکی جویباری دهکردی زنجانی و...
در شیراز مرحوم فال اسیری در تبریز مرحوم جواد آق در مشهد بزرگانی مانند: شیخ محمد تقی بجنوردی حاج حبیب مجتهد شهیدی
و در تهران مرحوم آیة اللّه آشتیانی کانون انقلاب بودند.47
12) محمد عزت دروزه تاریخ قرآن، ترجمه لسانی فشارکی.
پذیرش اصل عدم بسیج سیاسی عمومی از سوی بسیاری از علما، مانع تحرکات سیاسی محدود آنان علیه رضاشاه نشد. از این رو، با وجود سکوت بسیاری از علمای برجسته و سرکوب نسبتاً مؤثر رضاشاه، طرحهای وی نمی توانست بدون درگیری نیروهای مذهبی انجام پذیرد.
قیام حاج آقا نورالله اصفهانی و ملاحسین فشارکی در اصفهان، قیام علمای تبریزی به رهبری شیخ ابوالحسن انگجی و میرزا صادق آقا، و اعتراض علنی و شدید آیت ا… محمدتقی بافقی در قم و حاج آقا حسین قمی در مشهد که در نهایت منجر به گردهمایی اعتراض آمیز مردم در مسجد گوهرشاد و کشتار مردم شد، نمونه هایی از آن است(کمبریج، 1371، صص 282 283، دوانی، ج 2، صص 160 170)؛ هر چند این حرکتها، قرین موفقیت لازم نبود.
شاگردان وی که از فقهای بنام حوزه تشیع اند در استحکام این نظر پژوهشها دارند.
شاگرد محقق و مبرّز او میرزا حبیب اللّه رشتی (م: 1312) رساله ای تحت عنوان:
(تقلید الاعلم) نگاشته است5 و همچنین سید محمد باقر فشارکی (م: 1316 ـ 1318) و سید عبداللّه ثقة الاسلام اصفهانی.6
شاگردان شیخ انصاری درعمل نیز با انتخاب میرزای شیرازی به مرجعیت براین نظر پای فشردند. در روزگار پیش از شیخ انصاری اعلم در شهر ملاک بوده است: اعلم نسبی.
ولی طرحی که شیخ انصاری درافکنده و تاکنون دَر بر همان پاشنه می چرخد و خود وی بر آن اساس نمایندگانی در جای جای بلاد اسلامی گمارد7 اعلم مطلق است.
و بعد که در سال 1340 به قم رفتم، مجددا سیوطی را نزد شیخ رحمت الله فشارکی از فضلای قم خواندم.
به هر حال, این حدیث بر این نکته تکیه دارد: اعلم کسی است که از عقل و درایت کافی برخوردار باشد.
مجتهدی که در مسائل اجتماعی دخالت می کند, ناگزیر, باید هوشمند و خردمند باشد.
روی همین تراز و معیار است که سید محمد فشارکی, در پاسخ شماری از عالمان, که پس از رحلت میرزای بزرگ, او را اعلم می دانسته اند
و از او می خواهند مرجعیت را بپذیرد, می گوید:
(من, خود, بهتر می دانم که شایسته این مقام نیستم; زیرا مرجعیت و زعامت شرعیه غیر از علم فقه و احکام, امور دیگری لازم دارد,
از قبیل اطلاع از مسائل سیاسی و شناختن موضع گیریهای درست در هر کار).103
ـ ملا محمد حسین فشارکی 34.
ـ جهانگیرخان قشقائی و آخوند کاشی در مجلس وعظ مرحوم فشارکی53.
ـ ملاحسین فشارکی53.
. آیت اللّه العظمی حاج شیخ عبدالکریم بن محمد جعفر مهرجردی یزدی (تولد 1376 ه.ق, وفات 1355 ه.ق / 1315 ه.ش) در عتبات نزد حاج میرزا محمد حسن شیرازی, میرزا محمدتقی شیرازی, شیخ فضل اللّه نوری, آخوند ملاکاظم خراسانی و سیدکاظم یزدی تلمذ کرد و از محضر سیدمحمد فشارکی استفاده نمود و پس از بازگشت به ایران حوزه علمیه قم را تشکیل داد. از آثار اوست: تقریرات (تحریر تقریرات سیدمحمد فشارکی), دررالفوائد فی الاصول, کتاب الرضا, کتاب الصلوة, کتاب المواریث و کتاب النکاح.
مرحوم حاج آقا منیرالدین بروجردی, حکم بر کفر حاجی میرزا یحیی دولت آبادی وازلی بودن وی داده
وآقای فشارکی هم آن را امضا کرده است. اصل این سند, در بایگانی راکد کتابخانه مجلس شورای ملی, موجود است
ودر کنگره پنجاهمین سالگرد شهادت مدرس در نمایشگاه اسناد در مجلس ارائه گردید.103
شاگردان شیخ نیز چند نسل از فقها و مجتهدان را تربیت کردند،
امثال: ...، سید محمد باقر فشارکی، میرزا محمد تقی شیرازی و سید اسماعیل صدر.
نکاتی درباره دو نسخه کرامی، ص 65 66 ؛ محمد علی لسانی فشارکی، مدخل «اندرابی»، احمد بن ابی عمر در دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج 10، ص 322 323؛ 60 57
اصفهان
دراصفهان مردم به رهبری سه عالم مجاهد: حاج شیخ محمدتقی معروف به آقا نجفی شیخ محمدعلی و ملا باقر فشارکی در برابر کمپانی رژی ایستادند.
شاه ضمن دستورات اکید به کارگزاران خود دراصفهان برای مقابله با علماء و مردم ضمن تلگرافی به آقا نجفی می نویسد:
[بی جهت عالم آسوده را آشفته نکنید و مردم با خون خود بازی نکنند و آسوده مشغول دعاگوئی و رعیتی باشند] 42 .
اما علمای اصفهان با بی اعتنائی به تهدیدات شاه به مقاومت خود ادامه داده واستعمال دخانیات را تحریم می کنند. در گزارشی از تلگرافخانه اصفهان می خوانیم :
دیروز... آقانجفی و شیخ محمدعلی اعلانات چندی درب مساجد چسبانیده استعمال تنباکو را حرام و حمایت کنندگان فرهنگی را مرتد و عمله جات دخانیات را نجس خوانده و نوشته اند: کسی ازاین جماعت را که دخالت در کار فرنگی دارند به حمام و مسجد و سقاخانه راه ندهند. در حمامها و قهوه خانه ها و مجالس علماء و تجار و غیره قلیان موقوف است . طلبه ها در هر نقطه که قلیان دیده اند شکسته اند... هر جا فرنگی دیده می شود مردم دنبالش کرده داد و فریاد راه می اندازند 43 .
استادان و سازندگان شخصیت علمی, فکری و اخلاقی او در حوزه اصفهان عبارت بودند از حضرات آیات: سیدمحمدباقر درچه ای (م: 1342هـ.ق) میرزاجهانگیرخان قشقایی (م:1326هـ.ق) حاج آقانوراللّه اصفهانی (1378ـ1346هـ.ق) آقانجفی اصفهانی (1262ـ1332هـ.ق) شیخ محمدعلی ثقة الاسلام (1271ـ 1318هـ.ق) میرزامحمدعلی تویسرکانی اصفهانی (م بعد1311 هـ.ق) میرزامحمدعلی درب امامی, آقامیرزا محمدتقی مدرس (1273ـ1333هـ.ق) آقامیرزاهاشم چهارسوقی (1235ـ 1318هـ.ق) سیدمحمدباقر خوانساری (1226ـ1313هـ.ق) آخوند ملامحمد کاشانی (1249ـ1333) آخوندملامحمدباقر فشارکی (م: 1314هـ.ق)
در کنار فراگیری, آموزش هم می داد و حوزه درسی بارونقی داشت و برجستگان در حوزه درسی او شرکت می جستند, از جمله آقاسید جمال الدین گلپایگانی از برخورداران این حوزه بود.
ملاّ علی بن فضل الله حائری مازندرانی در کربلا و در سال 1286 ق متولّد شد. پدرش شیخ فضل الله مازندرانی از فضلای شاگردان شیخ مرتضی انصاری و محقّق اردکانی بوده و دوره ای گسترده و دراز دامن در علم اصول فقه (در 6 مجلّد) نگاشته است.
فرزندش شیخ علی از اوان کودکی نزد اساتید کربلا و سپس نجف به شاگردی و فراگیری علوم دینی مشغول بوده است. وی در کربلا نزد شیخ علی یزدی سطوح و متون حوزوی را فرا گرفته و نیز از محضر پرفیض آخوند ملاّاسماعیل بروجردی حکمت و معرفت را آموخته و در نجف به حوزه درس اصول فقه حاج میرزاحبیب الله رشتی و فقه حاج میرزاحسین نجفی تهرانی و سیّدمحمّد فشارکی و سایر استادان عظام وارد گشته و نیز در درسهای فقه و اصول و حکمت شیخ زین العابدین مازندرانی حضور پیدا کرد و از شاگردان مهم و برجسته ایشان به شمار می رفت.